فريدريش آنتوان مُسمِر روانشناس آلماني، در ۲۳ مه ۱۷۳۴م در نزديكي بال در اتريش به دنيا آمد. وي پس از طي دروس متوسطه، در رشته پزشكي با درجه دكتري از دانشگاه وين فارغ التحصيل شد و به طبابت پرداخت. مسمر در جريان معالجه، روشي را برگزيد كه در جريان آن، با استفاده از […]
فريدريش آنتوان مُسمِر روانشناس آلماني، در ۲۳ مه ۱۷۳۴م در نزديكي بال در اتريش به دنيا آمد. وي پس از طي دروس متوسطه، در رشته پزشكي با درجه دكتري از دانشگاه وين فارغ التحصيل شد و به طبابت پرداخت. مسمر در جريان معالجه، روشي را برگزيد كه در جريان آن، با استفاده از خواص آهنرباي معمولي و سپس با كمك مغناطيس حيواني، با لمس كردن بيمار با دست، بيمار را درمان ميكرد. روش ابداعي مسمر سر و صداي زيادي برپا كرد تا جايى كه او را از وين اخراج كردند. از اين رو در سال ۱۷۷۸م به پاريس رفت و كار خود را ادامه داد. روش درماني مُسمر كه امروزه به هيپنوتيزم معروف است با تلقين بيمار همراه بود و گه گاه نتايجي در معالجه بيماران حاصل ميگشت. قواعد علم مسمريسم در كليات بر اصول مانيهتيسم استوار است كه شامل نيرويى در بدن انسان و برخي از حيوانات است كه اصل و ذات آن ناپيداست اما به واسطه اثرها و خاصيتهايى كه دارد، پي به وجود آن بردهاند. به عبارت ديگر، موجي است كه از بدن انسان خارج ميشود و از يكي به ديگري اثر ميكند. در اين راستا، اين موج در شرايط و حالات خاصي قادر به جذب و دفع ميباشد. مركز اين نيرو بيشتر در چشم است و كساني كه داراي اين نيرو ميباشند ميتوانند ديگران را تحت تاثير قرار دهند و آنها را مطيع اراده خود سازند و يا به خواب مغناطيسي ببرند. يكي از راههاي استفاده از هيپنوتيزم يا خواب مصنوعي، درمان برخي بيماريهاي رواني است. فريدريش مسمر سرانجام در ۵ مارس ۱۸۱۵م در ۸۱ سالگي درگذشت.
مرگ هنري راولين سون، محقق و خاورشناس انگليسي
هنري كروزويك راوْلينسون خاورشناس معروف انگليسي در ۱۱ فوريه ۱۸۱۰م در نزديكي آكسفورد انگلستان به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات متوسطه، وارد ارتش شد و از طريق شركت هند شرقي عازم هندوستان گرديد. راولين سون درجريان اين سفر به فراگيري زبان و ادبيات فارسي تشويق شد و اين زبان را آموخت. آشنايى و تسلط او به زبان فارسي باعث شد تا به همراهي جمعي از افسران انگليسي جهت آموزش نظامي به ايران اعزام شوند. از آنجايى كه راولين سون فارسي را به رواني حرف ميزد مورد توجه شاه ايران و مقامات دربار قرارگرفت. او پس از چندي به كرمانشاه عزيمت كرد و به تحقيق و بررسي درباره سنگ نوشتههاي آثار باستاني كرمانشاه مشغول شد. از اين رو تا زماني كه در ايران بود از كتيبههاي تخت جمشيد، كتيبههاي ميخي طاق بستان و كوه بيستون رونوشت برداشت و سالها بر روي آنها مطالعه نمود تا توانست به كشف آنها نائل آيد. خواندن كتيبههاي بيستون مانند كليدي بود كه درهاي بسته تاريخ قديم را باز كرد. همچنين نبوغ راولين سون در پيدا كردن اين كليد و ترجمه سنگ نوشتههاي ميخي، از كاميابيهايى است كه نصيب وي شد. او اين متون را ترجمه كرد و ترجمهاي از آن را به زبان فارسي به محمدشاه قاجار اهدا نمود. توفيق او در اين امر باعث شد تا كمپاني هند شرقي به او مدال طلا دهد و به عنوان نماينده پارلمان انگلستان انتخاب گردد. راولينسون چندي پس از آن به عنوان وزيرمختار به ايران آمد اما كار اصلي او همچنان تحقيق در تاريخ ايران و متون ميخي بود. هرچند در اين ميان به عنوان وزيرمختار بريتانيا، سياستهاي استعماري انگلستان را در منطقه دنبال ميكرد و در جستجوي مطامع استعمار پير هم بود. در كنار آن، موفقيتهاي علمي راولين سون موجبات عضويت وي در انجمنهاي علمي متعددي را فراهم آورد و القاب و عناوين زيادي را دريافت كرد. از راولين سون آثاري بر جاي مانده كه كتب كتيبه ميخي فارسي در بيستون، مطالعات درباره كتبيههاي ميخي آسياي غربي و يادداشتهايي درباره قديميترين ادوار تاريخي بابل و مقالات متعدد ديگر از آن جملهاند. هنري كروزويك راولين سون سرانجام در پنجم مارس ۱۸۹۵م در ۸۵ سالگي درگذشت.