فرار بزرگ‌!
فرار بزرگ‌!

یکی از شرایط و الزامات مدیران کشوری این است که درک درستی از شرایط سیاسی و اقتصادی کشور، منطقه و جهان داشته باشند و اطلاعات خود را در این زمینه، همواره به‌روز نگاه دارند تا هم در تصمیم‌سازی و هم در اظهارنظرات خود به گونه‌ای رفتار نکنند که مایه طنز و تمسخر شوند و در […]

یکی از شرایط و الزامات مدیران کشوری این است که درک درستی از شرایط سیاسی و اقتصادی کشور، منطقه و جهان داشته باشند و اطلاعات خود را در این زمینه، همواره به‌روز نگاه دارند تا هم در تصمیم‌سازی و هم در اظهارنظرات خود به گونه‌ای رفتار نکنند که مایه طنز و تمسخر شوند و در نهایت هیچ کس سخنان آنان را جدی نگیرد.
روز گذشته «احمد وحیدی» سخنانی بر زبان راند که روشن می‌کند کمترین آگاهی و اطلاعی از شرایط حاکم بر بازار سرمایه ندارد و در شرایطی که بسیاری از شهروندانی که داخل کشور هستند طی سال‌های اخیر و به دلیل رکود و بی‌ثباتی حاکم بر اقتصاد ملی، سرمایه خود را از کشور خارج کرده‌اند، خطاب به ایرانیانی که خارج از کشور هستند، گفت می‌توانند برگردند و تأکید کرد ما می‌توانیم از سرمایه‌هایشان به‌خوبی
استفاده کنیم.

وی افزود: افرادی آمادگی دارند در کشور سرمایه‌گذاری کنند و ما باید از این ظرفیت به‌خوبی استفاده و در صورت وجود موانع برای سرمایه‌گذاری، آن‌ها را برطرف کنیم.
وزیر کشور گفت: برخی از ایرانیان خارج کشور تصور می‌کنند که نمی‌توانند به کشور سفر کنند، اما این امکان وجود دارد و حدود ۹۵ درصد از آنها علاقه‌مند به حفظ ارتباط و تردد هستند.
احمد وحیدی با اشاره به تمهیدات دولت برای ایرانیان خارج از کشور که رییس‌جمهور به آنها اشاره کرده بود، گفت: بازگشت ایرانیان خارج از کشور همواره جزو برنامه‌ها بوده تا تسهیلات خوبی برای آنها ایجاد شود که تاکنون هم اقدامات خوبی در این زمینه صورت گرفته است.
وحیدی برای این‌که به حرف‌ها و سخنان خود اعتباری ویژه بدهد و آن را برای مخاطب، جذاب و گیرا کند، خاطرنشان کرد: موضوعات مورد اشاره در دستور کار شورای عالی ایرانیان است و مورد تأکید رییس‌جمهور هم قرار گرفته است.

درخصوص این سخنان وزیر کشور چند نکته را لازم به ذکر می‌دانیم:
نکته‌ای که گویا وزیر کشور از آن آگاهی ندارد این است که در اقتصاد می‌گویند
«سرمایه ترسو است» و فعالان بخش خصوصی برای تصمیم‌گیری درخصوص انتخاب مکان برای سرمایه‌گذاری، در همه جای دنیا به شاخص‌های اقتصادی و معیارهای توسعه نگاه می‌کنند نه به اظهارات سیاسیون یا قول و وعده‌های مدیران ارشد دولت و بر این اساس باید گفت ایران کشوری جذاب برای سرمایه‌گذاری نیست و طی سال‌های اخیر هم در دولت حسن روحانی و هم در دولت سیزدهم، نرخ سرمایه‌گذاری خارجی در کشور به پایین‌ترین میزان خود طی چهار دهه اخیر رسیده است.
نکته دوم این‌که همزمان با نرخ پایین سرمایه‌گذاری، برابر برخی آمار تأیید نشده میزان سرمایه‌ای که از کشور خارج شده نیز قابل توجه بود و ما از تکرار عدد و رقم آن خودداری می‌کنیم چون معمولاً این ارقام هرگز از سوی مراجع رسمی دولتی اعلام نمی‌شود، سرمایه‌هایی که عمدتاً به بخش مسکن در ترکیه و برخی کشورهای منطقه رفته است و هنوز هم این خروج سرمایه ادامه دارد.
نکته سوم این است که اگر این فرار سرمایه و همچنین خودداری سرمایه‌گذاری خارجی از ورود به کشور را با خروج نخبگان و مغزها و همچنین خودداری از بازگشت متخصصان با کشور کاملاً همراستا است و تأیید می‌کند هم سرمایه‌های مالی و هم سرمایه‌های انسانی در مقیاسی بالا در حال فرار از کشور هستند و اگر نیازی به ورود وزیر کشور باشد اینجاست که بررسی و ارزیابی کند و ببیند چرا اقتصاد و همچنین بدنه کارشناسی کشور روزبه‌روز لاغرتر می‌شود و چرا به کشوری تبدیل شدیم که بدون این‌که جنگ داخلی داشته باشیم، آمار مهاجرت بالایی داریم.
نکته مهم بعدی این‌که این فرایند نگران‎کننده البته در دولت سیزدهم شروع نشد و در دولت حسن روحانی هم در جریان داشت اما روند خروج سرمایه از بورس و بازار سرمایه و تمایل به خروج از کشور، در دولت سیزدهم اوج گرفت و به رقمی بی‌سابقه و از نیروهای متخصص به نیروی کار ماهر هم رسید و وزیر کشور به جای این‌که پیگیر این فرایند باشد، مقابل دوربین از صاحبان سرمایه می‌خواهد به ایران بازگردند تا وی از این سرمایه‌ها استفاده کند درحالی‌که مخاطب حق دارد از وی بپرسد شما اگر برنامه و توانِ استفاده از سرمایه مردم را داشتید و می‌توانستید به صاحبان سرمایه و نیروهای متخصص و کارشناس، اطمینان بدهید، ثبات را به اقتصاد باز می‌گرداندید تا این افراد و این سرمایه‌های موجود، کشور را ترک نکنند.
نکته آخر این‌که هر کسی که اندک آگاهی از اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور داشته باشد و بداند جمهوری اسلامی ایران به دلیل تحریم‌ها و همچنین قرارداشتن در لیست سیاه «fatf» قادر نیست با بخش اعظمی از کشورهای جهان و منطقه تجارت کند و نقل و انتقالات بانکی انجام دهد و تحت هیچ شرایطی نیز حاضر نیست با جهانِ آزاد مذاکره و زمینه را برای حذف بخشی از این سخت‌گیری‌ها فراهم کند و بدتر از همه به آغوش روسیه و چند کشور محدود پناه برد، نتیجه خواهد گرفت نه سرمایه‌گذار خارجی و نه ایرانیان خارج از کشور چنین ریسکی نمی‌کنند و سرمایه خود را به کشوری منتقل نمی‌کنند که سقوط ارز ملی آن روندی روزانه به خود گرفت و امیدی به آینده اقتصاد آن نمی‌رود، چگونه است که وزیر کشور این بدیهیات را نمی‌داند اَللهُ اَعلَم !