یکی از مسائل بسیار مهم در مباحث مربوط به محیط زیست و حیات وحش، جدی گرفتن نقش رسانه‌ها در اطلاع رسانی است. با توجه به مخفی کاری هایی که در سال های گذشته و در موارد متعددی انجام شد و بسیاری از قراردادها و اتفاقات حوزه‌ سازمان حفاظت محیط زیست اطلاع رسانی عمومی نشد، ذهنیت […]

یکی از مسائل بسیار مهم در مباحث مربوط به محیط زیست و حیات وحش، جدی گرفتن نقش رسانه‌ها در اطلاع رسانی است. با توجه به مخفی کاری هایی که در سال های گذشته و در موارد متعددی انجام شد و بسیاری از قراردادها و اتفاقات حوزه‌ سازمان حفاظت محیط زیست اطلاع رسانی عمومی نشد، ذهنیت منفی در بین مردم ایجاد شد.
ورود رسانه به این قصه، علاوه بر شفافیت بیشتر اخبار و مسائل؛ ایرادات، ابهام ها و یا نقطه نظرات منفی و مثبت را به میان می‌کشد و این اتفاق مدیران را به پاسخگویی به هنگام و دقیق ملزم می کند.
به تعبیر دیگر، دو دیدگاه متفاوت در مواجهه با مسائل پیش آمده پیش روی سازمان های حفاظت محیط زیست و جنگل ها و مراتع وجود دارد، دو رویکرد که دیدگاه کاملا متفاوتی را نمایان می کند. به عنوان مثال مسائلی که در قراردادهای مربوط به واگذاری مناطق حفاظت شده و یا اجازه بهره برداری در عرصه های جنگلی پیش آمد و این سازمان ها در مقاطعی با مخفی کاری آن را پیش بردند، نسبت به مسائلی که با رسانه ها مطرح و در انظار و افکار عمومی بیان شد و توانستند در خصوص آنها نقد و نظراتی داشته باشند؛ منجر به ایجاد شخصیت و نگاهی متفاوت ازین سازمان ها در بین اصحاب رسانه و بعد از آن در افکار عمومی شد.
ما هیچ وقت از مخفی کاری و پنهان کاری به نتیجه نرسیدیم. لزوما در اینگونه قضایا رسانه ها به شفافیت سازی اخبار کمک کرده اند و لازم است که در حیطه محیط زیست، ارتباط و همکاری تنگاتنگ میان رسانه و مدیریت ها وجود داشته باشد.
یکی از بزرگترین مشکلات دیگری که ممکن است در این زمینه وجود داشته باشد، این است که چه چیزهایی را می توان مطرح کرد یا نکرد، مخصوصا در موضوعات و مباحثی که با صدا و سیما در ارتباط است چرا که در بیشتر مواقع به برخی از مسائل نمی توان پرداخت، مسائلی که ممکن است از جنبه مباحث امنیت ملی دچار مشکل شود یا حاشیه سازی کند یا اصولا مباحثی که صلاح نیست در رسانه مطرح شود.
در اینگونه موارد بحث تصمیم گیری سازمان های مرتبط با محیط زیست یا بحث جنگل ها نیست، بلکه یک ممیزی از صدا و سیما اتفاق می افتد که حق ورود به فلان حوزه را نداریم و نباید درباره آن موضوع صحبت کنیم، با این حال معمولا در این موارد باید به گونه ای رفتار کنیم و اخبار را پوشش دهیم که هم موارد لازم گفته شود و هم از آن حساسیت هایی که ممکن است ایجاد شود دوری کنیم.
مورد دیگری که می خواهم به آن اشاره کنم، دیدگاه سازمان ها نسبت به همکاری با رسانه هاست. انتظاری که نه تنها عادی است بلکه یکی از ملزومات و تعهدات ذاتی روابط عمومی هاست. روابط عمومی سازمان ها باید این مطلب را جدی بگیرند و هرچقدر بتوانند رابطه شان را با رسانه ها نزدیک کنند و حتی بهتر است قبل از اینکه اتفاقی بیفتد و یا توافقنامه یا همکاری و عدم همکاری رای بیاورد، مقدمات وقوع آن را در رسانه ها مطرح کنند. در همین راستا می‌توان گفت بزرگترین اتفاق های خوب در این عرصه زمانی رخ داده که رسانه ها از مسائلی باخبر بوده اند و توانسته اند با مطرح کردن آن با کارشناسان و گروه‌های مختلف مرتبط و خبری کردن آن موضوع، از اتفاقات و تصمیمات غلط و بدون منطق جلوگیری کنند و در نهایت در یک کلام باید گفت رسانه ها باید جدی گرفته شوند و همیشه به عنوان بازوی اطلاع رسانی حیاتی با مردم مدنظر باشند.

