وصال روحانی علیرضا بیرانوند که پیام اخیرش حمل بر قطعیت جدایی قریبالوقوع وی از پرسپولیس شد و سپس خود او آن را تکذیب کرد، میتواند یکی از کلیدیترین نقشها را در جام ملتهای آسیا در خاک امارات برای فوتبال توانا اما همچنان آرزومند و در حسرت مانده کشورمان ایفا کند. مهارت و صلاحیت او را […]
وصال روحانی
علیرضا بیرانوند که پیام اخیرش حمل بر قطعیت جدایی قریبالوقوع وی از پرسپولیس شد و سپس خود او آن را تکذیب کرد، میتواند یکی از کلیدیترین نقشها را در جام ملتهای آسیا در خاک امارات برای فوتبال توانا اما همچنان آرزومند و در حسرت مانده کشورمان ایفا کند. مهارت و صلاحیت او را فقط در مهار ضربه پنالتی نبینید که کریس رونالدو مرد کمهمتای فوتبال پرتغال در دیدار تیم ملی کشورش مقابل ایران در واپسین دور بازیهای مرحله گروهی جام جهانی بیست و یکم نواخت و حتی دفع ضربه مخوف ژاوی توسط بیرانوند در دیدار حساس برگشت نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا که السد قطر را ناکام و پرسپولیس را فینالیست کرد، همه توان وجودی این دروازهبان شجاع و ۲۷ ساله لرستانی فوتبال ایران را رو نمیکند.
مردی که توقع داشت بعد از دوئل پرسروصدای موفقاش با مرد اول سابق کهکشانیهای مادرید و ستاره چهار ماه و نیم اخیر یوونتوس در مسابقه ایران – پرتغال در جام جهانی ۲۰۱۸، متقاضیان و مشتریها دور خانه او چمباتمه بزنند و بر سر تصاحب او رقابتی بزرگ جریان یابد اما جریان سیال رقابتهای بعدی و اینکه ایران از صعودکنندگان به مرحله حذفی نبود وی را با سرعت نسبی از خاطرها برد و اگر برخی اخبار صحت داشته باشد، تنها خواستاران بیرانوند از لیگ ترکیه میآمدهاند و شواهد و سوابق به ما میگویند که برای نفرات گسیل شده ما به آن لیگ معمولاً جای ثابتی در ترکیب تیمها متصور نبوده و درست است که سیدمجید حسینی در ترابزون موفق بوده اما وحید امیری در همین تیم کمرنگ شده و فراموش نکردهایم که پیام صادقیان هم سرنوشت فوقالعادهای در لیگ ترکیه نداشت و این به جز ماجرای سفر فاجعهوار ۳۰ ماه پیش مهدی طارمی و رامین رضاییان به ترکیه و عضویت نیمهتمام آنها در تیم ریزه اسپور و تبعات بنیانبرافکن قراردادی است که طارمی با این باشگاه بست و سپس آن را شکست و محرومیتهای تبعی را به بلای جان پرسپولیس تبدیل کرد.
بیرانوند به سبب داشتن قابلیتهای متعدد فراتر از آن است که خود و بسیاری از مردم میانگارند و در نتیجه باید قدر خود را بداند و فقط زمانی بار سفر ببندد که مطمئن باشد قراردادی محکم و مفید به سود او بسته میشود و کشور محل بازیاش برای نوع و روش کار او محل مناسبی به حساب میآید. اضافه بر این، او باید حتماً مشکل «زبان» خود را هم حل کند، زیرا موفقیت هر دروازهبان در هر کشوری منوط به تسلط وی به زبان مورد تکلم در آنجا است و اگر یک هافبک و مهاجم و حتی مدافع بتواند فقط با ساق پا و ضربات خود حرفش را در زمین بزند و هماهنگ با سایرین عمل کند، دروازهبان به سبب لزوم پیامرسانی و تبادل آرا با مدافعان تیم خود در تمامی طول مسابقه باید یک زباندان کامل باشد و دایماً با نفرات کناری خود حرف بزند.
بنابراین بیرانوند تا زمان تحقق این خواستهها باید روی جام ملتهای آسیا تمرکز کند، زیرا اضافه بر تمام نیازهای کشور به وی و رجحان آشکار او بر امیر عابدزاده و پیام نیازمند دیگر سنگربانان انتخابی کیروش همین جام و درخشش در آن میتواند بر مشتریهای خارجی او هم بیفزاید و نه فقط لیگهای کشورهای عربی منطقه بلکه اروپاییها هم او را بخواهند، زیرا در شرایطی که علیرضا حقیقی چند سالی است در قاره سبز دروازهبانی میکند و حتی سوشا مکانی پراشتباه هم سر از لیگ نروژ درآورده، علیرضا این توانایی را دارد که لااقل به اندازه آنها در اروپا بدرخشد و به سنگربانی تبدیل شود که «قدرت»های این قاره نیز وی را بخواهند.
بیرانوند در جام جهانی امسال ثابت کرد استادیاش فقط به پرتابهای بلنددست و پاسهایی که از این طریق برای یارانش ارسال میکند، خلاصه نمیشود بلکه دروازهبانی است که حتی با حضور صرف فیزیکی و جاگیریهای درستش قادر به مأیوس کردن مهاجمان رقیب و روحیه بخشیدن به نفرات خودی است. او نه روی شوتهای سنگین قوی کم میآورد و نه در مهار سانترها مشکل دارد و یک «تک به تک گیر» توانا هم هست. او البته بینقص نیست اما اگر این همه خوب نبود، تعداد گلهای خورده پرسپولیس در سه فصل اخیر اینقدر کم نمیشد و اگر او بیرانوند نبود، تیم ملی از جام جهانی امسال و در مصاف با امثال پرتغال و اسپانیا با اندوختهای چهار امتیازی فارغ نمیشد. بگذارید او در برخی برنامههای تلویزیونی آواز بخواند و هر از چند گاه حرف از ترانسفرهای موردنظرش بزند که چندان هم فراروی او نیست اما اجازه دهید وی در آرامش لازم از دروازه تیمی در جام ملتها دفاع کند که سیستم تدافعی و ضدحملهای آن به یک سنگربان عالی برای ثمر دادن نیازمند است؛ به مردی با نام و شهرت «علیرضا بیرانوند».