هومن حکیمی دبیر گروه فرهنگی صحبت درباره سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران؛ با در نظر گرفتن تمام ویژگی‌ها و مناسبات و ساز و کارهایش، کاری است سهل و ممتنع، چرا که برخی، معمولا هر گونه نقدی درباره‌ش را تعبیر به مسائل دیگری می‌کنند که البته درست نیست. نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب هم بارها و […]

هومن حکیمی
دبیر گروه فرهنگی

صحبت درباره سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران؛ با در نظر گرفتن تمام ویژگی‌ها و مناسبات و ساز و کارهایش، کاری است سهل و ممتنع، چرا که برخی، معمولا هر گونه نقدی درباره‌ش را تعبیر به مسائل دیگری می‌کنند که البته درست نیست. نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب هم بارها و به دفعات و به درستی بر آن تاکید کرده‌اند که نقد اصولی و منطقی و کارشناسانه، بسیار موثر و ضروری‌ست.

با موهای مجعد و اطلاعاتی وسیع
جذاب‌ترین تصویری که از «عادل فردوسی‌پور» به ذهنم می‌آید، تماشای جوان لاغر و مو مجعدی در برنامه معروف «مسابقه هفته» مرحوم «نوذری» است؛ جایی که در جواب سوال مجری دوست‌داشتنی برنامه، پاسخ می‌دهد، «ادسون آرانتس دوناسیمنتو، ملقب به پله»! این، البته بعد از معروف شدن عادل فردوسی‌پور و فراگیر شدن برنامه «نود» بود؛ وقتی که توانست یکی از کارکردهای درست صداوسیما، یعنی انتقاد کردن و نقدپذیری و نشان دادن کاستی‌ها را دوباره وارد این سازمان عریض و طویل کند. فردوسی‌پور، با برنامه نود به همه گوشزد کرد که یک سازمان دولتی یا شبه دولتی که با بودجه مشخص و بیت‌المال اداره می‌شود، باید حتما به خواست و سلیقه مخاطبان عام و بیشمارش نیز توجه کند.

چرا «نود» فقط یک برنامه تلویزیونی فوتبالی نیست
اینکه ورزش و به‌ویژه فوتبال و متن و حاشیه‌هایش به شکلی ذاتی دارای جذابیت‌های فراوان است، البته که یکی از دلایل مقبولیت برنامه نود در بین مردم است اما با نگاهی به برنامه‌هایی از این دست مثل «ورزش از شبکه۲» یا «ورزش و مردم» (با یادی از بهرام خان شفیع که دیگر در میان ما نیست) که آنها هم قدمت زیادی با موضوع ورزش داشتند اما نتوانستند به این سطح از اثرگذاری و اقبال عمومی دست پیدا کنند، ثابت می‌کند که فردوسی‌پور، توانست با خلاقیت و استفاده از گستره وسیع اطلاعات و علایق فوتبالی‌اش، نحوه دیگری از اجرا و برنامه‌سازی ورزشی را ارائه کند که هم برای مخاطب جذابیت داشته باشد و هم با یک‌طرفه نگاه نکردن به مسائل، صدای همه نگاه‌های جامعه باشد.
از طرف دیگر محافظه‌کاری موجود در کلیت صداوسیما که چندان هم ربطی به یک مدیر خاص نداشته، باعث شده بود که به تدریج عموم مردم – به جز برخی سریال‌ها یا برنامه‌های به‌خصوص – چندان ارتباط مستقیمی با تلویزیون برقرار نکنند، بنابراین وقتی برنامه نود شروع به کار کرد، ناگهان خلاء موجود در سازمان صداوسیما در این زمینه بیشتر به چشم آمد و حتی آنهایی که با رویکرد کلی برنامه نود چندان موافق نبودند هم پای ثابت تماشای هفتگی‌اش شدند.

پشت پرده‌ها همیشه جذاب اما خطرناکند
فردوسی‌پور در نود، سراغ همه چیز رفته است؛ دلالی و نفوذ کارچاق‌کن‌ها در باشگاه‌ها، ضعف‌های ساختاری فدراسیون فوتبال و باشگاه‌ها، حضور جادوگرها در فوتبال ایران، فسادهای اخلاقی و مالی در فوتبال ایران، دخالت بی دلیل دولت و مجلس در فوتبال و… . طبیعی‌ست این مسائل که همیشه در فوتبال ما وجود داشته‌اند اما تا شروع برنامه نود، چندان به آنها پرداخته نمی‌شد دارای ظرفیت فراوانی برای جذب مخاطب هستند. این مسئله اما برای خیلی‌ها اصلا خوشآیند نبود. چه آنهایی که منافعشان با روشدن این اتفاق‌ها به خطر می‌افتاد و چه آنهایی که به طور کلی، اعلام و انتشار بیش از اندازه صدای مخالف و منتقد را برخلاف مصلحت‌ها و دوراندیشی‌ها و… می‌دانستند می‌دانند.