 

وجود تعامل خوب و سازنده بین روابط‏عمومی
و رسانه

امیر سپنجی
مدیرکل روابط عمومی سازمان حفاظت
محیط زیست

با توجه به اینکه بسیاری از فعالان این حوزه، عمومی از دوستان و همکاران من در دانشگاه هستند، در مجموع، تعاملات خوب و سازنده ای وجود دارد و به همین جهت من قائل به چالش بین خبرنگاران و روابط عمومی نیستم؛ اما در مواقعی هم کنش و فهم ارتباطی در این میان بین رسانه ها و روابط عمومی مساله ساز می شود.
طبعا روابط عمومی ها باید مدافع اهداف سازمان متبوع شان باشند. در عین حال، باید در زمینه ارائه خدمات و اطلاع رسانی به اهل رسانه و مخاطبان سازمان تلاش کنم. این در حالیست که خبرنگار و رسانه این دیدگاه را ندارد و فقط به تولید خبر، اطلاع رسانی و گیرا و جذاب بودن مطلب برای مخاطبانش می اندیشد. از سوی دیگر رسانه بیشتر به دنبال پوشش دادن اخبار و مطالب منفی تر، چالش برانگیزتر و داغ تر است و در همین موارد نیز بین رسانه و روابط عمومی چالش ایجاد می شود.
طبیعی است که برخی از خبرنگاران، بسیاری از مسائل را سازمانی نمی بینند و به تحلیل فردی می پردازند. در صورتی که برای تولید اخبار و محتوا باید اصالت خبر حفظ شود نه توجه به فردی خاص. این گونه شخصی سازی موضوعات، مساله ساز می شود، زیرا این نوع نگاه، از اساس است. به عنوان مثال، در پروژه حفظ و احیای یوزپلنگ، هزینه ای که سازمان در این دوسال برای احیای یوز انجام داده، سه برابر دوره قبل بوده، اما این موارد را در بوق و کرنا نکرده ایم و فقط کارمان را با اطلاع رسانی معقول پیش برده ایم. مواردی نظیر: تلاش برای لقاح مصنوعی و موارد دیگر، از این جمله است. طبعا برای احیای یوز به زیستگاه خوب، آب مناسب و غذای مناسب نیاز است. زیرا اگر زیستگاه خوب و مناسب نباشد، یوزپلنگی وجود نخواهد داشت.
در زمینه اولویت های دیگر سازمان هم، مثل کمبود آب، خشکی تالاب ها، آلودگی هوا، پیشگیری از گردوغبار و حل مشکل پسماند کشور که براساس دستور رییس جمهور برای سازمان مشخص شده، تلاش های مختلفی انجام گرفته است. اما نکته اساسی که در رسانه ها کمتر به آن پرداخته می شود، محیط زیست انسانی است که تقریبا مغفول مانده است. ازجمله می توان به افزایش حداقل ۶۰ روزه تعداد روزهای پاک و سالم در سال ۹۷ نسبت به سال قبل از آن اشاره کرد، یا تلاش هایی که برای احیای دریاچه ارومیه انجام شده و به لطف خدا، این دریاچه مرحله بحران را پشت سر گذاشت‌. این ها مسائلی است که رسانه ها و فعالان این عرصه کمتر به آن می پردازند و صرفا به برخی موارد، از جمله حیات وحش و محیط زیست طبیعی می پردازند.
در صورتی که اگر به مباحث محیط زیست انسانی توجه شود، طبیعت و حیات وحش هم محفوظ تر می ماند. نپرداختن به این مسائل به عدم وجود دانش و ناآگاهی برخی از فعالان رسانه ها در حوزه محیط زیست برمی گردد و این موارد، به ایجاد اختلالات ارتباطی بین رسانه و روابط عمومی سازمان ها منجر می شود، اما با این وجود من هرگز به چالش بین رسانه و روابط عمومی معتقد نیستم.