پس از پنج روز تظاهرات خونين و پرتلفات در تهران و چندين شهر ديگر، سي ام تيرماه ۱۳۳۱ (در سال ۱۹۵۲ مصادف با ۲۱ جولای) شاه كه خودرا در خطر حذف شدن ديد بناچار تسليم شد و علاوه بر نخست وزيري، حاضر شد كه وزارت جنگ را هم به محمد مصدق بسپارد. شاه بعد از […]
پس از پنج روز تظاهرات خونين و پرتلفات در تهران و چندين شهر ديگر، سي ام تيرماه ۱۳۳۱ (در سال ۱۹۵۲ مصادف با ۲۱ جولای) شاه كه خودرا در خطر حذف شدن ديد بناچار تسليم شد و علاوه بر نخست وزيري، حاضر شد كه وزارت جنگ را هم به محمد مصدق بسپارد. شاه بعد از ظهر آن روز و در اوج تظاهرات، از مصدق خواست که باردیگر رياست دولت را برعهده گيرد و قبول کرد که سلطنت کند، نه حکومت. «تاریخ نگاران» پیروزی ایرانیان در قیام تیرماه ۱۳۳۱ (جولای ۱۹۵۲) را شکست سیاسی شاه و دولت لندن نوشته اند و افزوده اند که این شکست، دولت لندن را از ادامه توطئه بازنداشت و این بار تلاش خود برای همدست کردن دولت واشنگتن را در براندازی مصدق دو چندان کرد و وسیعا به یارگیری در داخل ایران دست زد.
تظاهرات مردم که مورخان آن را عمدتا خودجوش توصيف کرده اند از لحظه اي آغاز شده بود كه اعلام شده بود دكتر مصدق به علت پذيرفته نشدن پيشنهادهايش از سوي شاه كناره گيري كرده و استعفاي او از نخست وزيري پذيرفته شده است. مورخان، بپاخيزي تيرماه ۱۳۳۱ ايران را يک رويداد بي سابقه در طول تاريخ ۲۵۰۰ ساله اين ملت خوانده اند زيراکه پشتيباني خارجي و نيروهاي مسلح درکار نبود، لذا مردم جان بر کف نهاده و وارد خيابانها شده بودند. ايرانيان نمي خواستند که محصول مبارزات چندين ساله آنان از ميان برود.