جهانی شدن افول رسانه ملی
جهانی شدن افول رسانه ملی
ویروس بی‌کنداکتوری و فقدان مخاطب، گریبان شبکه «جام جم» رسانه ملی که شبکه برون‌مرزی و بین‌المللی این سازمان محسوب می‌شود را هم گرفت و اعلام شد به زودی این شبکه تعطیل خواهد شد.

سایه برین روزنامه نگار- ویروس بی‌کنداکتوری و فقدان مخاطب، گریبان شبکه «جام جم» رسانه ملی که شبکه برون‌مرزی و بین‌المللی این سازمان محسوب می‌شود را هم گرفت و اعلام شد به زودی این شبکه تعطیل خواهد شد. پیرو انتشار این خبر، روابط عمومی رسانه ملی واکنش نشان داد و با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد:« با توجه به این‌که از سال ۱۳۹۵ تاکنون هیچ نظرسنجی درباره شبکه جهانی جام جم صورت نگرفته‌است، لذا خبر ریزش مخاطبان شبکه، غیر مستند بوده، مبنای علمی نداشته و حدس و گمان است. طی سال‌های اخیر از مرکز تحقیقات و افکار سنجی سازمان درخواست کرده‌ایم که نظر سنجی میدانی از میزان مخاطبان شبکه صورت دهد که به‌دنبال نشست دو ماه قبل مدیر شبکه با رئیس محترم مرکز تحقیقات و مدیران کل آن مرکز، مقرر شد به زودی نظر سنجی دقیقی صورت پذیرد.»
در خصوص این ادعا لازم به ذکر است که نظرسنجی، تنها یک راه برای دستیابی به آمار میزان مخاطب یک شبکه است و اتفاقا خیلی هم مستند نیست. آنچه نشان‌دهنده اصلی میزان بالای مخاطبان یک شبکه است، کنداکتور قوی آن است و پخش برنامه‌هایی که حداقل نامی از آن‌ها در میان مردم شنیده شود. شبکه جام جم چه برنامه‌ای ساخته و چه کنکداکتوری داشته که در سال‌های اخیر، کمی توجه مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کرده باشد؟
اگرچه ادعای صدا و سیما ادعای درستی نیست، اما ما موافق تعطیلی شبکه جام جم نیستیم و برای توضیح علت نارضایتی خود، ادله‌های «رضا حاجی‌پور»، نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی را کافی دانسته و پس از ذکر آن به بیان راهکارهای خود جهت برون رفت این شبکه از خطر تعطیلی می‌پردازیم. حاجی‌پور ضمن تأکید بر توسعه و تقویت شبکه جام جم صداو سیما برای ایرانیان خارج از کشور، عنوان کرد: «در شرایطی که در حال حاضر حدود ۲ میلیون کودک و نوجوان ایرانی لازم‌التعلیم به همراه والدین خود در خارج از کشور ساکن و بیشتر از صد هزار دانشجوی ایرانی نیز به طور رسمی در دانشگاه‌های دنیا مشغول فعالیت هستند، رسانه ملی باید شبکه جهانی جام جم را در کنار کارکردهای عام خود به محلی برای آموزش و پرورش، هدایت تحصیلی، پیگیری مطالبات دانشجویان خارج از کشور جهاد تبیین و صیانت از زبان فارسی تبدیل کند.»
وی ادامه داد: «یک سوال جدی مطرح است که با وجود قدمت ٢٦ ساله شبکه جهانی جام جم، چه شبکه‌ای قرار است جایگزین آن که در میان ایرانیان مقیم خارج از کشور جا باز کرده‌ است، شود؟»
حاجی‌پور یادآور شد: «باتوجه به این‌که رسانه‌های فارسی زبان معاند که فرهنگ و تدین مردم ایران را نشانه گرفته‌اند، هر روز با حمایت دشمنان و صرف هزینه‌های گزاف ایران اسلامی را هدف گرفته‌اند، این شبکه نباید تعطیل شود.»

چه باید کرد؟
با علم به این‌که مشکل اصلی شبکه جام جم، فقدان مخاطب است، یکی از راهکارها برای بازگرداندن بیننده به این شبکه، برنامه‌سازی چهره‌های محبوب در آن است. باید اولویت‌سنجی کرد و بررسی به عمل آورد که اکنون مسئله بحرانی چیست؟ نجات تنها شبکه بین‌المللی رسانه ملی که از معدود راه‌های رساندن صدای حاکمیت به خارج از کشور است، به فراهم کردن رضایت امثال «محمدرضا شهبازی» در تلویزیون می‌ارزد. پس بدون کسب تکلیف و اجازه از شهبازی‌ها و ترس از احتمال قهر کردن آن‌ها، می‌توان به افرادی چون «عادل فردوسی‌پور»، «رضا رشیدپور»، «مهران مدیری»، «رامبد جوان» و … کنداکتور داد.
راه دیگر، خرید آثاری که در خطر قاچاق هستند، توسط این شبکه است. تصور کنید که اگر شبکه جام جم سینمایی‌های «برادران لیلا»، «تفریق»، «بی رویا»، «جنگ جهانی سوم» و دیگر قاچاق‌شده‌ها را خریداری می‌کرد، چه اتفاقی می‌افتاد؛ نخست این‌که صاحبان اثر متضرر نمی‌شدند. دوم این‌که تمام کسانی که این فیلم‌ها را با جستجوی ساده‌ای در اینترنت تماشا کردند و هیچ نفعی هم به کسی نرساندند، به تماشای شبکه جام جم می‌نشستند و این سیل مخاطب، قطعا تبلیغات و اسپانسر نصیب این شبکه می‌کرد. در نهایت که اکثریت قریب به اتفاق مردم این فیلم‌ها را تماشا می‌کنند؛ چرا از این بستر، جهت نجات شبکه جام جم استفاده نشود؟
راهکار سوم اعمال مجموعه‌ای از راهکارهای جذب مخاطب است که قطع به یقین صاحب هر رسانه‌ای باید به آن‌ها واقف باشد؛ مثل تبلیغات محیطی و مجازی، بالا بردن کیفیت پخش، خرید آثار به روز جهان و ارائه نسخه دوبله شده آن‌ها سریع‌تر از سایر شبکه‌ها، کاهش محدودیت‌های برنامه‌سازی، دادن تریبون برنامه‌های ترکیبی و تحلیلی به مردم و …
اتخاذ این سه راهکار در این شبکه و حتی در دیگر شبکه‌های رسانه ملی، تاثیر شگرفی خواهد داشت که تصورش برای مدیران غیر ممکن خواهد بود. هرچه بیشتر از اعمال محدودیت‌های سخت‌گیرانه دست برداریم و تریبون را به مردم بسپاریم، رسانه را پربارتر و پر مخاطب‌تر خواهیم کرد. مگر این‌که به چند درصد ناچیز بیننده دلخوش باشیم که آن هم قطع به یقین برای مخاطب خارج از کشور، با بسته‌های مفرح و متنوعی که برای تماشا در اختیار دارد، هیچ جذابیتی نخواهد داشت. تصور این‌که این راهکارها اعمال شوند نیز کمی برایمان دور از باور است اما زمان ثابت خواهد کرد که پافشاری‌ها بر اعمال سیاست‌های سخت‌گیرانه در رسانه ملی نجات بخش خواهد بود یا گوش سپردن به دلسوزی مشوقانی که به دنبال حل مشکل‌اند؛ نه خراب‌تر کردن شرایطی که هست.

  • نویسنده : ارسالی توسط سایه برین