در دوران بچگی و تقریباً تا ۱۶ سالگی من، که بصورت اقساطی یک تلویزیون ۱۴ اینچ سیاه و سفید آن هم دست دوم از یک سمساری خریدیم، تنها وسیله ارتباط جمعی و سرگرمی درخانه ما، یک رادیوی دو موج ترانزیستوری کوچک بود که پدر خدابیامرزم، هر روز کمی پیش از اذان صبح آن را روشن میکرد، نمازش را که میخواند، اندکی صدای رادیو را زیاد میکرد و من و خواهرم با صدای مناجات بعد از اذان و « خبر ۶ صبح»، « قرآن و ترجمه » و مخصوصاً برنامه پرسابقه « تقویم تاریخ » ( با ملودی معروف زمان، ساخته گروه « پینگ فلوید » ) آرام، آرام از خواب بیدار و برای صبحانه آماده میشدیم، آخرین برنامهای که همزمان با خوردن صبحانه از رادیو میشنیدیم « بچههای انقلاب » بود و پس از آن راهی مدرسه میشدیم. ظهرها، اغلب پدرم درخانه نبود و رادیو هم کمتر روشن میشد، ولی سرگرمی هر شب ما، یعنی من، پدر، مادر و خواهرم شنیدن برنامه « قصه شب » همزمان با رفتن به رختخواب بود که دقیقاً ساعت ۱۰ شب از تنها شبکه رادیویی داخلی یعنی رادیو ایران پخش میشد، شاید بزرگترین تفریح و سرگرمی پدرخدابیامرزم همین برنامه بود که بعد از یک روز کارپرمشقت در زمینهای کشاورزی مردم، با اشتیاق تمام آن را تا آخر میشنید و بعد میخوابید.
در این برنامه که گویندگی شخصیتهای داستانی آن را صدا پیشگان توانمندی بر عهده داشتند، صدای پرطنین و خاص یک زن برایم بسیارجذاب و دوست داشتنی بود. سالها گذشت تا اینکه در دوران تحصیل در هنرستان صدا و سیما و در آغاز دهه هفتاد، که یواش یواش با مطبوعات آشنا و شروع به خریدن و مطالعه نشریههایی مثل سروش، سینما، ماهنامه فیلم و…. کردم با جادوی صدا و تصویر و زندگی و آثار فیلمسازان، هنرپیشگان، گویندگان و دیگر افراد نامآور این حوزه بیشتر آشنا شدم، صاحب آن صدای پرطنین و خاص را شناختم که از قضا نامش هم خاص بود، « ژاله علو ».
« ژاله علو » با نام اصلی شوکت علو زادهٔ ۲۹ اسفند ۱۳۰۵ و به روایتی اول فروردین ۱۳۰۶ در تهران است که عناوینی چون شاعر، گوینده، صداپیشه و بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما را میتوان در ادامه نام او آورد.
شوکت ( ژاله ) درکوچه شریعت، واقع در محله سنگلج تهران به دنیا آمد، پدرش ارتشی و پدربزرگ پدریاش(علوالسلطنه) از خوشنویسان دوران قاجار بود. به همین دلیل او در کودکی آثار ادبی بزرگانی چون حافظ، سعدی و مولوی را فرا گرفت. در نوجوانی عضو چند انجمن ادبی و گروه شعرخوانی بود و همین فعالیتها زمینه ساز راهیابی او به رادیو بعنوان تنها رسانه فراگیر آن دوران و گویندگی در آن، از سال ۱۳۲۷را مهیا کرد.
ژاله علو فارغالتحصیل دانشسرای مقدماتی و هنرستان هنرپیشگی تهران است.
ژاله علو از شاگردان «عبدالحسین نوشین»، استاد برجسته تئاترایران بود و تحصیلات خود را در «هنرستان هنرپیشگی تهران»، که نخستین مدرسه حرفهای تئاتر ایران محسوب میشود، تکمیل کرد. این مدرسه در سال ۱۳۱۷ با پشتیبانی سازمان پرورش افکارتأسیس شد.
معلم انشاء ژاله، «طوسی حائری»، روزنامهنگار شناخته شدهای بود که اولین گوینده زن رادیو ایران و همسر دوم احمد شاملو بود. ورود ژاله علو به رادیو باعث شد که نام هنری «ژاله» برای شوکت علو انتخاب شود. او درهمان بدو ورود، برنامه «داستان شب» را مدیریت و راهاندازی کرد که از جمله برنامههای محبوب رادیویی در آن دوران بود.
