جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ | 21 جماد أول 1446 Friday, 22 November , 2024
اخلاق و محبت‌ دو شاهراه تربیتی ۱۵ آبان ۱۴۰۳
یادداشت سردبیر به‌ بهانه آغاز هفته‌ تربيت اسلامی؛

اخلاق و محبت‌ دو شاهراه تربیتی

تربيت به معناي باروري و شكوفايي بذرهاي نهفته و كشف گنجينه‏هاي پنهان در وجود انسان است. همچنين مربي، رسول آگاهي، رشد، خويشتن‏شناسي و دگرسازي است. از اين رو به علت اهميت فوق‏العاده امر تربيت در به كمال رساندن انسان، دولت جمهوري اسلامي ايران، در سال 1359 ش از سيزدهم تا نوزدهم آبان ماه هر سال را هفته تربيت نام نهاد كه نخستين روز آن، روز دانش‏آموز نام گرفته است. یکى از ارکان و اهداف مهم دین و تربيت اسلامی، اخلاق است. مقصود از تمام معارف دینى و انجام مناسک و شعایر، ایجاد تحول اخلاقى در انسان است، به نحوى که اگر عناصر معرفتى و عبادى در دین نتوانند در حوزه‏ى اخلاقى تأثیر بگذارند به کمال خود دست نیافته‏اند. هنگامى که به اسلام نظر مى‏افکنیم درمى‏یابیم که پافشارى و تأکید بر غایت‏ها و فرجام‏هاى اخلاقى و عملى در قالب تقوا، عبرت‏آموزى، شکرگزارى، ایمان و یقین، دریافت هدایت، عبادت الهى، نیل به رشد و رستگارى و... بیانگر ارزش بى‏همتاى عنصر اخلاق در میان دیگر عناصر است؛ بنابراین مى‏توان متعلق تربیت دینى را همان تربیت اخلاقى دانست. پیامبر(ص) فرمود: اِنّى بُعِثْتُ ِلاُتَمِمَ مَکارِمَ الاَخْلاق؛ همانا من براى کامل کردن کرامت‏هاى اخلاقى مبعوث شده‏ام (بحارالانوار؛ ج16، ص210). مفاهیمى از قبیل برّ و نیکى، خیر، معروف، احسان، عدل، اجتناب از فحشا، منکر و ظلم و... حاکى از رویکرد اخلاق به تربیت دینى است. قرآن کسب معرفت را صرفا ابزارى براى نیل به تحول اخلاق مى‏داند؛ چه معرفت در سطح جهان‏شناسى باشد و چه آگاهى از امور غیب و چه معرفت از وقایع تاریخى. محبت نیز از دیگر استوانه‌های تربیت اسلامی است که در این يادداشت بدان خواهم پرداخت. اساس تربیت دینى بر محور برانگیختن حبّ و علاقه‏ى انسان و ایجاد وابستگى و تعلّق خاطر در او شکل مى‏گیرد. ایجاد و پرورش حس تعلّق، اشتیاق و عشق به خدا و درنتیجه به خَلق او و نفرت و انزجار از شیطان و مظاهر او وظیفه‏ى اصلى تربیت دینى محسوب مى‏شود. آنچه در اصل محبت‏محورى مطرح مى‏شود، میدان‏دارى گرایش‏هاى قلبى و اولویت عشق‏ورزى و راز و رمزهاى آن بر استدلال‏هاى بى‏طراوت عقلانى و افراط‏هاى بى‏روح عملى است. در بسیارى از آیات قرآن تبیین ارتباط انسان با خداوند یا بالعکس بر اساس دوستى و محبت، شکلى کاملاً متفاوت از روابط حاکم در دیگر گستره‏هاى ارتباطى به خود گرفته است. مفهومى که حکایت از عشق متقابل خلق و خدا مى‏کند، همان مفهوم محبت و عشق‏ورزى است که بیانگر کیفیت ارتباط دوجانبه انسان و خداست: قُلْ اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِى یُحْبِبْکُمُ اللّهُ؛ بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد (آل عمران، آیه‏ى 30). خداوند هنگام خطاب به رستگاران از واژه‏ى محبت و دوست داشتن استفاده مى‏کند و از طرف دیگر نسبت به کسانى که در وادى سرکشى و عصیان گام نهاده‏اند از واژه‏ى برائت یا عدم محبت استفاده می‌کند.