مهدی هژبری/ خالیبندان بزرگی که مثل لات کوچه خلوت در جمعهای خودمانی لاف میزدند و از حضور قدرتمندانهشان در جلسههای خصوصی AFC داستانسراییها میکردند و خودشان را حماسهساز مینامیدند، الان دقیقاً کجا هستند تا بگویند حاصل آن همه حضور و نفوذ چه بود و چه شد؟ همان خالیبندان که زبان فارسی را به […]
مهدی هژبری/
خالیبندان بزرگی که مثل لات کوچه خلوت در جمعهای خودمانی لاف میزدند و از حضور قدرتمندانهشان در جلسههای خصوصی AFC داستانسراییها میکردند و خودشان را حماسهساز مینامیدند، الان دقیقاً کجا هستند تا بگویند حاصل آن همه حضور و نفوذ چه بود و چه شد؟ همان خالیبندان که زبان فارسی را به زور حرف میزنند و بدون کمترین آشنایی با زبان خارجه، مدعی بودند چنان از حق ایران دفاع کردند که نماینده عربستان کف و خون قاطی کرد و البته بعدها ماجرای «یس، یس» گفتنشان و بر باد دادن منافع فوتبال ایران لو رفت، حالا کجا تشریف دارند تا بگویند آنهایی که تحت تأثیر سخنرانی شیوای آنها قرار گرفتند، دقیقاً چند نفر هستند و ما امروز برای گرفتن حق مسلم فوتبالمان از کمیته مسابقات کنفدراسیون فوتبال آسیا میتوانیم روی چند رأی موافق حساب باز کنیم؟ باور کنید درد ما قبل از آن که نفوذ سعودیها و لابی بحرینیها و دخالت اماراتیها باشد، حضور بیفایده همین خودیها و نخودیهاست که تا به حال هیچ کاری برای فوتبال ایران نکردهاند و بعد از این هم نمیکنند. دیروز نوشتیم مقابل حرف زور AFC باید محکم ایستاد و از حق فوتبال ایران دفاع کرد، امروز- و همیشه و هنوز- هم سر حرفمان هستیم، اما انصافاً اگر در کنفدراسیون کرسی درست و حسابی و اندک نفوذ و مختصر اعتباری داشتیم، نمیتوانستیم حقمان را بگیریم؟ منطق این بود که خیلی راحت با AFC رایزنی کنیم و خیلی قانونی حقمان را بگیریم، ولی متأسفانه نفوذ نداریم که نداریم و بعضاً حتی کسانی را به جلسههای تصمیمگیری میفرستیم که حتی نمیتوانند دو کلمه با حاضران حرف بزنند، چه برسد که روی آنها تأثیر بگذارند.
از این تهدید، فرصت بسازیم
مسعود اقبالی
این روزها کنفدراسیون فوتبال آسیا به تبعیت از مدیران خود که اکثرا بحرینی و عربستانی هستند، تصمیماتی را علیه فوتبال کشورمان اتخاذ میکنند که کاملا سیاسی است و آنطور که من استنباط میکنم اصلا جنبههای ورزشی در آن لحاظ نمیشود.به واسطه همین تصمیمات سیاسی، ما صاحب کمترین کرسی در کنفدراسیون فوتبال آسیا هستیم و نفراتی مثل تاج و کفاشیان که در کمیتههایی هم حضور دارند، نمیتوانند در تصمیمگیریهای کلان دخیل باشند و البته این موضوع هم قابل ملاحظه است که این عزیزان مسلط به زبان انگلیسی نیستند و برای اینکه بخواهند رایزنی کنند و مذاکرهای داشته باشند باید دست به دامن مترجمها شوند که آن هم نمیتواند خروجی مطلوبی داشته باشد و از همه مهمتر اینکه ارزش مدیران ما را پایین میآورد. حالا برای فوتبال ما ۲ راهحل بیشتر باقی نمانده است. اول اینکه سر خم کنیم و بپذیریم که در کشوری ثالث بازیهایمان را انجام دهیم و بحث دوم هم این است که جرایم و محرومیتها را به جان بخریم ولی حاضر نشویم که بخواهند عزت ملی ما را زیر سوال ببرند. من با مورد دوم موافقم و فکر میکنم باید این پول هنگفتی را که سالهاست در فوتبال خرج میشود تا ما بتوانیم در بحث باشگاهی و در عرصه آسیایی صاحب موفقیت شویم، به فوتبال پایه اختصاص دهیم و در این مدت که از حضور در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا محروم هستیم، توجه بیشتری به تربیت و شناخت استعدادها داشته باشیم. اگر قرار باشد در لیگ قهرمانان حاضر نشویم دیگر نیازی به جذب بازیکنان خارجی گرانقیمت و مربیان خارجی شناختهشده نداریم و میتوانیم با همین مربیانی که از نظر من علم فوتبالیشان کاملا بهروز است، کارمان را ادامه دهیم و از بازیکنان داخلی که بعضا شرایط بهتری هم از مشابه خارجیشان دارند، استفاده کنیم تا پس از پایان محرومیتهای درنظر گرفتهشده، با فوتبالی پویاتر و قدرتمندتر به عرصه رقابتهای آسیایی پا بگذاریم.فراموش نکنیم همین کویت که امروز برای نیامدن به ایران دست به فرافکنی زده است، یکی از قربانیان مشکلات داخلی و ناآرامی کشورش بود که با تصمیم AFC از بازیهای خانگی محروم شده بود یا کرهشمالی که من بارها به آنجا سفر کردهام و کل فوتبال آنها بازی تیمهای داخلیشان با یکدیگر است، اما ما باید به این اتفاق به چشم یک فرصت نگاه کنیم و این دوران رکود فوتبالی را با پرورش استعدادها به روزهای اوج آینده تبدیل کنیم.