روز هشتم شهریور یعنی زمانی که هنوز جوهر حکم خانم سخنگو خشک نشده بود روزنامه کیهان نبش قبر را آغاز کرد، گذشته را به سبکِ خود بو کشید و اتهاماتی را متوجه فاطمه مهاجرانی دانست، آن هم در شرایطی که تفهیم اتهام کار بازپرس و قاضی است نه یک رسانه انقلابی که ادعای دینداری و شریعتمداری دارد.
روزنامه کیهان در اخبار ویژه خود نوشت: فاطمه مهاجرانی سخنگوی جدید دولت از جمله افراد مسألهداری است که سوابق علنی در التهابآفرینی و آشوب علیه نظام جمهوری اسلامی را به ثبت رسانده است.
کیهان ادامه داد: فاطمه مهاجرانی در اثنای انتخابات اخیر و در جریان سفر انتخاباتی ظریف به اراک، با سوءاستفاده از اغتشاشات ۱۴۰۱ با نام بردن از یکی از کشتهشدگان التهابات و اغتشاشات ۱۴۰۱ در این شهر، سعی در سوءاستفاده از وی برای مقاصد سیاسی و جناحی داشت.
از همان روزها بود که نگرانی درخصوص این انتصاب در میان طرفداران دولت چهاردهم و نیروهای تحولخواه بالا گرفت از این منظر که به تجربه دریافتند هرگاه روزنامه کیهان با چنین ادبیاتی، حملهور میشود درحقیقت باید دانست قرار است با هر بهانه و در هر مناسبتی به بانوی سخنگو حمله شود.
این سرنوشت زنان در دنیایی مردسالار است که برای سیاست، ذات و سرشتی مردانه تعریف کرده است و ورود و حتی نزدیکی زنان به آن را تابو میداند.
پس از آن و در چندین مورد، طی چند ماه اخیر رسانههای جریان اصولگرا و پایداری به فاطمه مهاجرانی حمله کردند که به دو مورد از آن اشاره میرود.
سخنگوی دولت چهاردهم مهرماه درخصوص حجاب گفته بود: «حجاب، موضوعی نیست که با ضرب و زور بشود آن را جا انداخت. حجاب هم یک موضوع فرهنگی است و هم یک قسمتی از آن هنجاری است. لذا ترویج حجاب نیازمند یک رویکرد جامعی هست که حتماً با فشار و ضرب نمیشود آن را محقق کرد. تجربه این چهل و چند سال هم همین را نشان داده است».
این اظهارات در مقاطع گوناگون و توسط افراد مختلف طرح شد و گفتند که اصالت در موضوع حجاب نه برخورد قهری که کار فرهنگی است اما زمانی که فاطمه مهاجرانی چنین سخنانی بر زبان راند، اصولگراها شروع به حمله کردند گویا که سخنگوی دولت توهین به مقدسات کرده است.
دومین مورد در جریان نشست خبری سخنگوی دولت، مورخ ۸ آبان بود که با پخش آهنگ همایون شجریان، فاطمه مهاجرانی کمی اشک ریخت و همین موجب شد رسانه نزدیک به طیف پایداری آن را یک حرکت نمایشی توصیف کند و به مهاجرانی بتازد.
این نقدهای کینهتوزانه تا جایی ادامه یافت که نوشتند رفتارهای شوآفگونه فاطمه مهاجرانی البته تبدیل به عرف نشستهای خبری شده است و او هر هفته سعی میکند با یک رفتار نمایشی توجهات را به خود جلب کند.
اما ریشه این نگاه خصمانه در چیست ؟ تحلیل ما این است که این نگاه هم ریشه در باور و نگرش کسانی دارد که سیاست را حیاط خلوت مردان میدانند و حضور زنان، چشم و دل آنان را آزار میدهد و دوم در قدرت بیان و قوتِ حضور سخنگوی دولت چهاردهم است. فاطمه مهاجرانی در هر جایی که حضور دارد و سخن میگوید با قدرت و قوت و تسلط، حرف میزند و همین روحیه که «گُردآفریدِ شاهنامه» را در نظر مجسم میکند، روح و روان مردانی را که از دریچه چند دهه قبل به جهانِ سیاست نگاه میکنند، آزار میدهد.
اما فاطمه مهاجرانی کوتاه نمیآید و عزم خود را جزم کرد تا صدای رسای دولتی باشد که خود را صدای بیصدایان و منادی وفاق ملی میداند.
