/هومن حکیمی هیچوقت به این مسأله فکر کردین که «خشکشویی» درسته یا «اطوشویی»؟ باشه، خودم میدونم که فکر نکردین ولی حالا که دارین فکر میکنین، به اینم فکر کنین که توی مطب دندونپزشکی، عصب رو «میکِشن» یا «میکُشن»! میخندین؟! جدی نمیگیرین این مسأله رو؟! باشه، جدی نگیرین ولی اگه اتفاقی افتاد و مثلا وسط پخش […]
/هومن حکیمی
هیچوقت به این مسأله فکر کردین که «خشکشویی» درسته یا «اطوشویی»؟ باشه، خودم میدونم که فکر نکردین ولی حالا که دارین فکر میکنین، به اینم فکر کنین که توی مطب دندونپزشکی، عصب رو «میکِشن» یا «میکُشن»! میخندین؟! جدی نمیگیرین این مسأله رو؟! باشه، جدی نگیرین ولی اگه اتفاقی افتاد و مثلا وسط پخش مستقیم یه مسابقه حساس فوتبال، برق رفت و ضدّحال خوردین، تقصیر خودتونه! گفتم فوتبال یاد این مسأله افتادم که احتمالا کشور ما، تنها جاییه توی جهان که بدون برگزاری مسابقه سوپرکاپ، یه تیمی برنده و قهرمان میشه! به اینم فکر نکردین ناموسا؟! میشه ازتون بپرسم اصولا آیا شما به چیزی فکر میکنین یا مثل بعضی از مسئولان ما، کلا فکر کردن رو عامل آسیب میپندارید؟! نمیپندارید؟! یعنی حتی کلا هم نمیپندارید؟! حوصلهتون سر نمیره؟! من دیروز داشتم فکر میکردم با خودم که منظور شاعر این ترانه که میگه «شب شده پرستاره/ چشمک بزن دوباره» چی بوده ولی هنوز به جواب قطعی نرسیدم! یعنی منظور قسمت اولش رو فهمیدم چون بالاخره تابلوئه که شب، میتونه در شرایط خاصی، پرستاره باشه اما بخش دومش هنوز برام مبهمه! یعنی چی که «چشمک بزن دوباره»؟ چرا دوباره؟! یعنی بار اول هم چشمک زده؟ پس چرا ما متوجه نشدیم؟! اونوقت این دوباره چشمک زدن طرف، آیا به شکل اعتراف در رسانه ملی بوده و دستور قضایی داشته یا یارو همینجوری از سرِ تفنن چشمک زده؟! دیدین؟ فکر کردن کلا مقوله جذابیه و حتی اگه منجر به اتفاق جدید و خوبی نشه، بالاخره از بیکاری که بهتره! آخه همه که دستشون به دهنشون نمیرسه که اوقات فراغتشون رو برن اِسکیسواری یا جزایر پاتایا و اینا که! اینجور کارها ژن خوب میخواد که طبعا همه این ژن رو ندارن! مال ما که اَد، ژن جهشیافته از نوع زیر خط فقره! راستی هیچ فکر کردین که چرا میگن «دست به دهن نمیرسه»؟ دست من که به دهنم میرسه، ایناهاش، نگاه کنین، الآن دستم رو دراز میکنم و خب دارید میبینید که به راحتی رسید به دهنم! پس چرا اینو میگن؟! عجیب نیست؟! اصولا توی کشور ما که دست همه به دهنشون میرسه ولی انگار دست بعضیها بیشتر میرسه که خب اینم احتمالا مربوط میشه به ژن خوب و این داستانا! خب دیگه بسّه، من وقت دندونپزشکی دارم و باید برم اونجا که عصب دندونم رو بکِشم یا بکُشم و این حرفا! فعلا…!