خودش هم می‌دانست وارد چه راهی شده است
۲۳ مرداد ۱۳۷۸، اولین قسمت برنامه نود به روی آنتن رفت. برنامه‌ای با دکوری خیلی جمع و جور و با اجرای جوانی که که خجالتی حرف می‌زد اما همان موقع هم می‌دانست، اسم گربه همسایه هافبک راست تیم گلاسکورنجرز اسکاتلند، چیست! دهه هفتاد، هنوز اینترنت و تکنولوژی به اندازه امروز در کشور ما فراگیر و در دسترس نبود که مثلا بشود با گوشی تلفن همراه در خیابان، یک مسابقه فوتبال حساس را به صورت زنده تماشا کرد، بنابراین نود، با پیگیری و ممارست مجری خوره فوتبالش، خیلی زود جایش را در خانواده‌ها باز کرد. حاشیه‌های فراوان موجود در فوتبال ایران هم خیلی خوب، نقش منبع تغزیه برنامه را بازی می‌کرد و دست فردوسی‌پور را برای ایجاد جذابیت، بازتر می‌کرد. مدتی که گذشت، بررسی آماری مدیران صداوسیما، نشان داد که برنامه نود توانسته مخاطبان بیشماری را در زمان پخشش پای تلویزیون‌ها بنشاند، پس اعتراض‌های گاه و بیگاه برخی نسبت به این برنامه، نتوانست مانعی برای ادامه نود شود.

زندگی خصوصی آقای ع.ف
عادل فردوسی‌پور با اینکه از نظر حضور در رسانه‌ها و مطبوعات و محافل عمومی مثلا شبیه به «محسن چاوشی» نیست، اما بیش از اندازه هم اهل مصاحبه و جار و جنجال نبوده است. شاید چون خودش می‌داند که همین هفته‌ای یک‌بار جذابیت و حاشیه در آنتن زنده صداوسیما، به اندازه کافی کفایت می‌کند! نود اما هر چه جلوتر رفت و معروف‌تر شد، حرف و حدیث‌ها درباره آقای مجری هم شروع شد. اینکه او یکی دو بار ازدواج کرده اما به دلیل علاقه مفرط و بیمار‌گونه به فوتبال به جدایی رسیده، اینکه از مخابرات به خاطر بخش پیامکی برنامه‌اش درصد می‌گیرد، اینکه در جابه‌جایی بازیکنان در باشگاه‌ها نقش دارد، اینکه تحت‌تاثیر فوتبال اروپا، اعتقادی به مربی ایرانی ندارد و یکی از دلایل ورود سرمربیان خارجی به باشگاه‌ها و تیم ملی فوتبال ایران و دلیل ماندگاری‌شان است و…، تنها بخش‌هایی از ماجراهای آقای مجری هستند که البته هیچوقت هم به نتیجه مشخصی نرسیده‌اند.

عبور از چالش‌های گاه و بیگاه
برنامه نود و فردوسی‌پور در طول این حدود ۲۰ سال، بارها به مرز تعطیلی رسیده‌اند اما هر بار موفق به ادامه مسیر شده‌اند. درباره فردوسی‌پور این را هم می‌گویند که نسبت تقریبا نزدیکی با یکی از مدیران رده بالای سازمان صداوسیما دارد که باعث شده در بزنگاه‌ها به سلامت عبور کند (البته این ادعا تا به حال ثابت نشده)، اما نحوه رویکرد و رفتار عادل نشان داده که آنچه باعث بقای طولانی مدت برنامه‌اش شده، بیش از هر چیز مربوط به حمایتی است که از جانب طرفداران پرشمارش صورت می‌گیرد. مردمی که تا نیمه‌های شب بیدار می‌مانند تا ببینند تکلیف یک پرونده دیگر در فوتبال ایران به کجا خواهد رسید.

مناظره علی کریمی و فدراسیون؛ یک نقطه عطف؟
از این جنگ و جدل‌ها تا دلتان بخواهد دربرنامه نود وجود داشته است. تقابل مایلی‌کهن با دایی، مایلی‌کهن با کیروش، کل علاقه‌مندان فوتبال با علی کفاشیان، بازیکن با بازیکن، باشگاه با باشگاه، نماینده مجلس با فدراسیون و… اما بی‌شک یکی از مهم‌ترین اتفاقات این برنامه، مناظره زنده نماینده فدراسیون فوتبال؛ «ساکت»، با علی کریمی قبل از جام‌جهانی ۲۰۱۸ بود که با پیامک «کیروش» در میانه برنامه به فردوسی‌پور و خوانش آن توسط او، مرز حاشیه و جنجال را چندین گام از حد معمول فراتر برد. برخی این چالش اخیر برنامه نود و فردوسی‌پور با صداوسیما را مربوط به این برنامه و تبعات آن می‌دانند که به نظر نگارنده، نمی‌تواند چندان موثق باشد چون همان‌طور که اشاره شد، نود، در این سال‌ها مناظره‌های پرحاشیه‌تری را هم به خود دیده است.

