محمد علی کشاورز را آن قدر می شناسیم و آن قدر نام و چهره اش برای ما آشنا و صمیمی است که به نظر می رسد نوشتن هر مقدمه ای درباره توضیح واضحات باشد. کشاورز را چند نسل بر پرده سینما و صفحه تلویزیون دیدند و از هنرش لذت بردند. بازیگری که با […]
محمد علی کشاورز را آن قدر می شناسیم و آن قدر نام و چهره اش برای ما آشنا و صمیمی است که به نظر می رسد نوشتن هر مقدمه ای درباره توضیح واضحات باشد. کشاورز را چند نسل بر پرده سینما و صفحه تلویزیون دیدند و از هنرش لذت بردند. بازیگری که با اکثر کارگردانان مهم سینمای ایران چون داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، علی حاتمی، ابراهیم گلستان و حتی عباس کیا رستمی – که معمولا اعتقادی به استفاده از بازیگر حرفه ای در فیلم هایش ندارد – همکاری داشته و لحظات درخشانی را در تاریخ سینمای ایران رقم زده است. پیداست با چنین کوله باری از تجربه و فعالیت هنری هر بار که با او به گفتگو بنشینی حرف های تازه و شنیدنی زیاد خواهد داشت. حالا چند سالی است که کشاورز را در فیلم یا سریالی ندیده ایم. این تئاتری خاک صحنه خورده مدتی است به خاطر بیماری از دنیای هنر دور مانده. جای خالی او را می شد به شدت حس کرد، خاصه وقتی که جایی یکی از اثرهایش را به تماشا می نشینیم و خاطرات مان با او تازه می شود.
او شاید از دیده دور مانده باشد اما از دل نخواهد رفت چون نام و هنرش را بر دل و یاد مردم این سرزمین ثبت کرده و هیچ نیرویی – حتی بیماری و کم کاری کنونی او – نمی تواند لحظه های ماندگاری را که برای مان ساخته محو کند. ادای احترام می کنیم به او و هم نسلانش؛ ماندگان و رفتگان نسلی که از صحنه های تئاتر به دنیای تلویزیون و سینما راه یافتند و همگی درخشان و تاثیرگذار و صاحب سبک شدند.
محمد علی کشاورز ۲۶ فروردین ۱۳۰۹ در شهر اصفهان، محله سیچان به دنیا آمد و فرزند دوم خانواده کشاورز است. خاندان وی اصالتاً از گرجی تبارانی بوده که در زمان شاه عباس به ایران آمده و مسلمان شدهاند. نام خانوادگی قبلی اصلانی بودهاست؛ خاندانی که اکنون بخش قابل توجهی از جمعیت گرجیان اصفهان و فریدونشهر را تشکیل میدهند. وی یک بار ازدواج نمودهاست که در سال ۱۳۵۲ این ازدواج به جدایی انجامید و پس از آن دیگر ازدواج نکرد. نتیجه این ازدواج دختر وی به نام نلی است که در بلژیک زندگی و نقاشی تدریس میکند. وی فارغالتحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک است. او از فارغ التحصیلان رشته نقشهبرداری نیز میباشد و مجریگری برخی برنامههای مربوط به نقشهبرداری در صدا و سیما به عهده ایشان بودهاست. وی یکبار در دانشکده پزشکی نیز پذیرفته شد امّا بهدلیل علاقه و عشق زیادی که بهبازیگری داشت از تحصیل در این رشته انصراف میدهد و بههمان عشقاش بازیگری میپردازد.
اولین فعالیت هنری وی بازی در تلهتئاتر «خودکشی» به کارگردانی علی نصیریان در سال ۱۳۳۹ بودهاست و سپس در نمایشهایی همچون «ویولنساز کرهمونا»، «آنتیگون»، «آندورا»، «ادیپوس شهریار»، «بازی استریندبرگل» بازی کرد.
کشاورز با فیلمسازان نامداری چون فرّخ غفّاری، ابراهیم گلستان، والریو زورلینی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، نادر ابراهیمی، علی حاتمی، داریوش مهرجویی و عباس کیارستمی همکاری کردهاست و با بازیگرانی غیرایرانی چون آنتونی کوئین و ماکس فون سیدو همبازی بودهاست.
