سیدرضا صائمی پیش از هر چیز آنچه سریال «دیوار شیشه‌ای» را فارغ از محتوایش از سریال‌های دیگر متمایز می‌کند نوعی ساختارشکنی در ساختار فیلمنامه و روایت قصه‌هایش است. در واقع شاهد نوعی فضاسازی تازه و حتی شمایلی تازه از قصه‌گویی در این مجموعه هستیم که نمونه آن را در کمتر سریالی دیده بودیم و از […]

سیدرضا صائمی
پیش از هر چیز آنچه سریال «دیوار شیشه‌ای» را فارغ از محتوایش از سریال‌های دیگر متمایز می‌کند نوعی ساختارشکنی در ساختار فیلمنامه و روایت قصه‌هایش است. در واقع شاهد نوعی فضاسازی تازه و حتی شمایلی تازه از قصه‌گویی در این مجموعه هستیم که نمونه آن را در کمتر سریالی دیده بودیم و از این حیث شاید بی‌بدیل باشد.
خیلی‌ها در زمان پخش این مجموعه آن را متهم به تقلید و الگوبرداری از ماه عسل کرده‌اند در حالی‌که این گرته‌برداری در درون ساختار دراماتیک قصه رخ داده و دیوار شیشه‌ای، یک مجموعه نمایشی بوده نه یک برنامه ترکیبی که این الگوبرداری به معنای تقلید و تقلب باشد.
دوم اینکه سریال از ظرفیت دراماتیک یک برنامه گفت‌وگومحور بهره گرفته که بدیهی است می‌توان مصادیق آن را در نمونه‌های تلویزیونی پیدا کرد و این یک امر طبیعی است. جالب اینکه درست در همین زمانی که سریال دیوار شیشه‌ای در حال بازپخش از شبکه «آی فیلم» است، در سینما نیز فیلمی به اسم «عرق سرد» در حال اکران است که در همین فضا و موقعیت روایت می‌شود و شخصیت اصلی آن یک مجری تلویزیونی است که در زندگی خانوادگی خودش با مشکل روبه‌روست. در دیوار شیشه‌ای البته ابعاد و جوانب این قصه و پیوند آن به داستان‌های دیگر بیشتر است.
قصه به زبان ساده از این قرار است که «سارا» به همراه همسرش «فرهاد رئوف»، برنامه‌ای تلویزیونی را تهیه می‌کنند که به سرگذشت انسان‌ها می‌پردازد و این داستان‌ها باعث می‌شوند تا زندگی این زوج دچار تغییر شود.
دیوار شیشه‌ای به واسطه همین ساختار نوآورانه و شیوه خلاقی که در روایت خود برگزیده به نوعی توانسته زندگی واقعی را با جهان داستانی قصه هایش پیوند زده و حتی گاهی لحن مستندگونه به خود بگیرد. به طوری که مخاطب احساس کند که انگار با قصه‌های واقعی مواجه است. در واقع نوع استفاده از فرم و روایت به باورپذیری و تعمق بخشیدن به مضمون و درونمایه قصه‌ها کمک کرده و به آن سویه رئالیستی بخشیده است. ساختار اپیزودیک و تعدد قصه‌هایی که به موازات شخصیت‌های اصلی قصه یعنی فرهاد و سارا پیش می‌روند، هم به ریتم بهتر آن کمک کرده و هم مخاطب را با قصه آدم‌ها و موقعیت‌های مختلف روبه‌رو می‌کند. واقعیت این است که دیوار شیشه‌ای از ظرفیت‌های دراماتیکی اجرا و مجری‌گری در بسط و بازنمایی قصه‌های خود بهره گرفته و از ترکیب اجرا و نمایش به ساختار درام آن هویت و قوام بخشیده است.
حضور شخصیت‌های این قصه‌ها در یک برنامه تلویزیونی و گفت‌وگو درباره مسائل و مشکلات زندگی‌شان به نوعی یک نقد درون متنی را شکل داده و انگار خود سریال به خوانش و نقد و بررسی قصه خود در درون متن می‌پردازد. به عبارتی دیگر انگار مخاطب هم شاهد قصه و غصه آدم‌های مختلف است و هم تحلیلی از چرایی و چگونگی آنها را در دل خود قصه دریافت می‌کند. از این رو می‌توان گفت سریال دیوار شیشه‌ای مبتنی بر یک ساختار دوسویه بازنمایی مشکل و حل مساله بنا شده و پیش می‌رود. روایتی از تلخ و شیرین‌های زندگی و نمایش راهکارهایی که می‌تواند به رهایی از آنها منجر شود. به همین خاطر می‌توان این سریال را یک مشاوره دراماتیک دانست. نوعی برنامه از جنس روانشناسی خانواده که در قالب نمایش و تصویر، صورت‌بندی شده است.
مضامینی هم که برای هر اپیزود انتخاب شده غالبا از دل مسائل و مشکلاتی برساخته شده که در زندگی روزمره مردم در حال تجربه شدن است و سریال هم تلاش کرده با دراماتیزه کردن آنها در بستر یک روایت روانشناختی در نهایت به معرفی سبک زندگی سالم برسد و در این راستا از مولفه‌های سبک زندگی ایرانی-اسلامی بهره برده است. این الگوسازی البته با پرهیز از شعارزدگی و اگزجره کردن مفهومی پیش می‌رود و از این رو با همراهی و همذات‌پنداری مخاطب مواجه می‌شود.
فارغ از همه داستانک‌ها و قصه‌هایی که در سریال می‌بینیم، این قصه خود فرهاد؛ مجری برنامه دیوار شیشه‌ای، است که جاذبه‌های بیشتری دارد و مخاطب را نسبت به پیگری سریال کنجکاو می‌کند. او که زندگی گذشته خود را از همسرش پنهان کرده با مشکلاتی در ارتباط با سارا مواجه می‌شود و مفاهیمی مثل صداقت و راستی در زندگی مورد بازنمایی چالش‌برانگیز قرار می‌گیرند.
اگر در ماه عسل، مخاطب با زندگی مهمانان از طریق یک گفت‌وگو و دیالکتیک بین مجری و مهمان آشنا می‌شد، در اینجا این آشنایی، شکلی دراماتیک پیدا کرده و قصه آدم‌های مختلف در یک بستر نمایشی روایت می‌شود. یعنی شاید این قصه‌ها و موقعیت‌ها را در سریال‌های دیگر هم دیده باشیم اما آنچه که این سریال را متمایز می‌کند، شیوه بیان و روایت و طرح خلاقانه‌ای است که با بهره‌گیری از یک برنامه تلویزیونی برای قصه‌گویی انتخاب کرده است.
دیوار شیشه‌ای را باید یک تجربه جدید و جسورانه در سریال‌سازی دانست که انتخابی مناسب از سوی آی فیلم برای مخاطبانش است.