سرویس سیاسی جمله – بامداد ۲۶ دیماه جمهوری اسلامی ایران اقدام به یک رشته حملات موشکی به سوریه و اربیل عراق کرد و یک روز بعد در ۲۷ دی عملیات دیگری توسط موشک و پهپاد در خاک پاکستان انجام داد و به گفته خبرگزاریها به نقل از چند بیانیه رسمی، چند مقر مهم گروهک تروریستی داعش، گروههایی وابسته به موساد و جیشالعدل را منهدم کرد. در واکنش به این حمله، پاکستان حملاتی به سراوان در سیستان و بلوچستان ترتیب داد و ادعا کرد که تعدادی از تروریستها در جریان این عملیات کشته شدند. «مرحمتی» معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری سیستان و بلوچستان نیز حملات پاکستان به یکی روستاهای مرزی ایران در سراوان را تأیید کرد و گفت: در این حمله ۴منزل تخریب شده و ۱۰ نفر کشته شدهاند که همگی غیرایرانی هستند.
در برخی منابع خبری هم گفته شد که جایی که جمهوری اسلامی ایران مورد حمله موشکی قرار داد، محل استقرار و مشق نظامی گروه «جیشالعدل» بود و جایی که توسط پاکستان مورد حمله قرار گرفت، محل استقرار نیروهایی بود که علیه دولت مرکزی پاکستان، فعالیت نظامی و تروریستی میکردند و بدتر از همه برخی چهرههای شناختهشده رسانهای در داخل جمهوری اسلامی ایران نیز ادعا کردند که حملات متقابل ایران و پاکستان با هماهنگی بوده است هرچند این تحلیلها توسط مقامات رسمی تأیید نشد اما بهنظر ما اگر هم تأیید شود، عذر بدتر از گناه است نه توجیه یک اشتباه.
البته جمهوری اسلامی ایران هم از ناحیه موساد، هم داعش و هم جیشالعدل متحمل حملات تروریستی بسیاری شد و در عمل متقابل هم به این گروهها آسیب بسیاری زد و این جنگِ خزنده، سالهاست که ادامه دارد. ازنظر قوانین روابط بینالملل نیز هرگاه دولت مرکزی یک کشور نتواند مسئولیت حمله از خاک خود به کشورهای مجاور را برعهده بگیرد، کشوری که از این حملات آسیب دید، حق دفاع متقابل و حتی حملات پیشدستانه دارد و حملات گاه و بیگاه آمریکا به برخی کشورها ازجمله افغانستان و همچنین حمله کشور ترکیه به برخی مناطق در سوریه و عراق که بارها اتفاق افتاده است، در همین بستر ارزیابی میشود.
درخصوص حمله ایران به سوریه و عراق که دولت مرکزی این دو کشور، ضعیف هستند و گروههای شبهنظامی و میلیشیای متعددی در این دو کشور حضور دارند این اقدام مشروط به اخذ اطلاعات درست و هدفگیری دقیق لازم است و بعضاً شاهد بودیم دولت مرکزی نیز متعرض این حملات نشد اما درخصوص پاکستان، میشد با خویشتنداری عمل کرد.
نظام حاکم بر کشور پاکستان اینگونه است که ارتشی باثبات و مقتدر دارد هرچند درحوزه سیاسی، همواره با بیثباتیهای موقتی، دست در گریبان است.
نکته مهم بعدی این است که کشور پاکستان، از دیرباز با همسایه شرقی خود، هندوستان در حالت تخاصم قرار دارد و گاه این حالت تخاصم، به درگیری نظامی هم منجر میشود و از آنجاییکه هر دو کشور، جزو قدرتهای اتمی هستند، هر دو کشور از گسترش دامنه درگیریها اجتناب میکنند ضمن اینکه «اسلامآباد» به همین خاطر، ابداً تمایلی به بازکردن جبهه جدید در جنوب غرب کشور خود و در همسایگی با ایران یا افغانستان ندارد اما با هر نوع مماشات با اقدامات متخاصمانه دیگر کشورهای منطقه مخالف است چون نمیخواهد در چشم دشمن دیرین خود، «دهلی نو» ضعیف با قدرت بازدارندگی پایین، بهنظر آید.
نکته مهم بعدی این است که کشور پاکستان از ابتدای انقلاب اسلامی، با نظام سیاسی حاکم بر تهران، روابط دوستانهای داشته، مناسبات اقتصادی و تجاری دو کشور بالا است، در چندین پیمان اقتصادی مستقل از غرب مانند «اکو»، «اوراسیا» و «شانگهای»، عضویت دارند و در طی چهار دهه اخیر هرگز دچار تنش نشدند وهمین روابط دوستانه ایجاب میکند هرگاه دچار تنش و تعارضی شدند، باب دیپلماسی را باز بگذارند و هرگز به سمت اقدام نظامی یا نقض حریم هوایی همدیگر نروند.
باور ما این است که هوشمندانه بود جمهوری اسلامی ایران حضور یا فعالیت گروههای تروریستی چون جیشالعدل در خاک این کشور را مستنداً به «اسلامآباد» گزارش میکرد و درفضایی دوستانه این مشکل را تدبیر میکرد به جای اینکه اقدام به حمله موشکی کند و واکنش فوری ارتش پاکستان را با همان استدلالِ فعالیت تروریستها علیه دولت پاکستان از خاک ایران به دنبال داشته باشد.
ادامه این اقدامات همچنین موجب بدنامی ایران در مجامع جهانی خواهد شد آن هم در دنیایی که اصل و اساس آن بر دیپلماسی و تعامل است و قدرت نظامی، آخرین راهکار شناخته میشود.
در پایان لازم است بر ضرورت تقویت بنیه نظامی تأکید کنیم و از همه کسانی که در توسعه زیرساختهای نظامی و امنیتی تلاش دارند قدردانی کنیم اما با نگاه استراتژیکی، بیشتر ارزش توان نظامی یک کشور، توان بازدارندگی آن است و بهموازات آن، باید توان دیپلماتیک و تعاملات سیاسی کشور را تقویت کرد و از این توان در شناسایی و حل بسیاری از مشکلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی
بهره جست.
البته ساعاتی پس از این حمله، مقامات ارشد هر دو کشور ایران و پاکستان بر ضرورت تعامل و بازکردن باب دیپلماسی تأکید کردند و به وضوح نشان دادند برنامه مشخصی برای توسعه جنگ و نبرد ندارند و هر دو کشور دغدغههای مختلف سیاسی و اقتصادی دارند که دیگر جایی برای جنگ و حمله نظامی برای آنان باز نمیگذارد.
- نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی