احمد شیرزاد با اشاره به حمایت­هایی که اصلاح­طلبان از دولت روحانی داشته­اند، می­گوید: كانيزم سياسي اينطور حكم مي­كند كه وقتي از چهره ­هايي در فضاي انتخاباتي حمايت مي­كنند و آنها را به دولت و مجلس يا شوراي شهر مي­فرستند،‌ به طور دائم رفتارشان و تصميم­گيري­هاي­شان را رصد و محاسبه كنند تا بدانند آيا آنها به […]

احمد شیرزاد با اشاره به حمایت­هایی که اصلاح­طلبان از دولت روحانی داشته­اند، می­گوید: كانيزم سياسي اينطور حكم مي­كند كه وقتي از چهره ­هايي در فضاي انتخاباتي حمايت مي­كنند و آنها را به دولت و مجلس يا شوراي شهر مي­فرستند،‌ به طور دائم رفتارشان و تصميم­گيري­هاي­شان را رصد و محاسبه كنند تا بدانند آيا آنها به تعهدات اوليه متعهد هستند يا نه، تا نتيجه را به طور منظم به مردم گزارش كنند. اما آنچه مشخص است،‌ شوراي هماهنگي اصلاحات فاقد اين نوع كنش است كه بايد اذعان داشت، چنين حالتي هزينه­ساز است. كه اين روند ريشه در كمبود وقت،‌ اضطرار در فضاي انتخاباتي دارد. به طوريكه باعث مي­شود تا كساني كه به اصطلاح بعد از انتخابات خرشان از پل رد شد،‌ تعهدات را فراموش كرده و حتي حمايت شدن از جانب اصلاح­­طلبان را به راحتي انكار مي­كنند.

نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی ادامه داد: به عنوان مثال شاهد بوديم كه تعداد قابل توجهي از ليست اميدي­ها بعد از اينكه خودشان را بهارستان ­نشين ديدند، نه تنها با بايدها و نبايدهاي فراكسيون اميد همراهي نكردند، بلكه اينطور گفتند كه از اول هم تمايلي براي بودن در ليست اميد نداشتند. در بسياري از شوراهاي شهر هم منتخبين بدون توجه به اينكه با توصيه جريان اصلاحات راي آورده­اند،‌ در باندهاي قدرت و ثروت مدفون شدند. متاسفانه ساختار سياسي روز اين اجازه را به اصلاح­طلبان نمي­دهد كه آنها را ملزم به پاسخگويي درباره عملكردشان كند و يا بخواهند كه آنها را مورد نظارت دقيقي قرار بدهند. نكته بسيار بد هم اين است كه گاهي هم درگير رودربايستي و مناسبات قبيله­اي و شبه ملوك­الطوايفي هستيم تا آدم­هايي كه بدون سابقه و پشتوانه و فقط با برخي از روابط وارد نهادها مي­شوند و فرصت براي باندبازها فراهم مي­شود و به همين راحتي جريان اصلاحات وجهه­اش را تخريب شده مي­بيند كه اين براي جريان ريشه­دار اصلاحات خطرهاي زيادي دارد.

این فعال سیاسی اصلاح­طلب در ادامه اظهاراتش گفت:به هر حال در چنين حالتي نمي­توانند وعده­هايي داده شده را عملي كرده و كارهاي مجلس يا نهادهاي ديگر را كنترل كنند. به هر حال اصلاحات با توجه به پيشينه­اي كه دارد،‌ در انتخابات گذشته راي­هاي خاكستري را جذب كرد و آنهايي كه راي داده­اند، به حق، اين توقع را دارند كه وعده­هاي داده شده عملي شوند تا اين تلقي برايشان به وجود نيايد كه سرشان كلاه رفته است. وقتي در دولت بسياري از معاونين و وزيران روحاني در اردوي رقيب بازي مي­كنند، طبيعي است كه راي­هاي خاكستري نااميد شوند و بازهم طبيعي است كه در انتخابات بعدي رغبت چنداني براي حضور در پاي صندوق راي نداشته باشند. پس مي­توان به اين نتيجه رسيد كه شرايطي كه به وجود آمده، كار را براي ماشين اصلاحات در انتخابات بعدي مشكل­تر از مشكل كرده است.

قنبری در پاسخ به این سئوال که آیا بهتر نبود در زمان قول و قرارهاي ائئلاف انتخاباتي ،‌ براي نرسيدن به چنين حالتي تدبيري انديشيده شود، اظهار داشت: بزرگترين خطايي كه اصلاح­طلبان در سال ۹۲ مرتكب شدند ،‌ اين بود كه بايد به تبعيت از الگوي انتخاباتي آمريكا جلسه ­اي برگزار می­شد و قرار بر اين گذاشته میشدكه اگر قرار بر پشتيباني از روحاني است، آقاي عارف هم معاون اول شود. اما اتفاق افتاده اين بود كه به طور ناگهاني با مذاكره­هاي غير حرفه­اي به رهبري آقاي خاتمي منجر به كناره­ گيري عارف شد، آنهم بدون اينكه با آقاي روحاني بنشينند و به طور حرفه­اي قرار­مداري بگذارند و اينطور شد كه آقاي روحاني بدون اينكه مكانيزم كنترلي را حس كند، راي آورد و به راحتي توانست از همكاري با عارف هم استقبال نكند. البته ايراد زيادي به روحاني وارد نيست و در واقع بزرگان اصلاح­طلب اشتباه كرده و شرايط آن روزها را به طور هياتي جلو بردند.

داریوش قنبری در پایان صحبت­هایش گفت: اصلاح­طلبان در تحريك افكار عمومي به خصوص در شهرستان­ها و به راه انداختن نيروي حامي،‌ كاري بسيار مشكل دارند. همچنين سطح مطالبات رو به افزايش است،‌ اين در شرايطي است كه در فعاليت­هاي دولت سهي ندارند و حتي گروهي از آنها معتقد به سهم­خواهي هم نبودند. البته از سوي ديگر عده ­اي هم اين نظر را داشتند كه بايد در دولت سهمي داشته باشند تا مانع از ناكارآمدي باشند،‌ چرا كه اگر دولت شكست بخورد،‌ به پاي اصلاح­طلبان گذاشته مي­شود. با اين حال چيزي كه گير اصلاح ­طلبان آمد،‌ اين بود كه فضا برايشان بازتر شد و امكان فعاليت بيشتري پيدا كرده و از همه مهمتر اينكه كشور را از جنگ دور كردند. آقاي روحاني هم مي­تواند خطاب به اصلاح ­طلبان اين ادعا را داشته باشد كه شما را از پاي ميز دادگاه­ها و زندان­ها و آمد و شدهاي امنيتي به يك فضاي بازتر منتقل كردم و بخشي از شما را وارد كابينه كرده و پاسخ روشني به حمايت­ هاي­تان دادم. البته اين را هم بايد در نظر داشت كه شايد دو طرف تصوير روشني از مطالبات نسبت به ديگري نداشته باشند،‌ اما آنچه روشن و غيرقابل انكار به نظر مي­رسد،‌ اين است كه اگر دولت روحاني نتواند كارنامه قابل قبولي از خود به جاي بگذارد، اصلاحات بزرگترين بازندگان انتخابات بعدي خواهند بود.