محمدعلی کشاورز یکی از بازیگران اصلی فیلمهای منتسب به موج نوی سینمای ایران است؛ او سختگیرانه بیشتر در فیلمهایی بازی کرده که چهرههای مهم آن سالها ساختهاند. اول در «شب قوزی» فرخ غفاری حاضر شد و بعد، در «خشتوآینه»، «آقای هالو»، «صادق کرده»، «شطرنج باد» و… گرایش او به آثار هنری بیش از همهی همنسلانش بود. منتقدان تئاتر فرهیختگی او را نتیجهی تحصیل کوتاهمدتاش در انگلستان میدانند. ولی واقعیت این است که کشاورز قبل اینها وقتی دانشجوی دانشکدهی هنرهای نمایشی بود و زیر نظر بهرام بیضایی و علی حاتمی آموزش میدید، پایاننامهای نوشته بود دربارهی «تأثیر متقابل جامعه و هنرمند در یکدیگر» و نشان داده بود که چقدر به مسئلهی فرهیختگی اعتقاد دارد. بازی او در «چوببهدستهای ورزیل» در خاطرهی تماشاگران مانده است، همانطور که حضور کوتاهش در فیلم «شب قوزی» تواناییاش را در اجرای یک نقش بهظاهر ساده نشان میدهد، آدمی با دلهرههای معمولی که به مخمصه میافتد. کشاورز به جوانهای فرهیخته بیشتر اعتماد میکرد به همین دلیل هم در اولین فیلم بهرام بیضایی (رگبار) و اولین فیلم داستانی محمدرضا اصلانی (شطرنج باد) نقشهایی بر عهده گرفت. مشایخی مثلِ نصیریان و انتظامی و برخلاف رشیدی خیلی کمتر میل داشت که در سینما حاضر شود. در دورهای هم به دلیل دوستیاش با فرخ غفاری وارد تلویزیون شد. حالا کمتر کسی میداند که او اپیزودهایی از سریال «خانهی قمرخانم» را کارگردانی کرده است، یک سریال به نام «آلاخون والاخون» ساخته و تلهتئاتری به نام «بختک» را اجرا کرده است. البته تلهتئاتر بختک به دلیل نام نویسندهاش بیشتر سر زبانها افتاد؛ آن متن متعلق به دکترمحمد صنعتی بود که بعدها شهرتش در روانپزشکی و روانکاوی بیشتر از نمایشنامهنویسی شد. حضور کشاورز در فیلمهای هنری نشان میداد که سختگیر است. دوستانش میگویند که او اهل ادبیات بود و مدام داستان کوتاه و رمان میخواند. با بیشتر نویسندههای جوان، از غلامحسین ساعدی تا ناصر تقوایی رفیق بود و دوستیاش باعث میشد که نقشهایی را در آثار آنها بازی کند. برای همین هم مثلا بازی در «دایی جان ناپلئون» را پذیرفت و نقشی را که بهنظر میرسید معمولی است، پذیرفت.
مجموعههای تلویزیونی
در سال ۱۳۴۷ به تلویزیون رفت و کارگردانی هنری قسمتهایی از سریال خانه قمر خانم را به عهده گرفت. از آثار ماندگار وی میتوان به مجموعههای تلویزیونی داییجان ناپلئون، آتش بدون دود، هزاردستان (در نقش شعبان استخوانی)، سربداران (در نقش خواجه قشیری)، افسانه سلطان و شبان (در نقش خوابگزار اعظم)، پدرسالار و گرگها اشاره کرد.
فیلمهای سینمایی
او برای نخستین بار در سال ۱۳۴۳ با فیلم شب قوزی ساخته فرخ غفاری بازیگری سینما را نیز تجربه کرد و تاکنون در ۴۷ فیلم سینمایی ایفای نقش کردهاست. از جمله کارهای قابل توجه او میتوان بهرگبار، خشت و آینه، برزخیها، کمال الملک، مردی که موش شد، کفشهای میرزا نوروز، مادر، جستجو در جزیره، ناصرالدین شاه آکتور سینما، دلشدگان، آقای بخشدار، زیر درختان زیتون، روز واقعه و کمیته مجازات اشاره کرد.
جوایز
کشاورز برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.