ردِ گذشته، آنی که می شود اسمش را گذاشت «حافظه» یا «خاطره»، داستان چیزی که زمانی رخ داده و تمام شده نیست. خاطره، اگرچه ریشه در گذشته دارد، اما هماره در معرض بازسازی است، دگرگونی می یابد، در فرم های جدید. در واقع کشمکشی همیشگی در جریان است بین نفسِ ما از یک سو و […]
ردِ گذشته، آنی که می شود اسمش را گذاشت «حافظه» یا «خاطره»، داستان چیزی که زمانی رخ داده و تمام شده نیست. خاطره، اگرچه ریشه در گذشته دارد، اما هماره در معرض بازسازی است، دگرگونی می یابد، در فرم های جدید. در واقع کشمکشی همیشگی در جریان است بین نفسِ ما از یک سو و گذشته و خاطراتش. کشمکشی که با یادآوریِ مدام گذشته و فراخواندنش به لحظه حال در می گیرد. ما، خودآگاه یا ناخودآگاه، درپیِ بازتعریف آن گذشته هستیم، بر مبنای امروزمان، یا حتی فردایی که می خواهیم باشد. بازتعریفی آرام که به تدریج آنچه در گذشته رخ داده را، به چیزی دیگر بدل می کند. این فرایند ذهنی در کار نوعی کولاژ هم هست. چسپاندن اتفاقات و احساس های پراکنده به همدیگر، اتفاقاتی که در جاهای مختلف تجربه کرده ایم، یا نه، فقط شنیده ایم، و ساختن یک خاطره یا روایت مستقل از آن ها. بونوئل در خاطراتش به مورد جالبی اشاره می کند. گویا برای سال ها داستانِ عروسی یکی از دوستان آنارشیستش را تعریف می کرده است، جشنی متعلق به سال ها پیش، در کلیسا، که سارتر هم حضور داشته است. بعد یک روز فکر می کند و می بیند چنین چیزی منطقا ممکن نیست. دوست آنارشیست و متنفر از دم و دستگاه کاتولیک، عروسی در کلیسا، حضور سارتر، این ها چگونه در کنار هم قرار گرفته اند؟ این ها قطعاتی بوده اند از اتفاقات مختلف که به مرور زمان در ذهن بونوئل خاطره ای ساخته اند، خاطره ای از یک اتفاق در جایی مشخص.
اما این فقط ما نیستیم که خاطره را فرا می خوانیم، خاطره هم نیرویی دارد و ما را می کشد دنبال خودش. اینجا خاطره، دشمنِ امروز است، دشمن پرداختن به حال. مقاومت می کند در برابر فراموشی. خودش را آرایش می کند، رنگ و لعاب می زند، هر لحظه در رنگی، برای فریفتن ما و به چنگ انداختمان. ابتذال و بی ارزشیِ حال را القا می کند و غوطه ور شدن در دنیای جذاب خاطرات که حتی سختی هایش معنادارتر از امروز بودند. آن وقت است که وارد بازی اش می شویم، با کلید واژه حسرت. حسرت از چیزی که گویا بوده، خاطره می گوید که بوده، و چه آسان از دستش داده ایم. دیگر نه دیروز را داریم و نه امروز را.
یک میلیون دلار
برای یافتن نقصهای امنیتی آیفون
شرکت اپل به کسانی که بتوانند نقصهای امنیتی تلفنهای همراه آیفون را بیابند جایزهای تا سقف یک میلیون دلار پرداخت خواهد کرد. این تصمیم در پی شدت یافتن حملات سایبری به تلفنهای همراه و وسایل الکترونیکی قابل اتصال به اینترنت گرفته شده است چرا که اکنون بسیاری از مدیران، سیاستمداران، خبرنگاران و سایر اعضای جامعه نگران درز اطلاعات شخصی و کاری خود هستند. این جایزه یک میلیون دلاری در صورت دسترسی از راه دور به هسته اصلی آیفون و بدون هیچ گونه اقدامی از طرف کاربر تلفن همراه و یافتن نقصهای آن به فرد برنده تعلق خواهد گرفت. اپل پیشتر نیز جوایزی تا سقف ۲۰۰ هزار دلار برای اشکالات امنیتی قابل حل نرمافزارهای تلفنهای هوشمند خود در نظر گرفته بود. در حال حاضر شرکتهایی همچون «اناساو» (NSO) که یک گروه فنآوری تجاری در زمینه هوش سایبری است خدمات مختلفی را به طور قانونی برای قابلیت هک کردن دستگاههای الکترونیکی به دولتها میفروشند. «اناساو» پیشتر در بیانیهای گفته بود که این شرکت فنآوریهایی را تولید میکند که با مجوز سازمانهای اطلاعاتی دولتی و با هدف تحقیق و پیشگیری از ترور، جرم و جنایت بکار برده میشوند. به گفته مقامات این شرکت این ابزارها برای هدف قرار دادن روزنامهنگاران، خاموش کردن صدای منتقدان و جلوگیری از آزادی بیان نیست.