ضرورت رفع اشکالات در حکمرانی سیاسی
ضرورت رفع اشکالات در حکمرانی سیاسی
محمدباقر قالیباف رییس مجلس شورای اسلامی در مراسم سی‌ویکمین گرامی‌داشت هفته پژوهش با عنوان «روایت پیشرفت الگوی دانشگاه تراز اسلامی» که صبح روز گذشته سوم دی‌ماه در دانشگاه جامع امام حسین(ع) برگزار شد، در بخشی از سخنان خود گفت: «حکمرانی ما در حوزه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی غیرقابل قبول است و اشکالات جدی داریم.»

وی همچنین گفت: «ما در گفتمان انقلاب اسلامی، صرفاً آرمان‌گرا نبوده و به واقعیات نیز می‌نگریم و آرمان‌گرای واقع‌بین هستیم.»
درخصوص این دو بخش از سخنان رییس‌مجلس که حدود سه دهه است که در حوزه‌های مختلف نظامی، اجرایی و تقنینی حضور دارد و صاحب تجربه‌ای گران‌سنگ است، چند نکته را لازم به طرح می‌دانیم.
نخست این‌که آرمان‌گرایی مطلوب و حتی نیاز است و انسان بدون آرمان، بسیار محتمل است که مسیر درست را در زندگی خود گم کند اما آرمان نباید در تعارض با واقعیات باشد و لازم است آرمانگرای واقع‌نگر باشیم. برقرار کردن تعادل و توازن بین آرمان و واقعیت، موضوعی است که نه تنها باید در دستور کار حکمرانان باشد، بلکه در نظام آموزشی کشور نیز باید جای خود را باز کند و نسل جوان و آینده‌ساز نیز با یک چشمِ آرمان، دنیا را ببیند و با یک چشمِ واقعیت.
چنین انسانی رشد ذهنی و عاطفی مطلوبی خواهد داشت و همچنین در مناسبات خود با دیگران نیز در سنین بالاتر کمتر دچار مشکل خواهد شد به‌ویژه این‌که در موقعیت‌هایی که واقعیت خود را به آرمان، تحمیل می‌کند شکیبایی خود را از دست نمی‌دهد و منطقی رفتار می‌کند.
نکته بعدی این‌که رییس مجلس در سخنان خود گفت: حکمرانی ما در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی غیرقابل قبول است و اشکالات جدی دارد. این بخش از سخنان محمدباقر قالیباف هم البته درست است اما ریشه آن در چیست ؟
باور ما این است و تجربه چند دهه اخیر هم این را ثابت می‌کند که ریشه حکمرانی نادرست در حوزه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی «سیاست» است، موضوعی که عمداً یا سهواً در اظهارات رییس مجلس به آن اشاره‌ای نشده است هرچند از فردی چون قالیباف به دلیل چند دهه حضور خود در حوزه‌های کلان سیاست‌سازی، توقع داریم این نکته را بداند که ریشه مشکلات حکمرانی ما در سیاست و روابط بین‌الملل است. برای تبیین بهتر موضوع می‌توان به شواهد بسیاری اشاره کرد، شواهدی که تا روزی که حل و تدبیر نشوند، مشکلات اقتصادی عمیق‌تر خواهد شد و زمانی که مشکلات اقتصادی عمیق شوند، مشکلات فرهنگی و اجتماعی گسترش پیدا خواهند کرد و برای حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی باید از اقتصاد شروع کرد. ما طی دو دهه اخیر سیاست‌هایی را در منطقه و جهان اتخاذ کردیم که درعمل از صحنه جهانی حذف شدیم و حتی در دولت سیزدهم که تلاش شد «نگاه به شرق» اجرا شود، دیدیم و دیدند که بدون توجه به همه جهان و بدون اجرای سیاست «تنش‌زدایی» و تن دادن به منطق مذاکره، حتی کشورهای حوزه شرق نیز توجهی به ما نخواهند کرد.
زمانی فرمانده سپاه در سخنرانی خود گفته بود «ما یک متحدِ متعهد در جهان نداریم» و این حرف البته درست است اما به باور ما نشانه وجود ضعف و اشکال در نگرش ما به جهان و سیاست‌گذاری برابر آرمان‌هایی است که چندان واقع‌گرایانه نبوده و نیستند و نقطه آغاز مشکلات اقتصادی و به‌تَبَع آن فرهنگی و اجتماعی همین‌جاست.
اتفاقی که در سوریه افتاد به‌خوبی اهمیّت و اهلیّت سیاست و روابط بین‌الملل را نشان داد و تأثیر رخدادهای سیاسی بر اقتصاد را روشن کرد. امروز لیر سوریه در آرامش به‌سر می‌برد آن هم در شرایطی که این کشور در بی‌ثباتی سیاسی و تحت بمباران اسراییل قرار دارد اما ریال ما به مرز ۸۰ هزار تومان نزدیک شده است و شاید تا زمان انتشار روزنامه، این رکورد را هم بزند. نوع تعامل ما با کشورهای منطقه و جهان، حمله به این سفارت و آن سفارت و حواله کردن مرگ و نیستی به این و آن موجب شد اقتصاد کشور درگیر انواع بی‌ثباتی‌ها و تلاطمات شود و ورود سرمایه‌گذاران خارجی که هیچ، حتی سرمایه‌داران داخلی نیز ترکیه و قبرس را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کردند و این باید موجب آگاهی حکمرانان شود و به اشتباه خود در حکمرانی اعتراف و تغییر ریل دهند اما مسیر آن، آن‌گونه که محمدباقر قالیباف گفت و رفع اشکالات در حکمرانی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیست بلکه در حوزه سیاست و روابط بین‌الملل است.