مهرم حلال، جانم آزاد!
مهرم حلال، جانم آزاد!

  وصال روحانی/ ۴۵ سال سن البته عمر کمی نیست و یولیان ناگلزمن آلمانی در شرایطی ابتدا هافنهایم و سپس لایپزیش را متحول کرده که فقط ۳۳ سال سن دارد و در هر دو باشگاه با بازیکنانی کار کرده که سن شماری از آنها به اندازه وی یا بیشتر از او بوده است. با این […]

 

وصال روحانی/

۴۵ سال سن البته عمر کمی نیست و یولیان ناگلزمن آلمانی در شرایطی ابتدا هافنهایم و سپس لایپزیش را متحول کرده که فقط ۳۳ سال سن دارد و در هر دو باشگاه با بازیکنانی کار کرده که سن شماری از آنها به اندازه وی یا بیشتر از او بوده است. با این اوصاف ما نباید به این باور برسیم که یحیی گل‌محمدی و فرهاد مجیدی با حدود ۴۵ سال سن فاقد پختگی لازم برای هدایت سرخابی‌های تهرانی هستند و زودتر از موعد به این موقعیت رسیده‌اند. با این حال سلسله اتفاقاتی ما را به سوی این باور سوق داده است. مجیدی با متن مصاحبه‌هایش که در اکثر آنها حرف‌هایی را می‌زند که نباید بزند ثابت کرده فاقد بینشی است که هدایت موفقیت‌آمیز باشگاه‌های پردردسری مثل سرخابی‌ها می‌طلبد و گل‌محمدی نیز با برخی انتخاب‌های فنی و تاکتیکی‌اش و سپس تلاش برای توجیه آنها نشان داده است لا‌اقل در سطح جام باشگاه‌های آسیا تصمیم‌گیرنده اکمل و اصلحی نیست که سرخ‌ها به‌شدت به آن محتاج بوده‌اند. فقدان این المان‌ها وضع هر دو باشگاه پرطرفدار ما را در این مسابقات نزار کرده است. درست است که هیچ‌یک در دو هفته اول به حکم AFC میزبان نبوده‌اند اما یک امتیاز از دو مسابقه مقابل رقبایی در سطح الشارجه امارات و الشرطه عراق کم از مصیبت نبوده است. اگر دو مربی غدار و سرد و گرم چشیده سکاندار دو تیم بودند، شاید هر دو اینک به جای غوطه خوردن در اواخر جدول رده‌بندی گروه‌های مربوطه خویش ۴ امتیازی بودند. استقلال اگرچه حریف الاهلی عربستان و اشتباهات داوری مرتبط با آن نشد اما می‌توانست (و باید) الشرطه را می‌برد و پرسپولیس اگرچه شانس آورد که الدحیل بیشتر از دو گل به این تیم نزد اما شارجه بهترین و آسان‌ترین لقمه‌ای بود که می‌توانست توسط سرخ‌ها هضم شود و آنها را ۳ امتیازی کند اما مثل یک ماهی لیز خورد و در عین بی‌سیاستی قرمزها از مشت‌شان بیرون افتاد.

کدام اراجیف؟!
تبعات کم‌تجربگی دو سرمربی فوق به دیدارهای داخلی هم کشیده شده است. مجیدی با استفاده از لفظ اراجیف برای توصیف چیزهایی که از نظر او دلچسب نیستند و برای وی مضرند، عملاً این اختیار و اجازه را به «دیگراندیشان» در استقلال داده که حرف‌های خود او را هم اراجیف بنامند و گل‌محمدی با تأیید خرید آنتونی استوکس که در تراکتور هم رکورد حاشیه‌سازی‌ها را شکسته بود، نشان داد که درس رایگانی را که رقبا به او داده‌اند نیاموخته و در افکار خود غرق است. از طرف دیگر نحوه برخورد او با برخی سرکشی‌های داخلی در اردوگاه پرسپولیس خبر از استمرار روحیات قبلی وی می‌دهد، روحیاتی که سبب شد مقطع قبلی سرمربیگری او در پرسپولیس فقط ۵ ماه طول بکشد و گمان می‌رفت چون به حضور موفق او در نفت و ذوب‌آهن و شهرخودرو انجامیده او با پزی کاملاً متفاوت و تجربیاتی افزون‌تر به اردوگاه سرخ‌ها بازگشته باشد اما این فقط یک تصور صرف بوده و یحیی هنوز هم «بزرگ» نشده است.

اگر ضایعات زیاد شود
می‌توانیم با دیدن نیمه پر لیوان با در پیش گرفتن روشی خوشبینانه بگوییم که هم یحیی و هم فرهاد در گذر زمان و به واقع به زودی به مهره‌هایی پرتجربه‌تر تبدیل شده و به چیزی بدل می‌گردند که سرخابی‌ها در دوره فعلی حیات‌شان به آنها نیازمند هستند اما واقعیت امر این است که تا رسیدن چنان زمانی ممکن است ضایعات برخاسته از ناپختگی دوستان به حدی برسد که مدیران باشگاه و حتی هواداران عذر آنها را بخواهند و به گونه‌ای رسا و یا با عملکرد و رفتارهایشان بگویند؛ مهرم حلال، جانم آزاد!