هدف‌گیریِ هوشمندانه
هدف‌گیریِ هوشمندانه

طی حدود شش تا هفت سال اخیر، بارها در تحلیل سیاسی «جمله» نوشتیم که اصل و اساس سیاست خارجی هر کشوری در همزیستی مسالمت‌آمیز و رفتار توأم با رأفت و احترام با کشورهای مرزی و همسایگان، کشورهای منطقه که در علوم سیاسی به آن «خارجِ نزدیک» گفته می‌شود و در گام سوم، حوزه بین‌الملل به […]

طی حدود شش تا هفت سال اخیر، بارها در تحلیل سیاسی «جمله» نوشتیم که اصل و اساس سیاست خارجی هر کشوری در همزیستی مسالمت‌آمیز و رفتار توأم با رأفت و احترام با کشورهای مرزی و همسایگان، کشورهای منطقه که در علوم سیاسی به آن «خارجِ نزدیک» گفته می‌شود و در گام سوم، حوزه بین‌الملل به معنای سایر کشورها و سازمان‌های جهانی است و اگر کشوری این اصول را در سیاست خارجه خود، رعایت کند درحقیقت گام مهمی در تعیین «قدرت نرم-smart power» برای ملت خود برداشته است.
جای تأسف است که بنویسیم برخی افراد مدعی در دولت‌های قبل، برعکس این فرمول را اجرایی کردند و در ابتدا، روابط با کشورهای همسایه را به سیاهی کشاندند و در ادامه جمهوری اسلامی ایران را در منطقه «بدنام» کردند و در نهایت نیز جایگاه بین‌المللی کشور را متزلزل کردند تا جایی‌که «سردار حسین سلامی» در سال ۹۱ زمانی که جانشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، در یکی از سخنرانی‌های خود صراحتاً گفته بود: امروز در جنگ اقتصادی همه دنیا در مقابل ما ایستاده‌اند و ما حتی یک متحدِ متعهد هم نداشته و نداریم.
یکی از نکات مهم و محوری که ما در همین صفحه همواره بر آن پای فشردیم این بود که جمهوری اسلامی به‌عنوان یک کشور پهناور و دولت شیعی، لازم است با همه کشورهای عرب و مسلمان منطقه و در صدر همه «پادشاهی عربستان» و «جمهوری مصر» ارتباط تنگاتنگ داشته باشد و بابِ دیپلماسی را با این دو کشور باز نگاه دارد هرچند می‌دانیم سوءتفاهمات اساسی نیز با این دو کشور داریم.
اصل و اساس استدلال ما این بود که اگر ما به این دو کشور که هم مسلمان هستند و هم اشتراکات فرهنگی و دینی عمیق بین مردم دو کشور وجود دارد، نزدیک نشویم، تردیدی باقی نمی‌ماند که دشمنان ما ازجمله رژیم صهیونیستی به این دو کشور نزدیک خواهند شد و با توطئه‌ها و نیرنگ‌های خود، روز به روز ما را از هم دورتر خواهند کرد. جای خوشوقتی است که بنویسیم مجموعه نظام و همچنین دولت سیزدهم، به‌رغم اشتباهاتی که در حوزه دیپلماسی برجامی خود داشت، در نهایت طی روزهای پایانی سال گذشته، با عربستان توافق کردند و پس از آن توافق، هیأت‌های نمایندگی در کشور ترددهای خود را آغاز نمودند و در حال حاضر زمینه و فضا برای بازگشایی سفارت و کنسولگری در دو کشور فراهم شد.تاریخ از این ابتکار عمل دولت رییسی به نیکی یاد خواهد کرد و در آینده نزدیک هم این تقویت مناسبات سیاسی، تحکیم مناسبات اقتصادی را نیز به دنبال خواهد داشت و مهم‌تر از همه بازی‌گردانی را از از دست اسراییل خارج می‌کند و زمینه را برای توسعه و تعمیق روابط جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورهای عرب و مسلمان منطقه فراهم می‌کند.
روز گذشته یک روزنامه اماراتی نوشت: مقامات مصری و عراقی به این رسانه گفتند که مصر و ایران از ماه مارس-فروردین- در بغداد پایتخت عراق برای گفتگو در مورد عادی سازی روابط‌شان گفتگو کرده‌اند.
در ادامه این مطلب آمده است: مقامات مصری گفتند که آخرین دور گفتگوها در آخر هفته آغاز شد، اگرچه مشخص نیست تا کنون چقدر پیشرفت حاصل شده است اما دو طرف همچنین در حال بررسی امکان دیدار بین «عبدالفتاح السیسی» رییس‌جمهوری مصر و «ابراهیم رئیسی» رییس‌جمهوری ایران هستند. کاملاً روشن است که مذاکرات در بغداد بخشی از تجدید ساماندهی منطقه‌ای است که طی آن عربستان سعودی و ایران توافق کردند تا روابط دیپلماتیک خود را احیا کنند و در ادامه همین مذاکرات بود که جنگ هشت ساله در یمن، جایی که ایران از حوثی‌ها حمایت می‌کند و در برابر عربستان قرار دارد، به میزان قابل توجهی فروکش کرده است و سوریه، جایی که ایران و حزب‌الله لبنان دارای نفوذ قابل توجهی هستند، پس از یک دهه، مجدداً به عنوان عضو اتحادیه عرب پذیرفته شد و همه این اتفاقات نتیجه دست دوستی و توافقی است که به امضای ایران و عربستان در پکن رسید و البته موجبات ناخرسندی شدید تل‌آویو را فراهم کرد.
ارتباط سیاسی و دیپلماتیک مصر و ایران چند صباح پس از انقلاب و در پی حمایتی که «انور سادات» رییس‌جمهوری وقت مصر از شاه سابق ایران به‌عمل آورد، به تیرگی گرایید و از همان روز تا امروز عملاً سفارت مصر در ایران تعطیل بود و انتخاب نام «خالد اسلامبولی» عضو جمعیت اخوان‌المسلمین که اقدام به ترور انورسادات کرد و بعدتر اعدام شد، بر خیابانی در تهران بر این تیرگی‌ها افزود اما حقیقت این است که امروز بیش از چهار دهه از آن رخدادها گذشته است و هم مصر به کشوری بزرگ در منطقه شمال آفریقا تبدیل شده و هم جمهوری اسلامی ایران بازیگری قدرتمند در منطقه است و لازم است برابر واقعیت‌های امروز با هم بنشینند و مذاکره کنند و مهم‌تر از آن بر نقاط اختلاف تمرکز نکنند و از توجه بیش از حد به گذشته بپرهیزند.
نکته آخر این‌که هدف‌گیری دولت سیزدهم در توسعه مناسبات دیپلماتیک با مصر، هدف‌گیری درستی است و نتایج بسیاری برای هر دو ملت خواهد داشت همان‌گونه که تصمیم به توسعه روابط با عربستان و بازگشایی سفارت با این کشور و رفتن به سمت مناسبات اقتصادی با ریاض که دروازه جهان عرب است، انتخابی هوشمندانه بود.