تروریسم و تناقضات مدعیان مبارزه با آن اتهام ترور این روزها در حالی از سوی برخی به ایران وارد شده که هنوز رد خون جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد عربستانی در استانبول ترکیه بر زمین است و هنوز از سرنوشت پیکر او اطلاع دقیقی در دست نیست. این میان تنها پرونده خاشقچی نیست که سند […]

تروریسم و تناقضات مدعیان مبارزه با آن
اتهام ترور این روزها در حالی از سوی برخی به ایران وارد شده که هنوز رد خون جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد عربستانی در استانبول ترکیه بر زمین است و هنوز از سرنوشت پیکر او اطلاع دقیقی در دست نیست. این میان تنها پرونده خاشقچی نیست که سند تناقض آشکار در معیارهای حقوق بشری مدعیان است، حمایت از سرکردگان گروه الاحوازیه هم نشان دیگری درعیان سازی این معیارهای دوگانه است. دانمارک در حالی مدعی شده، ایران علیه یکی از مقامات این گروهک توطئه کرده که هنوز چهلم شهدای ترور اهواز که قربانی نفاق این گروه شدند، فرا نرسیده است.
تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی ایران، شامل فهرستی طولانی از ترورهای کوچک و بزرگی است که گاهی یک شخصیت مانند ترور آیت الله مرتضی مطهری یا یک حزب مانند انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و یک نهاد حاکمیتی مانند انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت رجایی و باهنر و یا قتل و عام مردم غیرنظامی و بی گناه مانند عملیات تروریستی اهواز را هدف قرار داده و فاجعه آفریده است.
از عجایب روزگار جهان در قرن بیست و یکم هم شاید همین باشد که مدعیان حقوق بشر و مقابله با تروریسم، با وجود اسناد غیرقابل انکار، جان پناه تروریست های اشاره شده هستند و ایران را متهم به حمایت از ترور می کنند.

رابطه معناردار آغاز تحریم ها و سناریوسازی ها
پایبندی اتحادیه اروپا بر تعهدات هسته‏ای خود پس از خروج غیرمتعهدانه آمریکا از این توافق، به مذاق برخی ها در جهان خوش نیامد. تندروهای آمریکا و در راس آن ها دونالد ترامپ تاجر کاخ سفید، تصور می کردند این بار هم به سیاق دهه های گذشته اتحادیه اروپا را در تحریم های ایران کنار خود دارند، تصوری که با اعلام پایبندی این اتحادیه به سند توافق هسته ای باطل و نقشه تحریم های همه جانبه با اتخاذ تدابیر دو طرفه ایران و اروپا، نقش بر آب شد.
روزهای آینده جهان شاهد رونمایی از مکانیزم جدید اروپا در تعامل بانکی با ایران خواهد بود و این به وضوح نشان دهنده شکست تحریم ها علیه ایران است. تحریم هایی که آمریکا با دستاویز قراردادن آن ها در تلاش بود تا ملتی را به زانو در آورد، اکنون که این تلاش ها نتیجه مطلوبی در پی نداشته و درعمل با شکست مواجه شده، واکنش طبیعیِ زیاده خواهان کاخ سفید و هم پیمانان آنان، خراب کردن بازی بزرگان است.
این میان آمریکا از یک سو می کوشد تا جایگاه خالی اتحادیه اروپا در موازنه قدرت علیه ایران را با تکیه بر رژیم های ترورپرور منطقه پر کند و از سوی دیگر تلاش می کند با بهانه جویی ها و سناریوسازی ها، اتحاد استراتژیک ایران با اتحادیه اروپا را کمرنگ سازد. دلارهای عربی و رسانه های عبری هم میدان دار این تکاپوی کاخ سفید هستند.
اتهامات بی اساس مقامات دانمارکی علیه ایران را هم در همین راستا می توان ارزیابی کرد. با کمرنگ شدن اثرات تحریم ها اکنون نوبت اجرای «پلنB » رسیده است که به شکست کشاندن این تعاملات در صدر فهرست این پلن و اهداف آمریکا و هم پیمانان منطقه ای و فرامنطقه ای اوست. نقش آفرینی نقاب های ناشناس در عرصه سیاست جهانی هم سناریو دسیسه چینی و اتهام زنی علیه ایران را تکمیل می کند تا با بهانه های واهی، موفقیت های استراتژیک ایران و اتحادیه اروپا به شکست کشانده شود.

آنانکه از یک ضرر سود می برند
از تزلزل در روابط ایران و اتحادیه اروپا و تشکیک در تعاملات این دو قطب به هر بهانه ای، جز آمریکا و محور عبری-عربی اشاره شده در بالا، مُلک و ملت دیگری را منتفع و مسرور نخواهند شد. شاهد این مدعا هم خوشحالی آشکار و توییتری مایک پمپئو وزیر امورخارجه آمریکا، ساعاتی پس از ادعای مقامات دانمارکی است. پمپئو در توییت خود نوشته ‘به دولت دانمارک بابت دستگیری یک عامل ترور رژیم ایران تبریک می‌گوییم و مدعی شده است تقریباً ۴۰ سال است که اروپا هدف حملات تروریستی تحت حمایت ایران قرار گرفته است.’