دوره نوجوانی، دوره فعل و انفعالات روحی و روانی است
دوره نوجوانی، دوره فعل و انفعالات روحی و روانی است

  رضا شریعتی، روزنامه‌نگار/ خبر قتل دختر نوجوان ۱۳ ساله تالشی آنقدر تلخ بود که دل هر ایرانی را لرزاند و تا مغز استخوان را سوزاند. اما مهم‌تر از قتل، نحوه و آلت قتاله مسایل پیرامون این قتل از نوع تربیت تا فشارهای اجتماعی جامعه و علل دوستی یک نوجوان با فردی هم سن پدر […]

 

رضا شریعتی، روزنامه‌نگار/

خبر قتل دختر نوجوان ۱۳ ساله تالشی آنقدر تلخ بود که دل هر ایرانی را لرزاند و تا مغز استخوان را سوزاند. اما مهم‌تر از قتل، نحوه و آلت قتاله مسایل پیرامون این قتل از نوع تربیت تا فشارهای اجتماعی جامعه و علل دوستی یک نوجوان با فردی هم سن پدر خود به علت کمبود محبت است. به همین بهانه با دکتر «معصومه علوی»، دکتری علوم تربیتی، استاد دانشگاه و موسس مرکز تخصصی مشاوره ره‌یافت گفت‌وگو کردیم:
وی در گفت‌وگو با «جمله» با تاکید بر اینکه در مورد قتل دختر تالشی قاضی باید کودک را به دست مشاور و رفتار درمانگر می‌سپرد، اظهار داشت: قاضی شرع باید با روابط اجتماعی و روانشناختی آشنا باشد و نباید چنین اشتباهی را مرتکب شود.
علوی سن ۱۲ سال تا ۱۸ سال را سن نوجوانی است، تصریح کرد: در خصوص این اتفاق دو مسئله باید مورد بررسی قرار بگیرد یک نوع خانواده و تربیت کودک و دوم مسئله فرار.
این دکتری علوم تربیتی با بیان اینکه دوره نوجوانی دوره رشد است، اظهار داشت: دوره نوجوانی، دوره فعل و انفعالات جسمی، روحی و روانی است.
موسس مرکز تخصصی مشاوره رهیافت اشاره به اینکه در دوره قبل از مسیح، ارسطو به خانواده‌ها گفته بود باید به دوره نوجوانی که دوره‌ی توجه به غرایز انسانی است توجه کرد، افزود:  در این دوره نظام جنسی فرد دچار تغییر شده و شرایط روحی و روانی فرد تغییر می‌کند.
علوی با تاکید بر ضرورت توجه به نظام فرهنگی و اجتماعی کشور در تربیت فرزندان، اظهار داشت: در دوره نوجوانی فرد با بحران‌های متفاوتی در خانواده و جامعه روبرو است و فرد به دنبال کسب استقلال و هویت است.
این دکتری علوم تربیتی با بیان اینکه اگر خانواده بتواند مدیریت کند در تربیت فرزند موفق است، اظهار داشت: در هفت سال اول زندگی شاکله شخصیتی فرد شکل می‌گیرد و در دوره دوم نوجوانی که فرد می‌خواهد مناسبات اجتماعی خود را بیابد حساس‌ترین دوره است.
وی با بیان اینکه دگرخواهی یکی از بحث‌های مهم این دوره است، تصریح کرد: اگر پدر در خانواده عاطفه لازم را به نوجوان بدهد فرد کمتر دچار خطا شده و جذب فرد دیگر می‌شود چراکه اولین عشق دختر پدر و اولین عشق مادر دختر است.
علوی با تاکید بر اینکه باید علت فرار فرد از خانواده مورد بررسی قرار می‌گرفت، افزود: در این بخش وقتی ما در برخی خانواده‌ها تجاوز پدر به دختر را می‌بینیم باید در دادگاه‌ها به رفتار درمانگر و روانشناس بهای بیش‌تری بدهیم.
این دکتری علوم تربیتی با بیان اینکه در دوره نوجوانی عقل نوجوان هنوز کامل نیست، اظهار داشت: در این دوره نقش رفتار درمانگر در راستای آموزش مهارت تصمیم گیری و مولفه‌های آن بیش‌تر به چشم می‌آید.
موسس مرکز تخصصی مشاوره رهیافت با بیان اینکه نظام آموزشی باید مهارت زندگی را به کودک و نوجوان بیاموزد، تصریح کرد: جز یکی دو کتابی که در چند سال اخیر آن هم به صورت نه چندان مطلوب مورد توجه قرار گرفته در کدام کتاب ملزومات تربیتی را به خانواده آموزش می‌دهیم؟
وی با تاکید بر اینکه در کودکی و نوجوانی نوع شخصیت فرد، اجتماعی یا ضد اجتماعی بودن، درونگرا و برونگرایی باید مورد توجه قرار گیرد، اظهار داشت: باید در خصوص این دختر بررسی کرد آیا خانواده آرمانگرا، استاندارد، اجتماعی بوده و آیا اصلا روابط خانواده بر اساس معیارهای درست شکل گرفته یا خیر؟
علوی افزود: در این قتل همه از نظام تربیتی تا رسانه‌هایی نظیر تلویزیون و رادیو مقصر هستیم، زیرا ما ضعف در قانون و ضعف در نظارت اجتماعی داریم و باید این موضوع تصحیح شود.
این دکتری علوم تربیتی با تصریح بر اینکه ما از تعصبات بی جا زخم ‌خورده‌ایم، اظهار داشت: این یک معضل اجتماعی است که تجاوز و کودک آزاری به عادت تبدیل شده است.
وی از تشکیل خانواده بدون کسب آموزش‌های لازم انتقاد کرد و افزود: بهزیستی محدودیت‌های مالی فراوان دارد و شاید نتواند به همه مسایل به خوبی ورود کند اما باید مباحث روانشناختی در جامعه جدی گرفته شود.
دکتر علوی با بیان اینکه لازم است تا مفاهیم بد سرپرستی در اورژانس‌های اجتماعی، امور اجتماعی نظام خانواده، بهزیستی و دادگستری تغییر کند، اظهار داشت: در این قتل قاضی هم مقصر است چون باید اوضاع روحی و روانی کودک و خانواده را با ارجاع آنها به مشاوره مورد بررسی قرار می‌داد.
موسس مرکز تخصصی مشاوره رهیافت نوجوان فراری را حاصل تربیت خانواده دانست و تصریح کرد: باید فرهنگ و توجه کافی به کمک و مداخلات روانشناختی در بدنه دولت و نظام جدی گرفته شود.
بخواهیم یا نخواهیم قتلی روی داده که مقصر آن نه یک نفر که یک جامعه است، قتل چنان دردناک که احتمالا از نظام تربیتی غلط، اختلال شخصیت پدر و نوع روابط از هم گسیخته خانواده، تا تابوهای غلط در آن موثر بودند. همه ما مقصر این قتل ناخواسته‌ایم وقتی روزانه با هزار کلمه به ناموس هم تجاوز می‌کنیم و قوانین لازم را در حمایت از کودکان و نوجوانان به تصویب نمی‌رسانیم. کاش کمی انسان بودیم و هر روز با کلمات به هم زخم نمی‌زدیم کسی چه می‌داند شاید قبل از اینکه پدر رومینا او را کشته باشد کسی روح پدرش را که غیرتش زخم خورده به قتل رسانده باشد و او را تحریک کرده باشد. کاش کمی انسان باشیم.