جمله ـ گروه جامعه: سه روز پیش بود که پیامک احتمال وقوع زلزله به دست مردم به خصوص تهرانی ها رسید و موجب هراسی فراگیر شد. البته ساعاتی بعد اعلام شد که این خبر کذب است و به دلیل هک سیستم صورت گرفته، اما چند ساعت بعد این ادعا هم تکذیب و اعلام شد که […]
جمله ـ گروه جامعه: سه روز پیش بود که پیامک احتمال وقوع زلزله به دست مردم به خصوص تهرانی ها رسید و موجب هراسی فراگیر شد. البته ساعاتی بعد اعلام شد که این خبر کذب است و به دلیل هک سیستم صورت گرفته، اما چند ساعت بعد این ادعا هم تکذیب و اعلام شد که خطایی در سامانه تست همراه اول صورت گرفته و به جای اینکه پیام آزمایشی برای گروه خاص متخصصان ارسال شود به همه مردم ارسال
شده است.
این اتفاق بار دیگر بحث زلزله احتمالی در تهران و عواقب ناشی از آن را زنده کرد. این پرسش که اگر روزی تهران شاهد زلزله ای قوی باشد چه بر سر این شهر و مردمانش خواهد آمد کابوسی است که کارشناسان شهری و مدیران پدافندغیرعامل را رها نمی کند. اگرچه دو لت ها همواره از اتخاذ تمهیدات لازم در صورت بروز زلزله در پایتخت خبر داده اند اما بعید است شهری که با یک باران یا برف سنگین از کار می افتد توان مواجهه با زلزله ای بیش از ۶ ریشتر را داشته باشد.
تهران؛ شهر گسل ها
در بحث زلزله در کشور، تهران در مقایسه با دیگر شهرها از حساسیت ویژهای برخوردار است و دلیل آن تراکم بالای جمعیت و نیز تمرکز بسیاری از زیر ساختها در این شهر و یا اطراف آن است، همچنین تهران بر روی چندین گسل زلزله قرار دارد و در صورت فعالیت این گسلها خطرات بسیاری گریبان پایتخت ایران
خواهد شد.
تهران شهر گسلهاست.چرا که تعداد زیادی از گسل است که شامل گسلهای مُشا، فشم، ملاصدرا، نیاوران، تِلو پایین، محمودیه، شیان، گسل معکوس امامزاده داوود، کوث، شمال ری، جنوب ری، کهریزک، گرمسار، پیشوا و پارچین میشود؛ البته گسلهای فرعی زیادی در سطح شهر تهران وجود دارد مانند نارمک، شادآباد، داوودیه، عباسآباد، باغ فیض و …، که فعال شدن سه گسل مشا، جنوب ری و شمال تهران هر کدام خسارات و شدت گوناگونی را در هر منطقه از تهران در پی خواهد داشت.
درباره مدت زمان لرزش تهران طبق محاسبات علی درویش زاده (پدر علم زمینشناسی ایران)، این دوره برای تهران ۱۵۰ سال است در حالی که از وقوع آخرین زمین لرزه بزرگ آن بیش از ۱۸۰ سال گذشته و این تأخیر ۳۰ ساله به این معنی است که زمین لرزه بعدی، احتمالا شدت و بزرگی بیشتری خواهد داشت؛ لذا انرژی زمین در حال جمع شدن در گسل هاست و زلزله بعدی تهران قابلیت وقوع تا ۸ ریشتر را دارد.
بزرگترین نگرانی از عواقب زلزله در تهران به حاشیه نشین های جنوبی و لاکچری نشین های شمالی در خیابان های باریک اختصاص دارد. تهران شهری است که برخلاف بسیاری از پایتخت های بزرگ جهان بسیار بد ساخته شده و به خصوص بعد از انقلاب هرکسی هرطور که دلش خواسته خانه اش را ساخته و بعد با پرداخت پول در ماده صد شهرداری آن را قانونی کرده است. کوچه های باریک شمال شهر که میزبان برج های سربه فلک کشیده هستند اگر چه از آب هوای کوهستانی شمال تهران بهره می برند اما بعید نیست این لذت با یک فاجعه ناگهانی بدل به دردی بزرگ شود.
