کاوه ایرانی موضوع تحریم ها موضوع تازه ای نیست. حدود ۴ دهه است که ایران توسط برخی از کشورهای قدرتمند مورد تحریم قرار دارد. حتی اگر نگاهی به تاریخ معاصر بیاندازیم، مشاهده می کنیم که تحریم، ریشه ای دیرینه در تاریخ سیاسی کشورمان دارد. شاید بتوان گفت اولین بار ملت ایران توسط دولت انگلستان در […]

کاوه ایرانی
موضوع تحریم ها موضوع تازه ای نیست. حدود ۴ دهه است که ایران توسط برخی از کشورهای قدرتمند مورد تحریم قرار دارد. حتی اگر نگاهی به تاریخ معاصر بیاندازیم، مشاهده می کنیم که تحریم، ریشه ای دیرینه در تاریخ سیاسی کشورمان دارد. شاید بتوان گفت اولین بار ملت ایران توسط دولت انگلستان در دهه ۳۰ و در زمان دولت مرحوم مصدق به جرم حمایت از یک دولت ملی و مخالفت با چپاول نفت این سرزمین مورد تحریم قرار گرفت. در آن زمان دولت ملی توانست با حمایت حداکثری توده مردم ایران بیش از یکسال کشور را بدون فروش حتی یک بشکه نفت اداره کند. هرچند دولت ملی به دلیل خیانت عناصر سست عنصر و وابسته به بریتانیا و با کودتای آمریکایی-انگلیسی فرجامی ناخوشایند داشت، اما تجربه ای بود برای دولتمردان آینده تا بدانند اگر در کنار ملت و مانند ملت باشند هیچ قدرتی نمی تواند به کشور آسیب بزند.

تحریم های ظالمانه اگر چه در منشور حقوق بشر عملی غیر انسانی است اما سالهاست که به مثابه ابزاری در دست قدرت های جهانی در جهت اعمال فشار بر دیگر ملت ها به کار گرفته می شود. در این میان آن دسته از دولتمردان که با حقوق و قوانین بین الملل آشنایی کامل دارند، با توسل به این قوانین می توانند کشور خود را از بن بست اقتصادی خارج کنند. البته در این میان «توده ملت» نقشی انکار ناپذیر دارند. در واقع اگر ملتی به دولتمردان خود اعتماد داشته باشد، در تمام دوران تحریم پشت دولتمردان را خالی نکرده و به هر وسیله ای که بتوانند از حکومت خود دفاع می کنند. اما در این میان اگر ملتی به دلایل مختلف از جمله رفاه زدگی مسئولین، فساد اقتصادی، رانت خواری و ویژه خواری مسئولین و وابستگانشان، اعتماد خود را از دست بدهند، نمی توان توقع داشت که همچنان از دولتمردان و مسئولین حمایت کنند.

کاغذپاره های پر هزینه!
واقعیت امر آن است که در اعمال تحریم ها علیه یک کشور، بیشترین آسیب متوجه مردم آن کشور می شود. بدان معنی که این مردم و توده مستضعفین جامعه هستند که باید فشار تحریم ها را تحمل کنند. تحریم هایی که حاصل آن محدویدت ها، کمبودها و گرانی های فراوان است. در این میان اما برخی از مسئولین به جای یافتن راهکاری مناسب و راهگشا، شعار را بهترین سیاست برای مقابله با تحریم می دانند. شعارهایی که برای شعار دهنده شاید هزینه ای نداشته باشد اما به طور یقین برای توده مردم هزینه ساز است. در واقع تحریم ها همچون یک بیماری هستند که به جان کشور افتاده و برای رهایی از آن باید طبق دستور پزشک متخصص عمل کرد نه آنکه با توسل به ورد و جادو و یا تلقین از دست آن خلاص شد.
شعار در برابر تحریم، تجریه ای است که پیش از این در دولت های قبل بارها نیز آزموده شده بود و هیچ نتیجه ای نداشت جز آنکه بسیاری از بیماران خاص به دلیل عدم دسترسی به دارو جان خود را از دست دادند و بسیاری از صنایع کشور نیز تعطیل شدند و بر آمار میلیونی بیکاران کشور افزوده شد. در حالی که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت، در ۲۵ اسفندماه ۸۵ در میبد یزد، تحریم ها را کاغذ پاره خواند و گفت:« شما فکر مي کنيد که اگر جمع شويد و کاغذ پاره صادر کنيد، مي توانيد جلوي ملت ايران را بگيريد، شما بيست و هشت سال مخالفت کرديد، محاصره اقتصادي، تحريم و فشارهاي سياسي را انجام داديد، اما امروز ملت ايران هسته اي است و اگر باز هم تکرار کنيد، حاصل آن را خواهيد ديد… »

