!خواب دستگاه دیپلماسی در میانه خطر
!خواب دستگاه دیپلماسی در میانه خطر

شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز ۲۶ آبان ماه قطعنامه‌ای با ۲۶ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۵ رأی ممتنع علیه فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران رساند، چند روز پس از تصویب این قطعنامه و در روز یکشنبه ۲۹ آبان ماه اعلام شد که غنی‌سازی ۶۰ درصد در «فرودو» آغاز شد و برخی […]

شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز ۲۶ آبان ماه قطعنامه‌ای با ۲۶ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۵ رأی ممتنع علیه فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران رساند، چند روز پس از تصویب این قطعنامه و در روز یکشنبه ۲۹ آبان ماه اعلام شد که غنی‌سازی ۶۰ درصد در «فرودو» آغاز شد و برخی مسئولان غربی این اقدام ایران را لجاجت با «IAEA» و جامعه جهانی تفسیر کردند هرچند «فریدون عباسی» نماینده مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی و رییس سابق سازمان انرژی اتمی ایران در واکنش به غنی‌سازی ۶۰ درصدی در فردو ضمن قدردانی از این اقدام گفت: ما برای ساخت راکتورهای تحقیقاتی، به سطح بالاتری از غنی‌سازی
نیاز داریم.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی ضمن تأکید بر این‌که بهتر است جمهوری اسلامی سیاست مقاومت را پیش گرفته و توانمندی‌های خود را نشان دهد، گفت: وقتی غنی‌سازی به ۲۰درصد رسید، دیگر تا ۱۰۰درصد هم می‌تواند پیش برود.
این دو اتفاق مهم یعنی تصویب قطعنامه علیه ایران از طرف شورای حکام آژانس و آغاز غنی‌سازی ۶۰ درصد از سوی جمهوری اسلامی ایران، موجب افزایش بی‌اعمتادی بین دو طرف شد و به‌طور سنتی در چنین شرایطی، دستگاه دیپلماسی دولت باید هوشیارانه عمل می‌کند و با انجام دیدارهای متعدد و دعوت از دبیرکل آژانس به تهران و کمک گرفتن از حلقه‌های واسط و لابی‌های خود تلاش کند تا اجازه ندهد باب گفت‌وگو بین تهران و آژانس
بسته شود.
اما جای تأسف است که «علی باقری کنی» در چنین شرایطی به قطر می‌رود، وزیر امور خارجه به کارهای روتین مشغول است و ابراهیم رییسی نیز در هر جلسه‌ای از پیشرفت کشور می‌گوید و پرده از حیرانی برخی دولت‌مردان خارجی از این پیشرفت‌ها و دستاوردها برمی‌دارد و گویا کسی حواسش به پرونده جمهوری اسلامی ایران نیست که به کدام سمت و سو ممکن است برود.
آنچه که به حساسیت موارد گفته شده افزوده و موجبات نگرانی ما را فراهم کرده این است که این روزها غرب هم به دلیل همکاری نزدیک بین ایران و روسیه در جنگ اوکراین و ادعای ارسال پهپاد و موشک و هم به دلیل اعتراضات اخیر که دامنه آن به خارج از کشور کشیده شد و شهروندان ایرانی و همچنین چهره‌های موثر غیرایرانی از دولت‌های بزرگ غربی خواستند به دنبال توافق با تهران نباشند، موجب شد تمایل تروییکای اروپایی و آمریکا به «برجام» کم شد و به باور ما پرونده به‌صورت خزنده در مسیری
خطرناک افتاده است.
روز گذشته همچنین روزنامه «هاآرتص» چاپ اسراییل نیز در تحلیلی نوشت «تل‌آویو» نیز از امضا نشدن توافق برجامی بین ایران و شرکای غربی، اطمینان حاصل کرده و از این موضوع ابراز خشنودی کرد، در شرایطی که اسراییل، همواره در هراس از امضای توافق برجام بود و مستمر به دوستان غربی خود درخصوص آن هشدار می‌داد.
از اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد یکی از دو اتفاقی که طی چند هفته آتی «محتمل‌الوقوع» است این است که قطعنامه بعدی در شورای حکام آژانس به امضای اکثریت برسد و پس از آن یا بعد از قطعنامه سوم، پرونده جمهوری اسلامی ایران به «شورای امنیت» ارجاع و در آن شورا، سیستم «اسنپ‌بک» یا مکانیسم ماشه فعال شود و لازم است به مدیران دولت سیزدهم یادآور شویم برای ممانعت از فعال کردن آن، نه از دست چین و نه روسیه، کاری ساخته نیست.
با فعال شدن مکانیسم ماشه، همه تحریم‌های برجامی، خود به خود فعال خواهند شد و در آن‌صورت بسیار بعید است حتی نزدیک‌ترین شرکای جمهوری اسلامی ایران حاضر باشند با ایران تجارت داشته باشند.مسیر بعدی که در ادامه محتمل‌الوقوع است این است که به درخواست آژانس، پرونده ایران مانند پایان دولت احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۸ «فصل هفتمی» بشود یعنی به ذیل فصل هفتم شورای امنیت ارجاع شود که در عمل جمهوری اسلامی را با شورای امنیت سازمان ملل و جامعه جهانی، وارد
فاز نظامی می‌کند.
لازم به توضیح است که فصل هفتم منشور ملل متحد Chapter VII—- که به اختیارات شورای امنیت سازمان ملل برای حفظ صلح پرداخته است، به این شورا اجازه می‌دهد تا وجود هرگونه تهدید برای صلح، نقض صلح یا اقدام تجاوزگرانه را تعیین کند و اقدامات نظامی و غیرنظامی را برای برقراری صلح و امنیت بین‌المللی انجام دهد و ما باور داریم در این مقطع نیز روسیه و چین، اقدامی برای وتو کردن آن انجام نخواهند داد همان‌گونه که در سال ۲۰۰۸ اقدامی نکردند.
یکی از وظایف دستگاه دیپلماسی در هر کشوری، پیش‌بینی چنین خطراتی و اقدام هوشمندانه و عاجل برای رفع آن است اما جای تعجب است که «حسین امیرعبداللهیان» و «علی باقری کنی» درخصوص این اتفاقات مهم، هیچ حرف و سخنی نمی‌گویند و هیچ گام موثری
نیز برنداشتند.
امروز روزی است که دستگاه دیپلماسی و بزرگان سیاسی کشور باید همفکری کنند و اجازه ندهند کار به جای باریک برسد و تردیدی نداریم که دستگاه دیپلماسی امروز این امکان را دارد که مشکل را تدبیر کند هرچند شاید چند ماه دیگر، بسیار دیر است.