احتمال بالای وقوع زلزله ای هولناک
از سوی دیگر شهرداری تهران نیز هیچ برنامه پدافندی مشخصی برای مقابله با زلزله ندارد و از آنجا که زمان وقع این حادثه بالقوه طبیعی روشن نیست و شهرداری هم با کمبود بودجه مواجه است بیم آن می رود که حوزه پدافندی همپای توسعه جهانی علم پیش نرود و در نتیجه نتواند مقاومت حداکثری از خود نشان دهد.احتمال رخ دادن زمین لرزه در تهران بین هر ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال است که پایتخت ایران در سالهای ۷۴۳، ۸۵۵، ۹۵۸، ۱۱۷۷، ۱۶۶۵ و ۱۸۳۰ میلادی برای یک بار هم که شده لرزیده است که اختلاف بین دو زلزله آخر حدود ۱۶۵ سال است. اما با توسعه علم و فناوری انتظار
می رود ایران حداقل به اندازه نیمی از قدرت مقابله ژاپنی ها با زلزله توان مقاومتی داشته باشد. اما مسئولان مربوطه به خصوص وزرای کشور دولت های مختلف بارها تاکید کرده اند که تهران تاب مقاومت در برابر زلزله بالای ۷ ریشتر را ندارد و در صوت وقوع آن با یک فاجعه ملی روبرو خواهیم شد. فاجعه ای که دیگر نمی توان آن را به گردن دشمنان خارجی انداخت و تمامی مسئولیتش بر دوش دولت و شهرداری است.
در کنار آماد گی برای مقابله با زلزله، پیش نیاز ساخت و سازهای ایمن از ضرورت به مراتب بیشتری برخودرا است. اگر آمار واقعی ساختمان های مقاوم به زلزله در تهران اعلام شود بی شک موجب نگرانی های گسترده خواهد شد زیرا نسبت فاجعه بار ساختمان های ایمن به نا ایمن آنقدر زیاد است که در صورت وقوع زلزله تقریبا بیش از نصف تهران از میان خواهد رفت.
ما برخلاف ژاپنی ها هیچ طرح فراگیری برای ساخت و سازهای مقاوم به زلزله نداشته ایم و استانداردهایمان حداقلی است، چرا که اگر قرار بود استانداردهای سختگیرانه ژاپنی را مدنظر قرار دهیم عملا ساخت و ساز به صرفه نبود یا نرخ تمام شده ساختمان آنقدر بالا می رفت که دیگر کسی توان خرید آن را نداشت.
بنابراین برای جلوگیری از این مشکل تمهیداتی حداقلی در نظر گرفته شد که بر اساس مدل های آماری با میزان خسارات وارده در صورت زلزله احتمالی به هیچ وجه همخوانی ندارد.
سکوت مسئولان در برابر هشدارهای زمین
مروری بر حوادث مرتبط با احتمال وقوع زلزله نشان می دهد که شفافیت کافی در این زمینه وجود ندارد و مسولان همچون موارد دیگر بیشتر بر پاک کردن صورت مسئله متمرکز هستند تا ارایه راه حل بعنوان نمونه در آذرماه ۱۳۹۸، بوی نامطبوع گوگرد در برخی نقاط تهران استشمام میشد. این بوی نامطبوع میتوانست به دلیل فعالیتهای پوسته زمین و هشداری برای وقوع زلزله باشد؛ اما مسئولان مطلبی در این باره نگفتند. در نمونه ای دیگر زمینلرزه ۵٫۱ریشتریدرتاریخ۱۹اردیبهشت۱۳۹۹،شهر دماوند در استان تهران را لرزاند.
این زلزله در حکم اخطاری جدی برای دولت و شهرداری بود تا از آخرین وضعیت آمادگی در این زمینه آماری ارائه کنند، اما دولت وقت همچنان سکوت پیشه کرد و معلوم نشد احتمال گسترش این زلزله به تهران چقدر است. این سکوت در حالی جریان داشت که به گفتنه کارشناسان گسل مُشا در این زمین لرزه دچار تغییر شکل گردید و این به معنای بالا رفتن احتمال وقوع زمینلرزههای بزرگتر در این گسل بود. همچنین عصر روز یکشنبه، ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ زلزله ای به بزرگی ۳٫۹ریشترشرق تهران را لرزاند. طبق اعلام مرکز لرزهنگاری کشوری ومؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران کانون این زلزله در ۹ کیلومتری بومهن (تهران)، ۹ کیلومتری رودهن (تهران) و ۱۰ کیلومتری پردیس (تهران)
بوده است.
اگرچه این زمین لرزه عواقب چندان مهمی نداشت اما دومین زنگ خطر در ۵ سال اخیر بود که بازهم با سکوت کارشناسان و مسئولان همراه گردید. به استناد اظهارات دبیر کارگروه ملی زلزله؛ اگر زلزلهای به بزرگی زلزله سال ۹۶ کرمانشاه در تهران رخ دهد، ۲۰۰هزار ساختمان تخریب کامل و ریزش خواهند داشت وریزش این تعداد ساختمان به طور قطع یک میلیون کشته و مصدوم خواهد داشت که این یک فاجعه است.
البته باید در نظر داشت که آمار کشته و مصدوم شدن یک میلیون نفر در زلزله احتمالی تهران با بزرگی هفت ریشتر ناشی از ریزش ساختمانها بوده که اگر مخاطرات ثانوی زلزله از جمله انفجارها را حساب کنیم این رقم بزرگتر
خواهد شد.