فردریک کمپ، مدیر اندیشکده آتلانتیک در سی ان بی سی نوشت: دونالد ترامپ در طول انتخابات میان دوره مجلس تمایل خود را برای پیگیری مسائل حساسی در سیاست خارجی که روسای جمهوری پیشین از آنها دوری می کردند، نشان داد. تاکتیک های او اغلب به عمد فاقد ظرافت های دیپلماتیک هستند و موجب عصبانیت […]
فردریک کمپ، مدیر اندیشکده آتلانتیک در سی ان بی سی نوشت: دونالد ترامپ در طول انتخابات میان دوره مجلس تمایل خود را برای پیگیری مسائل حساسی در سیاست خارجی که روسای جمهوری پیشین از آنها دوری می کردند، نشان داد. تاکتیک های او اغلب به عمد فاقد ظرافت های دیپلماتیک هستند و موجب عصبانیت شرکای آمریکا می شوند اما نمی توان منکر شد که او به برخی امور چالش زای طولانی مدت رسیدگی کرده است. از میان آنها می توان به بی رغبتی متحدان ناتو به پذیرش سهم خود در ناتو، رویه های تجارتی غیرمنصفانه چین، تخطی روسیه از پیمان کنترل موشک های کوتاه برد و میان برد، مساله هسته ای کره شمالی و رفتار ایران در خاورمیانه اشاره کرد.
در ادامه این مطلب آمده است: در بین این مسائل، قضیه ایران بدل به لنزی شده است که از طریق آن به سیاست تخریبگرانه او نگریسته می شود تا معلوم شود آیا این روش می تواند میراث حائز اهمیتی از خود به جا بگذارد یا خیر. بدون اینکه قصد خوار شمردن سایر مسائل را داشته باشم، معتقدم که مساله ایران و در کنار آن کره شمالی به عنوان بخشی از دوئل بر سر برخورد با این دولت ها، می تواند به مهمترین خصیصه معرف سیاست خارجی ترامپ طی دو سال آتی بدل شود. دلیل نخست این است که ایران، موضوعی است که تمام مقامات رده بالای دولت ترامپ بر اهمیت و فوریت حل و فصل آن اتفاق نظر دارند. ممکن است در اتخاذ تاکتیک ها میان ترامپ، وزیر امور خارجه پومپئو، وزیر دفاع جیمز متیس و مشاور امنیت ملی جان بولتن اختلاف نظر وجود داشته باشد اما در اولویت مساله همگی یک نظر دارند.
دلیل دوم، برنامه کلان و جامعی است که دولت ترامپ به منظور اعمال فشار حداکثری با مدیریت مرد خستگی ناپذیر و کاملا مجهز دولت یعنی برایان هوک به عنوان مشاور ویژه وزیر امور خارجه و مسئول گروه اقدام ایران به راه انداخته است. یک مقام ارشد آمریکایی می گوید این رویکرد مشتمل بر شدت بخشیدن به تبادلات دیپلماتیک است تا حمایت بین المللی و وسیع تری در پیروی از تحریم ها، تحکیم ایستادگی برابر رفتار ایران از طریق ردیابی منابع پولی، موشک ها و مهمات مورد کاربرد آنها در منطقه به بار بیاورد.
در بهترین شرایط دولت آمریکا امید دارد با اعمال فشارها دولت ایران را وادار نماید که به میز مذاکره بیاید و شروط محدود کننده تر و طولانی تر زمانی را در توافقی سختگیرانه تر و فراگیرتر قبول کند. آنچه ترامپ احتمالا در بلندمدت مدنظر دارد، انعقاد معاهده ای است جامع، ناظر بر تمام جوانب روابط دوجانبه، تضمین ها و مشوق های اقتصادی برای امنیت ایران و نظام معینی برای خروج از سوریه و قطع نبردهای نیابتی. برخلاف دولت اوباما، مقامات دولت ترامپ می گویند قصد دارند توافق موقت و ناقص پیشین را تبدیل به معاهده ای بلندمدت و پایدار کنند که به تصویب کنگره نیز رسیده باشد.
با درس گرفتن از وقایع تاریخی مانند کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق در سال ۱۹۵۳ و وقوع انقلاب در سال ۱۹۷۹ در ایران که موجب سقوط حکومت شاه شد، سران ایران نظامی را تاسیس کرده اند که بتواند در مقابل فشارهای داخلی و خارجی ایستادگی کند. شانس تغییر نظام در ایران بسیار کم است. با این حال خردمندانه نیست که ایران، تصمیم دولت ترامپ مبنی بر انتخاب ایران به عنوان دشمن شماره یک را دست کم بگیرد. سیاست صبر و تماشا از سوی ایران که پیش از انتخابات میان دوره اتخاذ کرده بود، با احتساب موفقیت های نسبی دولت ترامپ چندان کارایی نخواهد داشت.