«فضای مملو از تنش، ریشه در چه شرایطی دارد؟»، «مردم یا تصمیم‌گیران، کدام را باید مقصر دانست؟»، «هزینه‌های چنین فضایی چه چیزهایی هستند»، «راهکارهای مناسب برای حل این مشکل چیست» و… در شرایطی که از هفته اول دی‌ماه به‌دلیل بهانه‌های مختلف شاهد تجمع‌هایی در کشور بودیم که به خشونت هم کشیده شدند. تجمع دراویش در […]

«فضای مملو از تنش، ریشه در چه شرایطی دارد؟»، «مردم یا تصمیم‌گیران، کدام را باید مقصر دانست؟»، «هزینه‌های چنین فضایی چه چیزهایی هستند»، «راهکارهای مناسب برای حل این مشکل چیست» و… در شرایطی که از هفته اول دی‌ماه به‌دلیل بهانه‌های مختلف شاهد تجمع‌هایی در کشور بودیم که به خشونت هم کشیده شدند. تجمع دراویش در هفته پیش نیز یکی دیگر از این موارد به‌شمار می‌رود. پاسخ به پرسش‌های بالا می‌تواند در تلطیف شرایط راهگشا باشد. جهانبخش خانجانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفت‌وگویی با «جمله» درباره علت و همچنین راه‌های برون رفت این شرایط به پرسش‌های مطرح شده پاسخ می‌گوید.

*به نظر می‌رسد میزان خشونت در بسیاری از مناسبات جامعه روز‌به‌روز بیشتر می‌شود. اگر شما هم موافق این تحلیل هستید، دلیل آن را در چه می‌دانید؟

به نظر می‌رسد در فرهنگ گفت‌وگو دچار مشکل هستیم. به این معنی که مردم به جای گفت‌وگوی رو در رو، رو به گفت‌وگوهای مجازی آورده‌اند. در نتیجه، آستانه تحمل مردم به نوعی کاهش پیدا کرده است. به هرحال، آن نشاط و شادمانی لازم وجود ندارد و به همین دلیل، تاکید این است که حتما باید هر چه زودتر سازوکاری تشکیل شود تا فضا به نوعی ترمیم شود. به‌هرحال معلوم است در جامعه‌ای که نشاط و شادمانی نباشد، یاس و سرخوردگی رشد می‌کند و یاس و ناامیدی نتیجه‌ای جز زایش روحیه پرخاشجویانه و پرخاشگرانه نمی‌تواند داشته باشد.

*مشکل دیگر هم «واکنش‌های آنی» مردم به مسائل و مباحث مختلف است که باعث واکنش‌هایی احساسی و گاه خشن می‌شود. در این مورد چه باید بکنیم؟

واقعیت نگران‌کننده این است که تعقل و تامل بسیار کمرنگ شده است؛ البته این باز به برنامه‌ریزی نادرست دولت و حاکمیت برمی‌گردد که مردم را به نوعی از کنشگری اجتماعی دور کرده و کنشگری فردی را سامان داده است. به‌ویژه در دولت‌های نهم و دهم به‌دلیل اینکه قدرت نهادهای نمایندگی مردم را کاهش دادند و به نوعی زمینه فعالیت نمایندگی مردم و انجمن‌های مردمی را محدود کردند تا مردم نتوانند در این نهادها با هم صحبت کنند در نتیجه فضای پرخاش و عصبانی شدن رواج پیدا کرد.

*بسیاری معتقد هستند که در این میان دولت می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در بهبود شرایط داشته باشد. از نگاه شما به‌عنوان عضو حزب کارگزاران سازندگی ایران، دولت به‌عنوان نهاد اجرایی چه وظیفه‌ای برای حل این مشکل دارد؟

دولت و زیر مجموعه‌هایش مثل وزارت کشور و وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی و سازمان‌های مختلفی که به نوعی با مردم در ارتباط هستند و همچنین شهرداری‌ها یا به نوعی شورای فرهنگ عمومی که دولت هم در آن سهیم است، باید همه تلاش‌شان را به کار بگیرند تا این معضل عظیم حل شود. من در دولت اول آقای حسن روحانی طرحی را با نام نشاط اجتماعی پیشنهاد دادم و با وزارتخانه‌های کشور و ارشاد هم رایزنی‌هایی انجام دادم تا کمک کنیم تا به نوعی شادمانی عمومی بیشتر شود. متاسفانه در آن دوره اقبالی به این پیشنهاد نشان داده نشد و مجددا این طرح را به شورای شهر پیشنهاد دادم تا دست‌کم به مولفه‌های شادمانی که اتفاقا خیلی لازم است، بپردازیم تا به نوعی فضای خشونت و دشنام کاهش پیدا کند.

*می‌توان این‌طور گفت که مشکلات معیشتی نیز در ایجاد چنین فضایی سهیم هستند و به نوعی نقش‌آفرینی می‌کنند؟

صددرصد! به‌هرحال کشور ما به‌دلیل تنازعی که در سال‌های قبل با نظام بین‌الملل داشت، وضعیت اقتصادی بدی را تجربه کرد. مخصوصا دهک‌های پایین که بیشتر از همه متضرر شدند تا به‌لحاظ روحی و روانی آمادگی پرخاش را داشته باشند.

*رابطه نه‌چندان مساعد مردم با دولت و بخشی از مسئولان هم می‌تواند دلیلی بر پرخاشگری‌های اخیر باشد؟

متاسفانه رابطه خوب و امیدوار‌کننده‌ای بین بخش‌های مختلف جامعه مشاهده نمی‌شود و فقط در موعد راهپیمایی‌ها و انتخابات به اشتباه فکر می‌کنیم که این رابطه مثبت است. این درحالی است که مردم دلخوری‌های زیادی دارند و اگر تصمیم به ستیز نمی‌گیرند، علتش این است که هنوز به نظام هم تعصب دارند و هم تعصب زیادی به خرج می‌دهند. اما اگر آستانه تحمل مردم کاهش پیدا کند، این امکان وجود دارد که شاهد تجمع‌های اعتراض‌های گروهی باشیم. دولت، نهادهای عمومی و به‌ویژه حاکمیت باید دست به دست هم بدهند تا حوزه عمومی را تقویت کنند تا سطح ارتباط با حاکمیت گسترش پیدا کند. به‌عنوان مثال سینما، کافی‌شاپ، کتابخانه و قهوه‌خانه‌ها باعث همنشینی و همصدایی بیشتر مردم با هم می‌شود و همچنین جامعه را به لایه‌های بالای حاکمیت نزدیک می‌کند تا از این طریق مجال بیشتری پیدا شود تا روند دموکراسی‌خواهی رواج پیدا کند و در نتیجه، مردم در هنگامی که مطالبه‌ای دارند، به جای پرخاش به طرح توقع‌های خود در آرامش اقدام می‌کنند.