مهاجرانی متولد مرداد ۱۳۴۹ در اراک است. وی در سال ۶۸ با رتبه ۷۰۰ کنکور در رشته مهندسی مکانیک تحصیل و لیسانس خود را در همین رشته از دانشگاه شهید باهنر کرمان اخذ کرد. مهاجرانی فوقلیسانس را هم در همین دانشگاه و در همین رشته پشت سر گذاشت و برای تحصیلات تکمیلی هم بورسیه دکتری رشته رباتیک از دانشگاه بونل لندن را کسب کرد اما به دلایل خانوادگی امکان ادامه تحصیلات در آنجا را پیدا نکرد و در نهایت از دانشگاه هریوتوات اسکاتلند فوقلیسانس استراتژی گرفت و همانجا هم DBA (Administration Doctor of Business) و دکتری حرفهای را ادامه داد.
فاطمه مهاجرانی همچنین سالها پیش رییس دانشکده فنی و حرفهای دختران شریعتی بود اما در مهر سال ۹۶ از سوی محمد بطحایی، وزیر وقت آموزش و پرورش بهعنوان رییس مرکز استعدادهای درخشان انتخاب شد. در سالهای اخیر نیز بهعنوان عضو هیأت علمی موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی ارشاد در رشته مدیریت بازرگانی فعالیت کرد که چهرههایی با سابقه اصلاحطلبی در تاسیس آن نقش داشتهاند. عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات، خسرو تهرانی، مسئول اطلاعات نخستوزیری در اوایل دهه ۶۰، سیدکاظم اکرمی وزیر آموزش و پرورش دولت جنگ، اصغر نوروزی نماینده دوره سوم مجلس، مشاور و مدیرکل وزارت علوم و معاون وزارت آموزش و پرورش در دوران اصلاحات و احمدعلی نوربالا رییس سازمان هلال احمر در دوران ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی اعضای هیأت موسس این دانشگاه هستند.
فاطمه مهاجرانی در فهرست اعضای شورای راهبری کابینه دولت مسعود پزشکیان که ریاست آن بر عهده محمدجوادظریف بود نیز ثبت شده بود. این بانو از جوانترین چهرههای حاضر در کابینه است و صرفنظر از فعالیتهای سیاسی اخیر، از جنبه علمی و آموزشی بیشتر به موضوعاتی همچون دادهکاوی، استرتژای آموزش الکترونیکی، سیستمهای ترکیبی و رضایت دانشجو توجه داشته است.
طی صد روزی که از عمر دولت چهاردهم میگذرد مهاجرانی به يکی از چهرههای شاخص قوه مجريه بدل شده و با تسلط کافی برای فن سخنوری و دانش عالی از جامعهشناسی و روابطعمومی توانسته پلی میان افکارعمومی و دولت ايجاد کند. دولتی که در همين مدتزمان کوتاه با چالشهای فراوان داخلی و بینالمللی روبهرو شده که حل و فصل آنها یا شیوه مواجهه دولت با چالشها نیازمند درميان گذاشتن آن با ملت از طريق زبانی رسا و صادق است که خانم مهاجرانی از آن بهخوبی برخوردار است.
مهاجرانی همزمان دو دشواری پیشرو دارد، از یک سو در زمانهای که اخبار با سرعت و تنوع فراوان در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند بايد مرجعيت رسانهای دولت را برای انتشار اخبار واقعی حفظ کند و از سوی ديگر نمایندهای شايسته برای جامعه زنان در مناصب حساس باشد، موفقيت مهاجرانی بیشک راه را برای پيشرفت هرچه بيشتر زنان و حضور موثر آنها در صحنه هموار خواهد کرد و یکی از دلایل ترس و هراس تندروها از حضور چنین زنی در سخنگویی دولت همین است که میتواند راه را برای دیگر زنان باز کند.
مهاجرانی تا این زمان از پس هردو مأموریت دشوار خود برآمده و با گذشت عمر بیشتر دولت و افزایش پختگی تصمیمگیریها بدون تردید وی نیز بیشتر از گذشته مؤثر خواهد بود و به همین دلیل پیشبینی میکنیم حجم حملات به وی بیشتر شود و در چنین شرایطی حمایت دولت از سخنگوی خود و حمایت افکار عمومی از فاطمه مهاجرانی، میتواند نقشه مخالفان حضور زنان در سیاست را نقش برآب کند.