یک فعال محیط زیست گفت: در کنار متون کتاب‌ها باید کمی هم واقعیت‌های روی زمین را مطالعه کنیم. داده‌های این مطالعات بخش مهمی از داده‌های مورد نیاز برنامه‌ریزی علمی در مدیریت حیات وحش هستند.یک فعال محیط زیست گفت: در کنار متون کتاب‌ها باید کمی هم واقعیت‌های روی زمین را مطالعه کنیم. داده‌های این مطالعات بخش […]

یک فعال محیط زیست گفت: در کنار متون کتاب‌ها باید کمی هم واقعیت‌های روی زمین را مطالعه کنیم. داده‌های این مطالعات بخش مهمی از داده‌های مورد نیاز برنامه‌ریزی علمی در مدیریت حیات وحش هستند.یک فعال محیط زیست گفت: در کنار متون کتاب‌ها باید کمی هم واقعیت‌های روی زمین را مطالعه کنیم. داده‌های این مطالعات بخش مهمی از داده‌های مورد نیاز برنامه‌ریزی علمی در مدیریت حیات وحش هستند.

 

حمیدرضا میرزاده، در این باره تصریح کرد:« در نقد شکار، بحث‌های مختلفی مطرح می‌شود؛ مطالعه و ترکیب سنی و جنسی، شکارفروشی، اینکه آیا اصلاً شکار چیز خوبی است یا چیز بدی، بحث افزایش جمعیت و نسبت جمعیتی و مسئله آخر هم اینکه ما اساساً چقدر پروانه شکار صادر می‌کنیم؟»
میرزاده افزود: «در استان‌های یزد و کرمان، قرق اختصاصی داریم؛ اگر آمار کل حیات وحش مناطق چهارگانه را با قرق‌های اختصاصی جمع کنیم، حداقل در چهار سال اخیر، هم افزایش جمعیت در مناطق چهارگانه داریم و هم افزایش جمعیت در کل استان؛ یعنی قرق‌ها توانستند افزایش جمعیت را رقم بزنند، این در حالی است که ما ۳ سال خشکسالی شدید داشتیم.»
وی تأکید کرد: «افزایش جمعیت در قرق‌های اختصاصی بیشتر از مناطق چهارگانه است و دلیلش هم روشن است، افرادی که مدیر قرق‌ها هستند، انگیزه اقتصادی دارند و بیشتر رسیدگی می‌کنند، شکارچیانی که بالقوه می‌توانستند حیوانات آن منطقه را شکار کنند، قرق‌بان شده‌اند و طبیعی است که افزایش جمعیت بیشتری داشته باشیم.»
این فعال محیط زیست درباره ادعای جذب حیات وحش توسط مناطق چهارگانه نیز گفت:«من می‌پذیرم که قرق اختصاصی، خاصیت جذب دارد، یک منطقه امن ایجاد می‌شود و گله‌هایی از حیات وحش به این قرق‌ها می‌آیند؛ اما آیا ما تمام حیوانات در قرق‌ها را شکار می‌کنیم؟! خیر، بالاترین نسبت جمعیتی که پروانه صادر شده، ۲ درصد بوده است؛ یعنی از هر یک هزار تا، هفت پروانه شکار صادر شده و حالا باید محاسبه کرد و دید تأثیر منفی این تعداد بر جمعیت چقدر است؟ به علاوه اینکه شکارچیانی که می‌توانستند شکار کنند، حقوق دریافت می‌کنند و بر سایر مناطق تأثیر منفی ندارند.»
میرزاده تصریح کرد:« با در نظر داشتن تمام بحث‌های مربوط به خوب یا بد بودن شکار، من به هیچ وجه طرفدار شکار نیستم و از شکار و برنامه‌های شکار چیزی نصیب من نمی‌شود اما آنچه می‌خواهم بگویم این است که باید به واقعیت‌های حیات وحش کشور توجه کنیم؛ واقعیت‌های حیات وحش کشور چیزی نیست که فقط در کتاب‌های اکولوژی نوشته شده باشد. در کتاب‌های اکولوژی، واقعیت‌های اجتماعی و تأثیرات اجتماعی بر جمعیت حیات وحش و زیستگاه‌ها تأکید و اینطور بیان شده که فقط شرایط آزمایشگاهی تعیین‌کننده نیست. شرایط را واقعیت‌های اقتصادی و اجتماعی حاشیه‌نشین‌های زیستگاه‌ها و خود منطقه معین می‌کند.»
این فعال محیط زیست تأکید کرد:« این یک واقعیت است و ما نباید فقط جمعیت شهرنشین را ببینیم و نتیجه بگیریم تمام جامعه از شکار بیزار است. ممکن است که جمعیت شهرنشین در کشور ما اکثریت جمعیت حال حاضر کشور ما را تشکیل بدهند و ۷۰ درصد جمعیت شهرنشین باشند؛ اما تأثیر ۳۰ درصد جمعیت روستایی بر حیات وحش به مراتب بیشتر است و البته در میان شهرنشین‌ها هم افراد زیادی هستند که به شکار علاقه دارند و ما باید این علاقه را کنترل کنیم.»
وی در پاسخ به اینکه آیا سازمان محیط زیست اصلاً دانش و ابزار لازم برای تخمین جمعیت حیات وحش را دارد که به محاسبه ظرفیت بُرد زیستگاه برسد یا نه هم گفت:« من می‌پذیرم که گاهی خطا در سرشماری حیات‌ وحش صورت می‌گیرد اما مسئله این است که ما باید واقع‌گرا باشیم نه آرمان‌گرا! سرشماری ایده‌آل نیاز به ابزارهای به روز و نیروی انسانی کافی دارد. اما آیا باید هیچ کاری نکنیم و صبر کنیم که همه این امکانات فراهم شود؟ آیا در این فاصله نباید کاری انجام داد؟»
این فعال محیط زیست تأکید کرد: «شکارچیان غیرمجاز صبر نمی‌کنند تا دانش ظرفیت بُرد ما افزایش یابد و از روش‌های نوین کارآمد استفاده کنیم، شکارچیان متخلف کار خودشان را انجام می‌دهند و خشکسالی هم تأثیر خودش را بر حیات وحش می‌گذارد و تنها یک مشکل وجود ندارد، ما با هزار مشکل مواجه هستیم اما تنها بر گزاره‌های زیست‌شناختی مسئله دست می‌گذاریم که به نظر من در شرایط کنونی جامعه ایران خیلی وقت‌ها تأثیری کمتر از گزاره‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد.»
میرزاده ادامه داد:« مخالفان شکار می‌گویند که شکار، مجاز و غیرمجاز ندارد و مسئله کشتن حیوانات است. هرچند بنده معتقدم اتفاقا تفاوت‌های زیادی بین این دو مقوله و اثراتی که بر جمعیت حیات‌وحش می‌گذارند وجود دارد اما باید از این دوستان پرسید که چطور از بخش عمده شکار در این کشور چشم پوشی می‌کنند؟»
وی در پایان گفت:« بی توجهی به تعداد شکار غیر‌مجاز در زیستگاه‌ها، تعداد اسلحه‌های موجود، وضعیت اقلیم، شرایط اقتصادی حاشیه‌نشینان زیستگاه‌ها، فاکتورهای بسیار مهمی در تصمیم‌گیری هستند اما متاسفانه در صحبت‌های هیچ‌کدام از استادان بزرگوار، درباره این موضوعات هیچ چیز نشنیدم.»