حضور ژاله علو در رادیو، نقطه آغازی برای فعالیتهای حرفهای او درعرصههای دیگری مثل تئاتر، سینما و تلویزیون شد. این هنرمند در سینمای پیش از انقلاب، نقشهای بیشماری ایفا کرد که از جمله آنها، میتوان به آثار شاخصی چون «داش آکل»، «طوقی»، «قلندر» و «دندان افعی» اشاره کرد.
بهمن فرمانآرا درکتاب خاطرات خود به موضوع انتخاب ژاله علو برای ایفای نقش فخرالنسا در فیلم «شازده احتجاب» پرداخته است. او به دلیل صدای زیبا و دانش ژاله علو، به این باور رسیده بود که هیچکس بهتر از او نمیتواند نقش فخرالنسا را بازی کند، اما درنهایت قد بلند او مانع از اجرای این نقش میشود.
حضور او در مجموعه «امیرکبیر» اولین کار بعد از انقلاب و نقشآفرینی وی در مجموعه «مختارنامه» آخرین حضور تلویزیونی اوست.
همچنین، نقش «خاله لیلا» در سریال تلویزیونی «روزی، روزگاری» از برجستهترین و بهیادماندنیترین نقشهای او در سالهای پس از انقلاب محسوب میشود.
درسال ۱۳۶۵ زمانی که تلویزیون ایران تنها دو شبکه داشت، ژاله علو مدیر دوبلاژ سریال محبوب « سالهای دور از خانه» ( اوشین ) شد، که سالها نام این مجموعه و ماجراهای زندگی شخصیت اصلی داستان بر سر زبانها بود.
در سال ۱۳۹۹، کمیسیون ملی یونسکو در ایران به دلیل چند دهه فعالیت هنری درخشان به ژاله علو لوح تقدیر اهدا کرد.
او علاوه بر فعالیتهای هنری در عرصه بازیگری و دوبلاژ، به عنوان شاعری برجسته نیز شناخته میشود. اشعار ژاله علو که مربوط به اوایل دههی پنجاه خورشیدی است در کتاب «زنان شاعر ایران» منتشر شده است.
ژاله علو پس از پایان تحصیلات هنرپیشگی برای اولین بار در فیلم « طوفان زندگی » به ایفای نقش پرداخت، او پس از بازی در چند فیلم سینمایی، وارد عرصه تئاتر شد و نخستین اجرای خود را در سال ۱۳۲۸، در یکی از نمایشهای هنریک استپانیان تجربه کرد و آخرین اجرای تئاتر خود را در سال ۱۳۳۷ و در نمایشی به نام توپاز، به کارگردانی نصرتالله محتشم، انجام داد.
او آغازگر دوبلهٔ کارتون در ایران بود و دوبلهٔ بسیاری از انیمیشن (کارتونهای) والت دیسنی، مانند پینوکیو، سفید برفی، زیبای خفته، سیندرلا، صد و یک سگ خالدار به کارگردانی وی انجام شدهاست.
وی در سال ۱۳۳۰، با نصرتالله محتشم ازدواج کرد.
نصرتالله محتشم ( ۱۳۵۹-۱۲۹۸ در تهران) هنرمند سینما و تئاتر ایران است.
برخی ازجوایز اهدایی به ژاله علو عبارتند از:
تندیس افتخار برای یک عمر فعالیت سینمایی از سوی خانهٔ سینمای ایران (۱۳۸۲)، تقدیرنامه برای یک عمر فعالیت هنری و تأثیر فرهنگی ازطرف انجمن بازیگران سینمای ایران، لوح تقدیر به عنوان کارگردان برتر از ششمین جشنوارهٔ بینالمللی برنامههای رادیویی، لوح تقدیر و جایزهٔ بهترین کارگردانی برای نمایشنامهٔ رادیویی «یک اتفاق ساده» درجشنوارهٔ بینالمللی برنامههای رادیویی (۱۳۸۵)،
معرفی به عنوان چهرهٔ ماندگار (۱۳۸۹)
و عناوین بیشماری از فیلمها که نام ژاله علو در آنهاست: افسونگر، آغا محمد خان قاجار، عروس دجله، یعقوب لیث صفاری، بیژن و منیژه، پیمان دوستی، آسمون جل، دندان افعی، شیرین و فرهاد، لیلی و مجنون، طوقی، لوطی، غریب، زمان از دست رفته، جنگ نفتکشها، آدم برفی، زن امروز، مهمان مامان، پرواز را به خاطر بسپار و………