رقابت بر سر یک صندلی!
رقابت بر سر یک صندلی!

  کاوه ایرانی – روزنامه نگار/ تاکنون و حتی پیش از برگزاری انتخابات مجلس که قرار بود همه کرسی‌هایش بین اصولگرایان تقسیم شود، گمانه‌زنی‌های زیادی دراین‌باره مطرح شده. در بین چهره‌های شاخص اصولگرا که در مجلس یازدهم حضور دارند، نام محمدباقر قالیباف، مصطفی میرسلیم، مرتضی آقاتهرانی و علیرضا زاکانی بیش از هر فرد دیگری شنیده […]

 

کاوه ایرانی –
روزنامه نگار/

تاکنون و حتی پیش از برگزاری انتخابات مجلس که قرار بود همه کرسی‌هایش بین اصولگرایان تقسیم شود، گمانه‌زنی‌های زیادی دراین‌باره مطرح شده. در بین چهره‌های شاخص اصولگرا که در مجلس یازدهم حضور دارند، نام محمدباقر قالیباف، مصطفی میرسلیم، مرتضی آقاتهرانی و علیرضا زاکانی بیش از هر فرد دیگری شنیده شده است. اما فارغ از گمانه‌زنی‌ها و مناسبات حاکم بر تعیین رئیس قوه مقننه، سؤال اینجاست که ریاست کدام‌یک از اصولگرایان در شرایط کنونی در راستای منافع ملی قلمداد می‌شود.

به گزارش «جمله» کمتر از ۴۰ روز به پایان مجلس دهم زمان باقی نمانده است و هر چه باشد منتخبان مجلس یازدهم که در انتخابات دوم اسفند ماه توانستند مجوز عبور از دروازه مهمترین و سیاسی ترین ساختمان میدان بهارستان را بدست بیاورند در حال آماده شدن هستند تا بر روی صندلی‌های سبز مجلس تکیه بزنند.
مجلسی که در کمترین رکورد مشارکت در تاریخ ۴۰ ساله جمهوری اسلامی رقم خورد و ترکیبش هرچند پیش از انتخابات از سوی شورای نگهبان مشخص شده بود اما اتفاقات ریز و درشت و دلخوری سال‌های اخیر هم موجب شد تا آرای خاکستری که همیشه فریادرس اصلاح‌طلبان بود پای صندوق‌های انتخابات حاضر نشوند ونتیجه آن شد که مجلس به تصرف اصولگرایان درآمد.
در نتیجه همین انتخابات هم چهره سیاسی پارلمان یازدهم در مقایسه با پارلمان دهم تغییر حداکثری را به خود دید و طبیعتا دیگر از آن تعداد قابل توجه نمایندگان اصلاح‌طلب و مستقل یا بهتر بگوییم اعتدالی خبری نیست. با اینحال رقابت بر سر تصاحب کرسی ریاست مجلس در درون جریان مدعی اصولگرایی به شدت بالا ارزیابی می شود. در این میان برای محمدباقر قالیباف رسیدن به ریاست مجلس حکم مرگ و زندگی دارد. او هرگز پا به عرصه انتخابات نگذاشته تا همچون یک نماینده ساده در بهارستان بنشیند.

سودای ریاست بر یک قوه
سالهای زیادیست که پای محمدباقر قالیباف به دنیای سیاست باز شده است، از همان سال ۸۴ که عزم کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری را کرد اما چیزی جز جایگاه چهارم نصیبش نشد آنهم در انتخاباتی که شهردار تهران یعنی محمود احمدی نژاد توانست گوی سبقت را از آیت ا… هاشمی برباید و راهی پاستور شود.
حضور چندین ساله در شهرداری تهران اما هوس ریاست جمهوری را از سر آقای شهردار نینداخت، او ۸ سال بعد بازهم وارد عرصه رقابت شد، اینبار شاید مطمئن تر و با خیالی آسوده تر از سال ۸۴. چه آنکه حالا او دیگر خود را یک سیاستمدار با اندوخته ای بیشتر از سال ۸۴ می دید.
آن انتخابات هم برای قالیباف تلخ به پایان رسید و روحانی در مناظرات انتخاباتی به خوبی توانست فضا را به نفع خود و علیه قالیباف کرده و او را از دایره رقابت دور کند. در انتخاباتی که البته رقبای اصولگرای سردار هم کم نبودند و از ولایتی تا جلیلی هم حضور داشتند.
قالیباف اما عقب ننشست و سال ۹۶ باردیگر رو در روی روحانی قرار گرفت. اینبار اما رودست اصلی را نه از روحانی که از هم طیفان اصولگرایش خورد و درحالی که بنابه روایت خودش در رتبه بالاتری در نظرسنجی ها قرار داشت با اجبار به نفع رئیسی کنار رفت. کنار رفتنی که برایش تلخ بود و سنگین.
شاید همان بود که او بلافاصله بعد از شکست رئیسی درانتخابات لب به گلایه از رفقای اصولگرایش گشود و با طرح ایده نواصولگرایی تلاش کرد راهی جدا از مسیر اصولگرایان را دنبال کند. راهی که به نظر می رسید قرار است به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ختم شود اما دو ایستگاه عقب تر به انتخابات مجلس ۹۸ رسید.
اما در این میان ، مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری نیز از جمله چهره‌هایی است که می‌تواند بعد از ۱۶ سال نخستین رئیس معمم مجلس باشد. البته رقیب درون‌جناحی آقاتهرانی، علیرضا زاکانی است که در غیاب علی لاریجانی از قم راهی بهارستان شده. زاکانی نماینده ادوار مجلس است و از مخالفان سرسخت علی لاریجانی محسوب می‌شد.

