تراکنش لابی خرید و فروش حیات وحش در کشور در طول سال به بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان می رسد و این با چراغ سبز سازمان محیط زیست و اغلب توسط صاحبان باغ وحش ها و پارک های حیات وحش انجام می گیرد. به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، داستان باغ وحش های کشور و کارکرد […]
تراکنش لابی خرید و فروش حیات وحش در کشور در طول سال به بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان می رسد و این با چراغ سبز سازمان محیط زیست و اغلب توسط صاحبان باغ وحش ها و پارک های حیات وحش انجام می گیرد. به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، داستان باغ وحش های کشور و کارکرد و نحوه عملکرد آنها همواره مورد بحث فعالان حقوق حیوانات بوده است. ما نزدیک به ۸۰ باغ وحش رسمی در کشور داریم که نهادهای مسوول از جمله سازمان محیط زیست، دامپزشکی و در برخی موارد شهرداری ها بر نحوه عملکرد آنها نظارت دارند.
اما به باور بسیاری دایره همپوشانی این نظارت ها به حدی گسترده نیست که بر تمامی رفتار و عملکرد آنها سایه افکنده باشد. با گسترش فضای مجازی از سالهای گذشته تاکنون هر سال چندین خبر از وضعیت باغ وحش های کشور تبدیل به تیتر اول رسانه ها می شود و توجه افکار عمومی را به خود جلب می کند از خبر انتقال گورها در باغ وحش صفادشت تا شامپانزه باغ وحش ارم و در روزهای گذشته وضعیت اسفناک باغ وحش شیراز و شیر سفید پارک محیط بان کرج همگی تنها بخشی از تلاش هایی است نه برای توجه افکار عمومی به اهمیت حفاظت از حیات وحش بلکه برای توجه افکار خصوصی و بخش متمول جامعه به حیوانات نادر و کمیابی است که می تواند با هزینه غیرمتعارف در جامعه اما ناچیز برای قشر ثروتمند، تبدیل به همدم و آنها شود و نقش حیوان خانگی لاکچری را برای آنها بازی کند.
در سالهای اخیر ویدیوهای بسیاری از نگهداری زادگان حیوانات مختلف در فضای مجازی منتشر شده است و در حالیکه چهره و در برخی موارد مکان تصویربرداری آن مشخص است، هیچ نهادی به خود این زحمت را نداده است که حتی یک سلام و خسته نباشید به قاچاقچیان محترم حیات وحش عرض کند و از آنها بابت انتقاداتی که از سوی کارشناسان امر در خصوص قاچاق حیات وحش صورت می گیرد، دلجویی کند!
این لابی یا شبکه گسترده در ظاهر مشغول ارایه خدمات در باغ وحش ها به مخاطبین هستند اما به گفته خود فعالین این حوزه باغ وحش داری نمی تواند کفاف هزینه های آنها را کند و اغلب به ناچار مشغول خرید و فروش فرزندان گونه های شاخص مجموعه به افراد ثروتمندی هستند که تمایلی به نگهداری آنها دارند.
یکی از فعالان این حوزه که یک پارک حیات وحش در جنوب کشور دارد در گفتگو با خبرنگار رکنا می گوید: لابی گسترده ای که دور از اطلاع کارشناسان سازمان محیط زیست نیست، خرید و فروش توله های حیات وحش از گونه های بومی مانند گاندو، سمندر امپراطور، پلنگ، گرگ، کاراکال و حتی گونه در حال انقراض یوز تا گونه های غیر بومی مانند شیر، ببر، ایگوانا، مار پیتون و سایر وحوش را مدیریت می کند و آن را با قیمت های بسیار بالایی به افراد ثروتمند علاقه مند به نگهداری آنها به فروش می رسانند.
این صاحب باغ وحش در جنوب ایران می افزاید: به جرات می توان گفت که تراکنش و حجم مبادله مالی این مجموعه ها در سال در سطح کشور بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان است زیرا هر توله یک گونه کمیاب مانند ببر یا شیر نزدیک به ۴ تا ۸ میلیارد تومان به فروش می رسد و با احتساب چند ده مبادله در سال به راحتی می توان به رقم فوق و یا ارقام بیشتری دست پیدا کرد.در این باره حمیدرضا رضایی، استاد تنوع زیستی دانشگاه گرگان در گفتگو با خبرنگار رکنا، تصریح کرد: در طول زمان در سطح دنیا باغ وحش ها نقششان عوض شد و آنها تبدیل به مکان هایی برای نگهداری گونه های در حال انقراض شدند و همچنین اکنون در بسیاری از کشورها باغ وحش ها تبدیل به مراکزی جهت مطالعه بر روی گونه های
ارزشمند شده اند.
وی اضافه کرد: ما این مسیر را طی نکرده ایم و متاسفانه باغ وحش های خصوصی هم در کشور گسترش پیدا کرده است و افرادی که روابط خاصی با کارشناسان سازمان محیط زیست دارند اقدام به راه اندازی باغ وحش ها می کنند که با یک حساب سرانگشتی می توان متوجه شد که بازدید از این مراکز هیچ عاید مالی برای آنها ندارد بلکه خرید و فروش زادگان گونه های ارزشمند در پشت پرده توسط برخی از این مراکز می تواند سودآوری قابل توجهی برای صاحبان آنها
داشته باشد.
استاد دانشگاه های کشور بیان کرد: ما باید یک سازوکاری را تعریف کنیم تا گونه های حاضر در باغ وحش ها همگی شناسنامه داشته باشند و فرزندان آنها نیز صاحب شناسنامه شوند و تمامی اطلاعات باغ وحش ها در یک سامانه ثبت شود تا از خرید و فروش آنها جلوگیری به
عمل آید.
رضایی ادامه داد: باغ وحش محلی برای مطالعات رفتارشناسی بر روی گونه های ارزشمند است اما متاسفانه این نهادها به هیچ عنوان توجهی به این مسایل ندارند و حتی بسیاری از آنها مجوزهای دریافت گونه های وحشی را خرید و فروش می کنند یا با یک مجوز چندین بار گونه مورد نظر را دریافت می کنند و این یک تخلف و در مورد گونه های بومی یک خیانت به طبیعت است.
وی افزود: به عنوان مثال در مورد شیر بور پارک کرج باید گفت که این گونه دچار اختلال ژنتیکی شده است و مساله ای که در بین گونه های حیات وحش ساکن در حیات وحش ها شایع است یعنی درون آمیزی، می تواند به این اختلال دامن بزند و این نشانه خوبی نیست. این کارشناس حیات وحش کشور با اشاره به اینکه اغلب رسانه های کشور در مورد گونه های حیات وحش اطلاعات نادرستی را به مخاطبان ارایه می دهند یا در بهترین حالت به این روند نادرست قاچاق حیات وحش دامن می زنند از آنها خواست تا در خصوص مسایل مربوط به محیط زیست و به ویژه حیات وحش از انتشار اخبار خلاف واقع خودداری کنند و در دام تبلیغات غیرمستقیم جهت خرید و فروش گونه ها قرار نگیرند.