این متن با هدف نگاهی به سینمایی «چپ راست»، یکی از پر فروش های این روزهای سینمای ایران، نوشته شده است و تا حد امکان تلاش شده که از فاش کردن قصه خودداری شود. لذا چون ممکن است در ذهن مخاطبی که هنوز موفق به تماشای این فیلم نشده، باعث ایجاد پیش داوری شود، تصمیم […]
این متن با هدف نگاهی به سینمایی «چپ راست»، یکی از پر فروش های این روزهای سینمای ایران، نوشته شده است و تا حد امکان تلاش شده که از فاش کردن قصه خودداری شود. لذا چون ممکن است در ذهن مخاطبی که هنوز موفق به تماشای این فیلم نشده، باعث ایجاد پیش داوری شود، تصمیم گیری درباره خواندن ادامه این مطلب بر عهده مخاطب خواهد بود.
این روزها که سینمای ایران از بحران رکود و چند دستگی رنج می برد، همه باید در کنار هم از فیلم هایی که می توانند حتی چند درصدی رونق را به گیشه برگردانند، حمایت کنند. اصلا فارغ از هر اتفاقی که افتاده، یکی از دلایل اصلی حمایتمان از صحبت های «جواد نوروز بیگی» تهیه کننده سینمایی «برادران لیلا» به کارگردانی «سعید روستایی» در چند شماره قبل «جمله» دقیقا همین نکته بود. اینکه برادران لیلا قطعا قادر است رونقی به سینمای ایران بدهد و باید تمام حواشی و صحبت های پیرامون آن را فراموش کرده و این فیلم را راهی گیشه کرد. این روزها چند فیلم در حال اکران اند که توانسته اند بار سینمای ایران را به دوش کشیده و نام خود را در صدر اخبار جای دهند. فیلم های «ملاقات خصوصی»، «چپ راست»، و «لوپتو» پر فروش ترین فیلم های هفته های اخیر سینمای ایران اند و با توجه به مطالب فوق الذکر، تنها موضوع مهمی که این روزها باید در ارزیابی فیلم ها مورد توجه قرار بگیرد، رونق دهی به گیشه است. هر سه این فیلم ها با این متر و معیار، موفق و شایسته حمایت اند. با این حال کمی از صرف «نجات گیشه» فراتر رفته و نگاه دقیق تری به یکی از موفق های این روزهای سینمای ایران می اندازیم. سینمایی «چپ راست» به کارگردانی «حامد محمدی» و نقش آفرینی رامبد جوان، پیمان قاسم خانی، سروش صحت، سارا بهرامی، ویشکا آسایش و … که در حدود ۳ هفته اکران، به فروش بیش از ۲ میلیارد تومان دست یافته است.
نگاهی تکراری به محتوای تکراری
یکی از موضوعات تکراری چند سال اخیر در سینمای ایران که ارتباط مستقیمی با اوضاع و احوال جامعه نیز دارد، تقابل دو جناح فکری مخالف و تلاش برای خلق موقعیت های کمدی از این تقابل است. سینمایی های «کاتیوشا» و «دینامیت» مشتی نمونه خروار این ادعا هستند که اتفاقا با استقبال خوبی نیز مواجه شدند. چپ راست، همانطور که از نامش پیداست، با همین سبک و سیاق در تلاش برای خلق موقعیت های کمدی است. هنوز خیلی زود است که بخواهیم این فیلم را با همتایانش مقایسه کرده و برای بررسی نگاه مخاطب به این فیلم نیز نیازمند گذشت زمان بیشتری از اکرانش هستیم. با این حال به نظر می رسد چپ راست، در روزهایی که جامعه ایران بیشتر از هر زمانی دیگری این تقابل را حس می کند و این شکاف فکری برای همگان ملموس است، باید حداقل نگاه نو تری به این زمینه می داشت. چپ راست در این زمینه موفق نیست.
وقتی «منطق» گم می شود!
فیلم با گره خوردن سرنوشت دو نفر، یکی از جبهه چپ و یکی از جبهه راست، آغاز می شود و دلیل این کنار هم قرار گرفتن منطقی نیست. در ادامه این تقابل ادامه دار می شود که دلیل این تداوم هم به هیچ عنوان منطقی نیست! یعنی اگر بتوانیم برخورد اولیه این دو نفر را با توجه به ژانر فیلم که کمدی است هضم کنیم، فقط کافی است سر سوزنی به قانون اشراف داشته باشیم تا بدانیم آن قانونی که در فیلم باعث می شود این دو نفر مجبور به زندگی در کنار هم باشند، دم دستی ترین ابزاری است که نویسنده و کارگردان از آن بهره جسته اند! همچنان به مطالبی که ابتدای متن ذکر کردیم پایبندیم و چون قصد فاش کردن قصه برای مخاطبی که هنوز موفق به تماشای فیلم نشده است را نداریم، درباره پایان فیلم هم به ذکر همین نکته اکتفا می کنیم که آن هم متاسفانه هیچ منطقی ندارد! نتیجه اینکه هدف صرف این اثر خلق موقعیت های کمدی است و کاش کمی به روابط علت و معلولی و منطق سیر داستان توجه بیشتری می شد.
دنبال هدف بگردیم یا نگردیم؟
چپ راست با تمام اینکه دارای فقدان منطق است و نگاهی تکراری به یک موضوع تکراری دارد، در متن خود دارای هدفی است و آن هدف، با تنها یک دیالوگ تبیین می شود. هدف اصلی چپ راست، احترام به خانواده و ارجحیت نفوس و جان و زندگی افراد در برابر جناح ها و آرمان هاست. با اینکه می شد این هدف به شکل هنرمندانه تر و تاثیر گذارتری به سمع و نظر مخاطب برسد، با این حال از حیث داشتن هدف، شایسته احترام و توجه است.
«چپ راست» را ببینیم یا نبینیم؟
پاسخ قطعی به این سوال بله است. اولا به دلیل آنچه ابتدای متن به آن اشاره کردیم، حمایت از سینما این روزها به هر شکلی شایسته است. دوما سینمایی «چپ راست» ویژگی های مثبتی چون صراحت بیان، نزدیک بودن به دغدغه روز جامعه، موفقیت در ژانر کمدی، بهره مندی از بازیگران محبوب و توانمند و هدفمند بودن را دارد و از این جهت برای مخاطبان علاقمند به ژانر کمدی، انتخاب مناسبی است.