بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان زنان و دختران ایرانی اجازه یافتند تا در ورزشگاه آزادی حضور پیدا کنند تا از نزدیک یک بازی ملی را تماشا کنند. این اقدام آنقدر مهم بود تا خبر مربوط به آن به صدر اخبار بسیاری از خبرگزاریها در سراسر جهان برود و حتی رئیس فیفا برای آن […]
بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان زنان و دختران ایرانی اجازه یافتند تا در ورزشگاه آزادی حضور پیدا کنند تا از نزدیک یک بازی ملی را تماشا کنند. این اقدام آنقدر مهم بود تا خبر مربوط به آن به صدر اخبار بسیاری از خبرگزاریها در سراسر جهان برود و حتی رئیس فیفا برای آن بیانیهی اختصاصی منتشر کند، رسیدن زنان و دختران ایرانی به یکی از ابتداییترین حقوق خویش و اشک شوقی که در چشمان منتظر زنان و دختران ایرانی حلقه بست همهی ما را به فکر فرو برد و حسرت بخوریم چرا برای این لحظهی شیرین این همه سال تعلل صورت گرفت. برخی از اتفاقات و رویدادها واقعاً جریان ساز هستند، شاید برخی از زمانها برای به وجود آوردن یک جو شاد و هیجان انگیز با صرف هزینههای هنگفت هم موفق نشد اما حضور چند هزار بانوی ایرانی در ورزشگاه آزادی اتفاقی رقم زد که حداقل ثمرهاش ثبت لحظات شیرین و خاطره انگیز بود. پنجشنبه هجدهم مهر ماه نود و هشت از آن روزهاست که به تاریخ ایران سنجاق شد تا آیندگان وقتی به مرور اتفاقات روز هجدهم مهرماه پرداختند این اتفاق سر لیست تمام اتفاقات بزرگ آن روز باشد و بدانند که زنان ایرانی برای رسیدن به خواسته خود چهل سال صبر کردند. نمیخواهیم با مطالب ناراحت کننده کام شما را تلخ کنیم، اما نمیشود از حضور شورانگیز بانوان و دختران ایرانی در ورزشگاه گفت و از سحر خدایاری دختر آبی چیزی بر زبان نیاورد، مطمئن باشید در لحظه لحظهی بازی ایران و کامبوج روح دختر آبی بر فراز ورزشگاه آزادی حضور داشته تا در جشن و سرور دختران و زنان حاضرباشد. حتی در لحظهی برخورد ماموران امنیتی ورزشگاه با دختری که نوشتهای از او در دست داشته دختر آبی با سایر دختران گفته ولش کن! هجدهم مهرماه نود و هشت فارغ از نتیجهی پرگل بازی که منجر به یک برد شیرین و دلچسب شد گل های زیبای دیگری در آزادی روییده شد گل همراهی و همدلی، گل آرامش و امنیت برای زنان و دختران، گل ثابت کردن اینکه مردم ایران به پختگی لازم برای مواجهه شدن با خیلی از مسائل مهم اجتماعی رسیدهاند و دیگر نیازی نیست برخی به بهانههای مختلف برای آنان تعیین تکلیف کنند. این اتفاق یک شروع بود یک شروع خوب برای رقم زدن اتفاقات بزرگ، تمرین با هم بودن، تمرین احترام گذاشتن به نظر های مختلف و انتخاب راه درست و حرف صحیح، البته نباید از کنار تلاش فیفا و در رأس آن اقدامات رئیس فیفا به سادگی عبور کرد چون اگر این نهاد بینالمللی ورود نمیکرد چه بسا هنوز هم زنان و دختران ایرانی برای ورود به ورزشگاهها با مشکل روبهرو بودند. به هرحال اولین تجربهی حضور بانوان در ورزشگاه به بهترین شکل ممکن همراه شد. نه اتفاق تلخی افتاد و نه ماجرایی نگران کننده پیش آمد. این موضوع باعث شده تا مدیران و مسئولان ورزش برای ادامهی مسیر با چالش کمتری مواجه باشند و حتی این امکان در بازیهای باشگاهی هم برای زنان و دختران به وجود آید تا در ورزشگاه حضور پیدا کنند. بعضاً ترس بروز اتفاقات بد و غیره منتظره باعث شده بود تا به این موضوع با تردید نگاه شود اما ثابت شد تا کاری به مرحلهی عمل نرسد قضاوت در مورد نتیجهی آن یک اشتباه بزرگ است. برای مخالفان و منتقدان طرح صدور مجوز حضور بانوان در ورزشگاهها هم مشخص شد نباید در مورد مسائل مختلف با عجله و شتابزدگی عمل شود و با ترتیب دادن تجمعات و راهپیمایی های اعتراضی جو جامعه را به سوی دو قطبی و تفرقه برد. ایران امروز بیشتر از هر چیز دیگر به اتحاد و یکپارچگی مردمش نیاز دارد. اتحاد و همدلی هم در سایهی توجه به خواستهها و حقوق به حق مردم از سوی نهادهای ذیربط و دولتی محقق خواهد شد. کوبیدن بر طبل اختلاف و تفرقه با دلایل غلط نشانه ای از عدم شناخت این مردم است مردمی که خیلی وقت است که ثابت کرده از مدیران و مسئولان کشوری جلوتر است و خوب میداند که چگونه باید رفتار کند تا دشمن شاد کن نباشد.