امتحان الهی تنها برای مردم!
در واقع این تنها دولت ها نیستند که با اتخاذ برخی سیاست ها و بیان شعارهای هیجانی، هزینه های سنگینی را به مردم تحمیل می کنند، چرا که کم نیستند صاحبان تریبون که به دور از مشکلات جامعه همچنان پیرو سیاست شعاردرمانی هستند. از جمله این اظهارات شعارگونه می توان به اظهارات حجت‌الاسلام کاظم صدیقی خطیب موقت جمعه تهران اشاره کرد که روز جمعه گذشته گفته بود : «چرا نگرانید که تحریم باشد و تشدید شود؛ به جهنم که تشدید شود. مگر شما خدا ندارید. مگر خداوند کم داده است. مگر قرآن نمی خوانید؟ شما کی هستید؟ این فرانسه و آن آمریکا خودشان دچار چالش هستند.» وی با تشبیه تحریم ها به درد زایمان اظهار داشته بود: « (فشار تحریم ها) مثل درد زایمان است، به ناله در می‌آورد اما امید زایش هست. خداوند با فشارهای بین‌المللی می‌خواهد امتحانتان کند.»
این اظهارات در رسانه ها و شبکه های مجازی با واکنش های فراوانی همراه بود. پایگاه خبری «عصر ایران» در واکنش به سخنان صدیقی نوشت: « مردم با تحریم خو گرفته‌اند اما واقعا شرایط زندگی کردن‌شان سخت شده است. نمی‌دانم آیا حضرت امام جمعه می‌دانند، کسی که که سه ماه است حقوق نگرفته است چگونه زندگی می‌کند یا نه؟ می‌دانند کسی که حدود ۲ میلیون حقوق می‌گیرد چگونه از پس اجاره خانه، خرید مایحتاج زندگی، خرج فرزندان و … بر می‌آید؟ می‌دانند کسی که بیماری خاصی دارد چگونه باید هم با بیماری بجنگد هم با هزینه‌ها؟»
این پایگاه خبری با طرح این سوال که « آیا امتحان الهی تنها برای مردم است؟» ادامه می دهد: « تحریم فقط برای مردم امتحان الهی است یا شامل مسؤولان کشور هم می‌شود؟ خوب مسئولان هم آستین بالا بزنند و مشکلات کشور را حل کنند. مشکلاتی که کاری کرده‌است که کمر خیلی‌ها توان راست شدن ندارد.» نگارنده این مطلب در ادامه می نویسد: « امتحان الهی مسؤولان هم کار کردن برای مردم است. ساختن زندگی آرام برای آنها.ساختن یک جامعه اسلامی که تبدیل به یک نمونه خوب برای جهانیان شود. نه جامعه‌ای که ما در آن بشنویم در کشوری مانند سوئیس از مسلمانان به خاطر حرام بودن بهره بانکی، بهره نمی‌گیرند و در کشوری که اقتصاد آن بر اساس عقود اسلامی است تا ۳۰ درصد از مردم مسلمان بهره بگیرند.»
پایگاه خبری تابناک هم با انتقاد از چنین رویکردی در مقابل با تحریم ها نوشت: « قطعا با چنین منطقی نظیر (کاغذپاره خواندن تحریم ها) علیه مردم کشورمان یا اینکه خب نباید از اعمال تحریم و تشدید آن نگران بود، نه تنها باری از روی دوش مردم و کشور برداشته نمی شود، بلکه هر روز بر میزان مشکلات نیز افزوده خواهد شد. این را می توان در راستای همان واکنشی ارزیابی کرد که دشمن از اعمال تحریم ها به دنبال آن است.»
طبیعتا در مقابل زورگویی دشمن و انجام اقدامات ظالمانه آنها علیه مردم و کشورمان باید ایستاد و تلاش کرد در جامعه جهانی علاوه بر اینکه این ابزار محکوم می شود، به ناکارآمدی و از بین بردن اثرات آن همت گماشت. از طرفی باید با استدلال و منطق و انجام اقدامات حقوقی، حق پایمال شده مردم و کشور را احصا کرد و از دشمن گرفت، نه اینکه به امید قضا و قدر نشست و منتظر معجزه ماند!