ماجرای قهوه خانه ها در ایران حکایت بس طولانی از فرهنگ کهن ما ایرانیان است و بی شک نقش اجتماعی قهوه خانه ها به عنوان مراکز فرهنگی در ایران قابل کتمان نیست. اینکه قهوه خانه ها با آن وجه فرهنگی تبدیل به محلی برای دود کردن قلیان تبدیل شده است نشان از رو به زوال […]
ماجرای قهوه خانه ها در ایران حکایت بس طولانی از فرهنگ کهن ما ایرانیان است و بی شک نقش اجتماعی قهوه خانه ها به عنوان مراکز فرهنگی در ایران قابل کتمان نیست. اینکه قهوه خانه ها با آن وجه فرهنگی تبدیل به محلی برای دود کردن قلیان تبدیل شده است نشان از رو به زوال رفتن فرهنگی است که هیچ کوششی برای پاسداشت آن نمی شود. از سویی مسئولین و مراجع مربوطه چه اقدامی برای بازگرداندن هویت واقعی قهوه خانه ها در سالهای اخیر انجام داده اند، نیز سوالی است که بسیاری از خود می پرسند. بگذارید کمی به عقب برویم، از شکل گیری قهوه خانه ها در ایران و اینکه چگونه قهوه خانه های ما به شکل امروزی در آمدند.
«قهوه خانه یکی از نهادهای سنتی بود که نیاز مردم آن را در جامعه پدید آورد. البته این را هم بگویم که پیش از این که قهوه خانه به صورت یک نهاد عمومی- اجتماعی درجامعه پدید آید، در دربارهای صفوی وقاجار بیوتاتی به نام آبدارخانه و قهوه خانه وجود داشتند که درآنها انواع شربت ها و عرقیجات و نوشیدنی ها را تهیـــه می کردند و به درباریان و میهمانان داخلی و خارجی عرضه می کردند. یکی از نوشیدنی ها نیز در آبدارخانه های دربار قهوه بود. در آغاز، قهوه پزی و قهوه نوشی در ایران عمومیت نداشت و مخصوص درباریان و رجال مملکتی بود. پادشاهان صفوی و قاجاری قهوه چی و قهوه چی باشی داشتند که از منصب های درباری به شمار می رفتند. کمکم قهوه خانه به محیط بیرون از دربار و به خانواده های اشرافی و اعیانی راه یافت و قهوه نوشی در جامعه و میان مردم شکل گسترده تر یافت.» اینها گفته های دکتر علی بلوکباشی، انسان شناس، محقق و مترجم است که در زمینه مردم نگاری و فرهنگ عامه ایران آثار برجسته و متعددی دارد.
علت نامگذاری
این محقق و انسان شناس درباره علت نامگذاری قهوه خانه می گوید: «پیش از این که چای در ایران شناخته شود، قهوه شناخته شده بود. قهوه در جهان اسلام مصرف داشت. ایرانیانی که برای زیارت به مکه و اماکن مقدسه به کشورهای اسلامی و ترکیه عثمانی مسافرت می کردند، با قهوه آشنا شدند و آن را به ایران آوردند. در ابتدا قهوه نوشی در ایران عمومیت نداشت و مصرف آن فقط در دربار مرسوم بود. پس از آن اندک اندک قهوه نوشی میان برخی از اقشار مردم به ویژه نخبگان و اعیان رسم شد. به همین سبب مکان هایی که قهوه درست می کردند، به قهوه خانه معروف شدند. این را هم توجه داشته باشیم که در ترکیۀ عثمانی مکان های قهوه نوشی به نام قهوه خانه نامیده می شد. بعدها که چای به ایران آمد، ابتدا چای ختایی نوشیده می شد که گیاه آن را از ختای چین می آوردند. در دوره صفوی نخستین بار همان طور که گفتم اولئاریوس در سفرنامه اش به چای نوشی اشاره کرده است. بعدها که چای نوشیدن در قهوه خانه ها عمومیت پیدا کرد و ذائقه مردم با چای آشنا شد، کمکم چای جای قهوه را در قهوه خانه ها گرفت، اما نام قهوه خانه همچنان برروی این مکان باقی ماند. البته هنوز در بعضی جاهای ایران به قهوه خانه، چای خانه می گویند.»
نقش قهوه خانه ها
دکتر بلوکباشی در ادامه به نقش و کارکرد قهوه خانه ها اشاره می کند: «قهوه خانه از آغاز شکل گیریش تا امروز نقش وکارکردهای اجتماعی و فرهنگی و هنری گوناگونی در جامعه سنتی ایران داشته است. در آغاز قهوه خانه محل جمع شدن شعرا، ادبا و نویسندگانیعنییک محفل ادبی بود. اگر کسی شعرییا نوشته ای داشت به این محفل شاعرانه می آمد و شعر خود را در جمع آنها می خواند و ساعاتی را در آنجا می گذراند. بسیاری از قهوه خانه چی ها نیز شاعر، هنرمند و موسیقی شناس بودند و ساز می نواختند. نصرآبادی از شمس تیشی صحبت میکند که در چهارباغ اصفهان قهوه خانه داشت. او را مردی موسیقیدان توصیف می کند که ترتیب صوت و عمل را خوب می دانست. مردم بیشتر به جهت شعرا، شعر خوانی و صاحب ذوق بودن قهوه خانه داران جذب قهوه خانه های آنها می شدند. ازاین رو، یکی از نقش ها و کارکردهای اولیۀ قهوه خانه را می توان توسعه واشاعۀ شعر و ادب و موسیقی دانست. قهوه خانه بعداً محفلی شد برای پاتوق گرفتن هنرمندان کوچه و بازار. نقالان، قصه گویان، تقلیدچی ها، نوازندگان دوره گرد، نقاشان، خیمه شب بازان و بازیگران روحوضی که پیش از برپایی قهوه خانه جای خاصی برای ارایۀ هنر خود نداشتند، بتدریج قهوه خانه را که محل تجمع اقشار مختلف از هر صنف بود، مکانی مناسب برای هنرنمایی هایشانیافتند. این چنین بود که رفته رفته قهوه خانه شد پاتوق صنوف مختلف از اهل صنعت و پیشه تا اهل طرب.افراد از هرگروه و صنف می آمدند و در آنجا می نشستند و با هم ساعت ها گفت وگو می کردند و مسائل صنفی و شغلی شان را حل و فصل می کردند.