سوختن هزاران بشکه نفت در سایه بی‌برنامه‌گی
سوختن هزاران بشکه نفت در سایه بی‌برنامه‌گی
ایران اما همچنان دودستی به نفت چسبیده و برای آزادسازی شش میلیارد دلار بلوکه شده جشن می‌گیرد، حال آنکه می‌توانست درآمدهایی به مراتب بالاتر از طریق گردشگری به دست آورد.

سرویس اجتماعی جمله – رئیس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران گفت: اگر یک توریست وارد کشو شود برای همه از جمله تاکسی، هتل، مغازه‌دار و… سود دارد یعنی اگر هر توریست حداقل ۳ هزار دلار در ایران هزینه کند معادل ۱۰۰ بشکه نفت است.
این اظهارات هم یک نمونه از میلیونها نمونه‌ای است که نشان می‌دهد ما همچنان درحال تکرار و توضیح بدیهیات هستیم تا مگر معجزه‌ای شود و بالاخره مسئولان بفهمند که گردشگری تا چه اندازه برای کشوری هفت اقلیم با تاریخ کهن همچون ایران مهم است.
در تمام چهار دهه گذشته بسیاری از فعالان، اساتید و متخصصان حوزه گردشگری از فواید فراوان این صنعت پاک و ثروت آفرین سخن گفته‌اند اما آب از آب تکان نخورده و به جز برخی نوآوری‌های فردی در بخش خصوصی همچنان هیچ طرح دندان گیری برای رونق ابعاد مختلف گردشگری در ایران وجود ندارد.
این بی‌تفاوتی به حقیقت آشکار گردشگری موجب شده که برخی فکر کنند جمهوری اسلامی تعمداً یک مزیت ثروت آفرین را نادیده می‌گیرد. هرچند هیچ دلیلی برای این مدعا نمی‌توان یافت اما نتایج حاصله مخاطب را به چنین دیدگاهی می‌رساند.
رئیس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه تشکیل یک تیم برای کار گروهای جهت ایجاد زیرساخت صنعت گردشگری در دستور کار ما قرار گرفته است، تاکید کرد: جذب توریست به نفع کشور ماست و اگر دولت تصمیم درستی در این زمینه اتخاذ کند توریست زیادی وارد کشور خواهد شد.
این هم از نکات جالب است که تازه قرار است کارگروهی تشکیل شود، تا مثلا توریست های عربستانی وارد کشور شوند، آنهم درحالی‌که عربستان خود از پیشگامان گردشگری نوین، علیرغم عدم بهره‌مندی از مزایای طبیعی و فرهنگی ایران است. متاسفانه همه‌چیز به شعار فروکاسته شده اما در عمل مطلقا خبری از پیشرفت نیست و وضعیت ایران در حوزه‌های مختلف از جمله گردشگری مصداق بازی روی ترامپولین است.
به گزارش جمله، نبود امکانات شهری و بین راهی مناسب، عدم توجه به حفظ و مرمت آثار باستانی، سیاه‌نمایی بین‌المللی درباره وضعیت ایران و نبود برنامه‌ای پدافندی برای خنثی کردن طرحهای تخریبی، عدم نظارت بر بسیاری از تاسیسات گردشگری و پایین بودن کیفیت خدمات ارائه شدن توسط آنها، ضعف سیستم حمل و نقل هوایی، ریلی و زمینی. کهنه بودن وسایل حمل و نقل، بی نظمی در پایانه‌های مسافر بری و عدم نظارت بر آنان هاو افزایش بی رویه قیمت‌ها، به خصوص در حوزه ترانزیت فرودگاهی در قیاس با کشورهای همسایه، نبود آموزش‌های نوین گردشگری و عدم ارتباط با نهادهای بین‌المللی در حوزه گردشگری، تنها بخشی از مشکلات این حوزه برای جذب درآمد است.
متاسفانه با تخریب گسترده منابع طبیعی و زیستگاه های بکر نه‌تنها راه را برای جلب سیاحان بسته‌ایم بلکه به مشکلات متعدد داخلی دامن زده و آن را به چالشی ملی بدل نموده‌ایم. وضعیت دریاچه ارومیه، کارون، هامون، جنگل‌های هیرکانی و بلوط های زاگرس مشتی نمونه خروار سوءمدیریت در حوزه گردشگری طبیعی است. به این لیست بالا و بلند باید تخریب گسترده تاریخ و تمدن ایرانی را هم افزود که همینک در طرحهای نظیر نوسازی بافت تاریخی شیراز بدل به آینه دق دوستداران میراث فرهنگی ایران شده است.
ایران اما همچنان دودستی به نفت چسبیده و برای آزادسازی شش میلیارد دلار بلوکه شده جشن می‌گیرد، حال آنکه می‌توانست درآمدهایی به مراتب بالاتر از طریق گردشگری به دست آورد.
آنچه بیش از همه مایه تاسف میباشد این است که راه‌حل ها درست پیش روی ماست اما عملی کردنشان فرسنگها با ما فاصله دارد.

  • نویسنده : ارسالی از سرویس جامعه