نیلوفر منصوری دبیر گروه گردشگری برخی از اخبار ناگهانی، بسیار تلخ و بهت برانگیز هستند. اخباری که تاسف جامعه را به شدت برمی انگیزد و آه حسرت را بر دل می نشاند. مثل خبری که چند روز پیش منتشر شد: «مالک غار موزه وزیری براثر سکته قلبی درگذشت.» ناصر هوشمند وزیری، مجسمه ساز هنرمندی است […]
نیلوفر منصوری
دبیر گروه گردشگری
برخی از اخبار ناگهانی، بسیار تلخ و بهت برانگیز هستند. اخباری که تاسف جامعه را به شدت برمی انگیزد و آه حسرت را بر دل می نشاند. مثل خبری که چند روز پیش منتشر شد: «مالک غار موزه وزیری براثر سکته قلبی درگذشت.» ناصر هوشمند وزیری، مجسمه ساز هنرمندی است که عمر گرانمایه خود را صرف توسعه هنر کرده است. این مرد هنرمند، موزه ای جالب و دیدنی را با سرمایه شخصی از آثار مجسمه سازی و کلکسیون های ارزشمند خود در فضایی خاص و شگفت انگیز احداث کرده، تا علاقه مندان به هنر وزیبایی های ایران از این فضا بهره ببرند. در موزه وزیری تهران؛ آثار هنری که بیانگر داستانهای شاهنامه فردوسی و فولکلور ایران و فرهنگ اصیل ایرانی است به چشم می خورد و شامل بخش های نمایشگاهی، بخش کارگاهی، صنایع دستی، آموزشی، نگارخانه و سالن اجتماعات است.
بدون شک و تردید، منطقه لواسان و جاذبه های طبیعی اطرافش، هر کدام ویژگی های خاص خود را دارد. اما وقتی صحبت از دره زیبای کند به میان می آید، فارغ از زیبایی های طبیعت، جایی در آنجا هست که هویت دیگری به دره بخشیده است. در ابتدای جاده کند، تابلوی کوچکی ما را به سمت غار موزه استاد وزیری هدایت می کند. این مکان در اواخر هفته و در تعطیلات شاهد بازدید کنندگان بسیاری است که به قصد این مکان یا کوه و دشت می آیند. بسیاری از مردم با وجود بازدید چندین باره، هیچگاه احساس نکرده اند که دیگر کافی است. به باور کارشناسان فن، غارموزه وزیری، تنها یک موزه نیست. این غار به مانند دانشگاه و کارگاهی است که برای دانش آموزان و دانشجویان فرصت مطالعاتی بسیار مغتنمی است.
در نگاه نخستین، نمی توان باور کرد که ساخت دست سازه های این غار از آن یک نفر باشد. نمی توان درک کرد که به راستی هدفش از این همه کار و تلاش چیست؟ خودش می گفت که اگر به او اجازه می دادند دوست داشت تا آخرین نفس به کندن در دل این سنگ ادامه دهد. چهره مهربانش در تمام طول مسیر با دستان زمخت و سنگواره اش بسان کوهی می ماند که سال ها او را همراهی کرده اند.
استاد وزیری برخلاف بسیاری از ما که مانند دستگاه تولید زباله هستیم، با بعضی از این زباله ها مجسمه های عجیب و غریب ساخت و در موزه ای به یادگار گذاشت. قبل از ورود به این غار – موزه، بیننده متوجه خواهد شد که با موزهای کاملا متفاوت مواجه است. موزهای که اشیای آن قدیمی نیستند، ظرافت آثار هنری معمول را هم ندارند، اما در دل هر تکه، دنیایی از حرفها و ایدهها نهفته است.
از بیرون، اسب سفید و شاخداری با بال های برافراشته نمایان است که گویی در حال پرواز به سوی آسمان است. وارد محوطه که می شویم، موتور سیکلت عجیب و غریبی قرار دارد که گویی معلق است. در ادامه، راهرویی پر درخت با طاقی به نام «طاق کسری» قرار دارد. این طاق با شیشههای خالی دلستر و ملات ساخته شده، با همین شیشهها، حصارها و دیوارهایی در کل حیاط موزه نیز بنا شده که بخشهای مختلف را از هم جدا میکنند. تابلوهایی هم هست که بازدیدکننده را راهنمایی میکند که از چه مسیری، بازدید از موزه را آغاز کند.
یکی از شگفتی ها و جذابیت های این موزه، اسامی مجسمه ها و اشیای داخل موزه است که بیننده را به خنده و گاهی تفکر وادار می کند. یکی از بخش های جذاب که کمتر کسی از آن چشم پوشی می کند، خانه درختی وسط حیاط است که با پله های چوبی و باریک می توان به داخل آن رفت. این موزه ساختاری تو در تو دارد و بخشهای مختلف آن به هم راه دارد. یکی از دیگر بخشهای جذاب موزه، غاری است که ورودی آن در حیاط است و دهانه غار مانند دهن یک شیر بزرگ است و بازدیدکننده با ورود به غار، به دهان شیر وارد میشود.
مجسمه رستم دستان در راهرو اولیه ساخته شده که نماد ستون غار است که بار این غار را بر دوش کشیده است. این غار به ایوانی راه دارد که آنجا هم بر فراز ایوان، مجسمههای مختلفی قرار دارند. در ساخت اشیای موزه، هوشمندوزیری از هر وسیله و مادهای استفاده کرده است. کم نیستند مجسمههایی که با قطعات موتور و دیگر بخشهای ماشین ساخته یا مجسمههایی که از بخشهایی از وسایل الکترونیکی و لوازم منزل تشکیل شدهاند.
بیوگرافی استاد وزیری
ناصر هوشمندوزیری دانشآموخته رشته مجسمهسازی در دانشگاه تهران بوده و از وزارت ارشاد دکتری افتخاری دریافت کرده است. او در مجسمهسازی سابقهای طولانی دارد و آثاری در پارکهای مختلف مانند پارک ایرانشهر، پارک پردیسان، پارک جمشیدیه، پارک ساعی و پارک ملت دارد.
او در سال ۱۳۲۵ در همدان زاده شد و از کودکی به مجسمهسازی علاقهمند بود. مادرش که زنی هنرمند بود او را در این کار بسیار تشویق می کرد. بعد از گرفتن دیپلم، از دانشگاه تهران لیسانس مجسمهسازی دریافت کرد و سالها به مجسمهسازی پرداخت. مدتی هم در دانشگاه سوره مجسمهسازی تدریس میکرد.
زنده یاد هوشنگ وزیری درباره موزهاش گفته بود: این موزه را براساس علایق خودم و بهعنوان موزهای شخصی تأسیس کردهام. ۲۳ سال در میدان فاطمی، آتلیهای داشتم. سال ۱۳۸۴ آنجا را فروختم و با وامی ۳۰میلیون تومانی این باغ را خریدم. از آن زمان تا کنون در حال ساختن این موزه هستم. اشیای این موزه را آنطور که دوست دارم، ساختهام.
وی درباره مواد مورد استفادهاش برای ساخت مجسمه و دیگر اشیا، نیز بیان کرده بود: از همهچیز برای ساخت مجسمه استفاده کرده ام و در همه سبکها کار کرده ام، اما عشق واقعیام، سنگ است که بهدلیل دشواری جابهجایی، از چوب، شیشه، فایبرگلاس، آهن، بتون و … استفاده میکنم.