اگر پای ماندنش لنگ می زند اگر میان رفتن و رفتن، نگاهش به جاده است اگر بودن را بلد نیست اگر اهلی نمی شود اگر در چشمخانه اش دو گوی لرزان پر بغض دارد اگر بند به بند انگشتانش درد دارد اگر پای آمدنش همیشه مردد است اگر ردپای هزار اردیبهشت بر تنش حک شده […]

اگر پای ماندنش لنگ می زند
اگر میان رفتن و رفتن، نگاهش به جاده است
اگر بودن را بلد نیست
اگر اهلی نمی شود
اگر در چشمخانه اش دو گوی لرزان پر بغض دارد
اگر بند به بند انگشتانش درد دارد
اگر پای آمدنش همیشه مردد است
اگر ردپای هزار اردیبهشت بر تنش حک شده
اگر پاییز را بی باران هم می بارد
اگر چون کوه یخ! سراسر زمستان است
اگر چشم می بندد
می گریزد
سخت است
دور است
دیر است
شاید زنی در او به چله نشسته
به تنهایی
به پریشانی تمام واگویه های جهان
که لال و گنگ بر جا گذاشته اش
اسیر نفرینی ابدی
منجمد تر از زمهریر…
شاعری عاشق تهران
محمدعلی سپانلو، ۲۹ آبان ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد، شاعر، نویسنده، مترجم، مقاله نویس و بازیگر سینما در کنار مجموعه های شعر چون رگبارها، پیاده روها، نبض وطنم را می گیرم، تبعید در وطن، و آخرین آنها یعنی ” قایق سواری در تهران” که سال ۱۳۹۰ منتشر شد. از سپانلو مجموعه داستان ” مردان” و هم چنین ترجمه آثاری از نویسنده های بزرگ مانند آلبر کامو، ژان پل سارتر نیز منتشر شده است. کتاب ” بازآفرینی واقعیت” که ۲۷ قصه از ۲۷ نویسنده معاصر ایرانی را در بردارد و هم چنین کتاب ” نویسندگان پیشرو ایران” هم در زمره آثار او قرار دارند. محمد علی سپانلو عاشق کوچه پس کوچه های تهران در اردیبهشت ۱۳۹۴ دیده بر جهان بست. با بخشی از شعر «بلوار میرداماد » یاد او را گرامی می داریم:
ای روزهای فردا/ ای فکرهای زیبا/ ای واژه های زرین/ ای آسمان لرزان/ دریای باد و باران/ بالای شهر تهران/ در انتظار طوفان

روز موزه و معلولیت
انجمن فرهنگی و گردشگری معلولان پارس با مشارکت کمیته ملی موزه ها (ایکوم) با برگزاری پارتور و بازدید از مجموعه کاخ موزه های سعد آباد، همراه با نمایش فیلم و سخنرانی، چهارمین سال روز موزه و معلولیت را گرامی می دارد.
نشست تخصصی با حضور مسئولان گردشگری و میراث فرهنگی، بهزیستی، شهرداری، مدیران انجمن صنفی راهنمایان گردشگری تهران، اصحاب رسانه، معلولان و خانواده آنان امروز برگزار می شود.