آیا این بار ماجرا فرق می‌کند؟
نود، دو هفته است که پخش نمی‌شود. هفته گذشته به بهانه اینکه بازی اسپانیا و انگلیس قرار است در آن ساعت پخش شود (که البته توجیه عجیبی است چون هم این بازی آنقدر اهمیت نداشته و هم اینکه می‌توانست از شبکه ورزش پخش شود) و پریشب با این توجیه که فردوسی‌پور بعد از پخش نشدن برنامه هفته گذشته، اعتراض کرده و این اعتراض را به رسانه‌ها کشانده است. دلایلی که اصلا منطقی به نظر نمی‌رسند و در ادامه همان رویکرد محافظه‌کارانه صداوسیما و هراس از محبوبیت چهره‌هاست که بارها باعثحذف تدریجی‌شان از تلویزیون شده است. البته تغییر مدیریت در شبکه ۳ نیز در این میان بی‌تاثیر نبوده است و به نظر می‌رسد مدیر جدید، تمایلی به همه‌کاره بودن فردوسی‌پور در نود (به زعم آنها البته) ندارد.
آن‌طور که به ذهن من می‌آید تا به حال سابقه نداشته که برنامه نود در این سال‌ها علی‌رغم آمادگی تیم اجرایی، دو هفته متوالی پخش نشود و شمشیرها اینگونه برای هم از جانب دو طرف از نیام بیرون کشیده شود. این هم که «از این به بعد فردوسی‌پور تهیه‌کننده نود نباشد» یا «شیوه و رویکرد این برنامه باید کمی متعادل‌تر شود» و… هم بیشتر شبیه ماله‌کشی برای علت یا علت‌های دیگری‌ست که طبق معمول، هیچ کدام از دو طرف ماجرا به صراحت درباره‌شان نمی‌گویند.

«خنکای ختم خاطره» یا «بر باد رفته»؟
از احساسات و احساسات‌گرایی که بگذریم، منطق می‌گوید که پخش برنامه نود پس از مدتی کش و قوس و مجادله، دوباره ادامه خواهد یافت چون هم مردم به شدت خواهان این اتفاق هستند و هم تلویزیون نمی‌تواند به این راحتی از این همه مخاطب و تبلیغات و آگهی و درآمد ناشی از آن بگذرد. ضمن اینکه دست تلویزیون هم در جایگزین کردن برنامه جدید یا حتی اجرای نود با مجری جدید هم خالی به نظر می‌رسد. (چه کسی هست که نود را با اجرای مثلا «پیمان یوسفی» تحمل کند؟!) اما همین منطق فرضی، این را هم می‌گوید که یکی از طرف‌های حساب این ماجرا، رسانه ملی ماست که خیلی وقت‌ها نشان داده؛ مرغش یک پا دارد و خلاص! این موضعی هم که مدیر جوان تازه ورود کرده به شبکه۳ درباره فردوسی‌پور و برنامه نود در پیش گرفته نیز، هم نشان‌دهنده کم‌تجربگی اوست و هم اینکه ثابت می‌کند یک عقبه‌ای در این موضع‌گیری او را همراهی می‌کند پس برای طرفداران نود، جای نگرانی همچنان وجود دارد. در این میان فقط می‌شود منتظر ماند و دعا کرد که عقده‌گشایی و لج‌بازی در این مورد، مجال ظهور پیدا نکنند.

تو عادلی که طلا هستی؟
می‌شود فردوسی‌پور را دوست و قبول داشت یا انکارش کرد. می‌شود او را یک «شومن» دانست که کارش را خوب بلد است یا کسی که در جست‌وجوی عدالت و حقیقت است و برای رسیدن به هدفش و جلب اعتماد مردم، از هیچ چیزی فروگذار نمی‌کند. می‌شود او را دلباخته مربیان «چشم آبی» فرض کرد یا کسی که ارتقای کیفیت فوتبال کشور و پاک شدنش از فساد را می‌خواهد. همه اینها را می‌شود درباره فردوسی‌پور مطرح کرد اما نکته‌ای که نباید فراموش کرد و باید بیشتر از خود عادل فردوسی‌پور برایمان مهم باشد این است که؛ برنامه نود، با همه ضعف‌ها و قوت‌هایش یک اتفاق مبارک و یک پدیده دوست‌داشتنی و موثر در رسانه ملی ماست که سال‌هاست دیگر، نه سریالی به قوت و اثرگذاری «هزاردستان» و «زیر تیغ» و «همسران» و… می‌سازد و نه جز «دورهمی» و «خندوانه» و پخش مستقیم رقابت‌های ورزشی، چیز دیگری برای عرضه به مخاطب به‌عنوان برنامه تولیدی باکیفیت دارد و مدت‌هاست که قافیه را به رسانه‌های دیگر؛ به‌خصوص، فضای مجازی باخته است.