
هومن حکیمی دبیر گروه فرهنگی هر سال تا جشنواره سینمایی فجر به پایان میرسد، جشنوارههای تئاتر و موسیقی فجر شروع میشوند. با کمی این طرفتر یا آنطرفتر اما با یک تفاوت آشکار یا شاید هم؛ ماه من تا ماه گردون! سینما نه در ایران بلکه تقریبا در هر کجای جهان نسبت به مدیومهای هنری دیگر، […]
هومن حکیمی
دبیر گروه فرهنگی
هر سال تا جشنواره سینمایی فجر به پایان میرسد، جشنوارههای تئاتر و موسیقی فجر شروع میشوند. با کمی این طرفتر یا آنطرفتر اما با یک تفاوت آشکار یا شاید هم؛ ماه من تا ماه گردون!
سینما نه در ایران بلکه تقریبا در هر کجای جهان نسبت به مدیومهای هنری دیگر، بیشتر مورد توجه و استقبال مخاطبان عام و خاص قرار میگیرد. یکجور جاذبه ماهیتی و درونی دارد و نیز، جاذبههای پیرامونی بیشتر و حاشیهها و اخباری که معمولا هم به لحاظ رسانهای خوراک بیشتری ایجاد میکنند و هم در دسترستر و انگار قابل لمستر هستند. اینجا البته نمیخواهم وارد بحثهای تخصصیتر و ساختاری درباره فلسفه و ذات سینما بشوم اما به نظر میرسد، سینما، نسبت به تئاتر و موسیقی، هنر عامپسندانهتری محسوب میشود (کاری به درست یا اشتباه بودن این ادعا ندارم).
در کشور ما هم که بدون تعارف در برابر پدیدهها و اتفاقات هنری، کمی دچار تناقض و گاه تکلف هستیم و بیشتر تحتتاثیر جریان کلی هنر قرار میگیریم تا اینکه بر آن تاثیر بگذاریم، این مسأله نمود بیشتری دارد.
در طول هر سال، حدود ۱۰۰ فیلم سینمایی در کشورمان ساخته میشوند که از بین آنها شاید حدود ۴۰ تا ۵۰ فیلم، رنگ اکران عمومی به خود میگیرند و تازه، از میان همین تعداد هم، با اغماض، ۵ تا ۱۰ فیلم قابل اعتنا (از هر جهت) وجود دارند. از طرفی دیگر تعداد زیادی نمایشنامه و تئاتر روی صحنه اجرا میشوند که کیفیت آنها نسبت به فیلمهای سینمایی (در کلیت) در سطح بالاتری قرار دارند اما هرگز به اندازه یکدهم آن فیلمهای متوسط و ضعیف، دیده نمیشوند یا دربارهشان حرف زده نمیشود و گفته نمیشود. موسیقی هم اگرچه هنر خاصپسندتری نسبت به سینما است و در کشور ما هم بیشتر به گونه «پاپ» آن توجه میشود و از طرف مخاطبان چه در بخش کنسرتها و چه در مبحث آلبومهای منتشر شده، در این گونه مورد استقبال قرار میگیرد، با اینحال همچنان در برابر سینما در بخش توجه و گفتمان، قافیه را میبازد.
نمونه این ادعای مطرح شده را هم میتوانید درباره جشنوارههای این سه مدیوم هنری در دهه فجر مشاهده کنید. جشنواره سینمایی ما چند ماه قبل از آغازش، شروع میشود. کلی بحث و جدل و پیشبینی درباره کیفیت و کمیت هر دوره از این جشنواره در رسانهها و میان علاقهمندان به وجود میآید. همه راجعبه فلان فیلم یا فلان کارگردان و بازیگر صحبت میکنند و علیرغم اینکه اغلب معتقدند که جشنواره سینمایی فجر ما، هر دوره، پیشرفت چندانی نسبت به دورههای قبلی نمیکند و همچنان کلی ایراد دارد، با این حال همه تشنه و منتظر شروع شدن آن هستند.
اما درباره جشنواره تئاتر و موسیقی فجر اصلا اینطوری نیست. نه چنان که شایسته این دو هنر سخت و موثر و متعالی است، نوشته میشود و نه هر شب نقد و نظرهای جنجالی و غیرجنجالی در فضای مجازی و رسمی مشاهده میشود. خبرگزاریها جز آن بخش کار روتینشان که طبعا باید اخبار این دو جشنواره را منتشر کنند چندان تحلیلوار و مشتاقانه دربارهشان نمینویسند و مانند جشنواره سینمایی، پوشش لحظه به لحظهای ندارند.
این البته منبعث از همان نگاه کلیست که بر فضای هنری کشورمان حاکم است. اینکه درباره تئاتر و موسیقی، حرفهای قشنگ میزنیم و میزنند و وقتی پای صحبت و ادعا به میان میآید، همه از بالا و والا بودن هنر تئاتر و موسیقی و تاثیرات مثبت و زیاد آنها بر سایر شاخههای هنری و فرهنگی و اینکه چقدر هنرمندان این دو قشر، مظلوماند و لیاقت توجه بیشتری دارند، میگوییم اما در عمل میبینیم که مشکلات ساختاری و حرفهای و مادی و معنوی اهالی تئاتر و موسیقی همچنان پابرجا است. مظلومان هنرمندی که البته به وقت خودش و تا مشکلی پیش میآید خیلی سریع و راحتتر از دیگران به سراغشان میرویم و بایکوتشان میکنیم؛ چرا که آنها در ظاهر، مظلومین همیشگی اما درواقع، «مظنونین همیشگی» هستند.
راستی، کسی از بین من و شما مثل فهرست نامهای نامزدهای جشنواره سینمایی فجر، پیگیر اسامی و فهرست نامزدهای نهایی جشنواره تئاتر و موسیقی فجر خواهد بود؟!