فرقی ندارد چه کسی رئیس مجلس شود
علی مطهری نماینده تهران می گوید: «به اعتقاد من فرقی نمی‌کند چه کسی رئیس مجلس باشد، چراکه در مسائل مهم، مجلس تصمیم‌گیر نیست و این تصمیمات با شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت نظام است. به این معنا که اگر کل نظام با مطلبی مخالف باشد، در صورت تصویب مجلس، شورای نگهبان مصوبه را رد می‌کند یا اخیرا بر اساس بدعتی که ایجاد شده، مجمع تشخیص مصلحت نظام تحت عنوان مغایرت با یکی از سیاست‌های کلی نظام آن را متوقف می‌کند. به‌این‌ترتیب اجازه تبدیل‌شدن مصوبه به قانون داده نمی‌شود. بنابراین خیلی مهم نیست که چه کسی ریاست قوه مقننه را برعهده می‌گیرد، زیرا مجلس اختیار تصمیم‌گیری در مسائل مهم را ندارد».
جلال میرزایی، رئیس کمیته سیاسی فراکسیون امید نیز در گفت و گویی اظهار کرد: «گاهی‌اوقات انتخاب رئیس یا مدیر یک مجموعه تابع مسائلی مثل صلاحیت‌های فردی و اصلح‌بودن نیست، بلکه روابط قدرت تعیین‌کننده است. ریاست مجلس به نوعی از همین قاعده پیروی می‌کند. بنابراین سؤال اینجاست که از بین گزینه‌های مطرح‌شده چه کسانی شانس ریاست دارند و چه کسانی اصلح هستند».
وی افزود: «شانس ریاست متعلق به کسانی است که برای یارگیری تلاش کردند و در انتخاب گزینه نهایی برای حوزه انتخابیه تأثیرگذار بوده‌اند. اگر از این زاویه نگاه کنیم، به آقای قالیباف می‌رسیم. از سوی دیگر واکنش جامعه مدنی و ملاحظات منابع قدرت نیز تعیین‌کننده است. اما سویه دیگر موضوع، سنجیدن گزینه‌ها با توجه به منافع ملی و شرایط کشور است. شرایط کشور بعد از کرونا دستخوش دگرگونی‌های فراوانی شده است. پیش از این کشور با تحریم‌ها روبه‌رو بود که صادرات نفت و دسترسی به منابع ارزی مختل شده بود که منجر به مشکلات اقتصادی شد. دولت با توجه به این محدودیت‌ها توانایی محقق‌کردن مطالبات جامعه از جمله ایجاد فرصت‌های شغلی را نداشت و از این بابت زیر سؤال بود».
این عضو فراکسیون مجلس تصریح کرد: «حالا شیوع ویروس کرونا مشکلات و تنگناها را مضاعف کرده و حتی منابع درآمدی مثل مالیات را تحت‌تأثیر خود قرار داده است. در چنین شرایطی منافع ملی اقتضا می‌کند که رئیس مجلس به دنبال ستیز با دولت نباشد. باید از خود بگذرد و رقابت‌های گذشته را نادیده بگیرد و با درنظرگرفتن منافع مردم به دنبال تعامل برای حل مشکلات برود. بنابراین منافع ملی ایجاب می‌کند که گزینه‌ معتدلی حداقل در سال اول مجلس که سال پایانی دولت محسوب می‌شود ریاست نهاد قانون‌گذاری را به دست بگیرد. دولت با مشکلات عدیده‌ای مواجه است و اینها مشکل قوه مجریه نیست».
میرزایی ادامه داد: «بنابراین و با توجه به نکات مطرح‌شده من فکر می‌کنم بهتر است حداقل برای سال اول آقای قالیباف رئیس نباشد. ایشان تجربه کار پارلمانی ندارد و از سوی دیگر ایشان از ابتدا گفتند که برای خدمت پا به عرصه می‌گذارند. بنابراین حداقل برای سال اول شخصی ریاست قوه مقننه را برعهده بگیرد که تجربه کار پارلمانی دارد و قائل به تعامل با دولت است و به لحاظ شخصی نیز حساسیتی روی او نباشد؛ کسانی مثل آقای حاجی‌بابایی و تقوی که در این مجلس اصولگرا گزینه‌های خوبی برای ریاست محسوب می‌شوند».
عبدا… ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب اعتقاد دارد تجربه ریاست قالیباف مثل تجربه بهزاد نبوی در مجلس ششم است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب اظهار کرد: «اگر ملاحظه دولت و منافع ملی را در نظر بگیریم، در بین افراد مطرح‌شده شاید آقای میرسلیم بهترین گزینه باشد. البته به نظر من هر کسی رئیس مجلس شود، آقای قالیباف با توجه به ارتباط و پشتیبان‌های قدرتمند اقتصادی، رئیس در سایه خواهد بود. از سوی دیگر ۹۹ سالی حساس و پرمسئله خواهد بود و اگر به دنبال آرامش بین ارکان باشند، اجازه نمی‌دهند که حداقل در سال نخست آقای قالیباف رئیس شود. بنابراین برای دوری از تنش و آرام‌بودن جامعه، آقای میرسلیم گزینه بهتری به نظر می‌رسد. از سوی دیگر تجربه ریاست آقای قالیباف می‌تواند مثل تجربه بهزاد نبوی در مجلس ششم باشد».