دولت چهاردهم هم که به تعبیری بداقبالترین دولت ۴۵ سال اخیر بود، از روز تحلیف خود تا امروز با اتفاقات مختلفی درگیر بوده و حتی اگر دلش بخواهد سراغ حل مشکلات برود، شاید توان و امکان آن در عمل وجود نداشته باشد.
برابر آخرین خبرها، نرخ دلار به ۷۳ هزار تومان بالغ شد و افزایش نرخ دلار معنایی جز کاهش ارزش پول ملی ندارد که تبعات آن با افزایش قیمت همه کالاها و خدمات بر معیشت مردم آوار میشود و در این میان بخش زیادی از شهروندان استرس افزایش قیمت انرژی از برق و گاز و بنزین را نیز دارند به این خاطر که بخشی از این افزایشها اعمال شده و بخشی هم در آینده نزدیک محتمل است که اعمال شود آن هم در شرایطی که حقوق و درآمد بسیاری از مردم در حد همان افزایش حداقلی آغاز سال مانده و بسیاری از کسب و کارها نیز راکد است.
این روزها کام مردم از چند سو تنگ میشود یکی شنیدن اخبار تلخ استمرار جنگ در سوریه و لبنان و غزه، دوم افزایش قیمت اقلام خوراکی و نگرانی از احتمال افزایش قیمت بنزین و قطعی برق و مهمتر از همه کمتوجهی آشکار مجلس نسبت به این وضعیت و کملطفی دولت نسبت به بهبود شرایط.
معیشت مردم بهشدت تحت فشار است و حل مشکلات معیشتی شهروندان کاملاً در حاشیه قرار گرفته است و در چنین شرایطی، برخی نمایندگان هر روز حرف از ضرورت اخراج محمدجواد ظریف از دولت میزنند و بر ضرورت اجرای قانون حجاب درجامعه اصرار دارند، قانونی که پایه و بنای آن نه اصلاح بیحجابی بهعنوان یک موضوع فرهنگی که خالی کردن جیب مردم است و در نهایت نیز مدعی هستند القای شکاف بین مردم و دولت، کار دشمن است.
اتفاقاً این شکاف وجود دارد و القا نیست و ضمناً کار دشمن نیست که نتیجه همین بیتوجهی است. وقتی مدیران مجموعههای تخصصی با ارائه آمار حرف از کاهش سرانه مصرف لبنیات، گوشت، مرغ، ماهی و میوه در بین اقشار مختلف مردم میزنند و فلان نماینده وقت مجلس را میگیرد تا به محمدجواد ظریف حمله کند یا نماینده دیگر همه توان و انرژی خود را به کار بسته است تا قانون حجاب اجرا شود و زمانی که معیشت، دغدغه هیچ کس نیست چرا مردم نباید از چنین مسئولانی فاصله نگیرند و شکاف ایجاد نشود ؟
این شکاف وجود دارد و هر روز هم به عمق آن اضافه میشود اما عامل آن نه آمریکا و اسراییل که مسئولان هستند، مسئولانی که درکی از درد مردم ندارند و مشکلات اقتصادی بازنشستگان و کارمندان را نمیفهمند و به فکر اقدامی برای حل مشکلات جوانان که آینده کشور به آنان واگذار خواهد شد، نیستند.
مردم میبینند معیشت آنان در حاشیه قرار دارد اما مدیران دولتی و نمایندگان مجلس، یا اقدامی برای حل مشکلات معیشتی نمیکنند و یا تنها به طرح مشکلات بسنده میکنند و این نهایتِ تلاش آنان است.
بهعنوان نماینده افکار عمومی و بهعنوان کسانی که روزانه با مردم در تماس و تعامل هستیم لازم است این هشدار را به مدیران کشور بدهیم که اوضاع نامناسب اقتصادی و معیشت ویران، روح و روان بسیاری از اقشار جامعه از کشاورز و کارمند تا کارگر و فعالان صنفی را آزار میدهد و افزون بر آن، دیدن بیعملی مدیران و بیکاری نمایندگان بر آن مزید میشود آن هم در شرایطی که چشمانداز روشنی برای حل مشکلات نیز دیده نمیشود و عموم شهروندان به این باور رسیدهاند که مشکلات معیشتی شدیدتر خواهند شد.
بخش قابلتوجهی از اقشار جامعه بر این باور هستند که اقتصاد و معیشت، به حال خود رها شده است و دولتمردان نمیتوانند کاری برای این بخش انجام دهند و نمایندگان مجلس هم به دنبال بازیهای سیاسی خود هستند و این باور بهویژه در میان جوانان بسیار ناامیدکننده و یأسآور است.
مردم از مجلس و نمایندگان تندروی خانه ملت توقعی ندارند اما هنوز مختصر امیدی به مسعود پزشکیان و دولت چهاردهم دارند که تلاش دارد خود را در صف مردم و همصدا با آنان نشان دهد. از دولت توقع داریم امید نیمهجان مردم را ناامید نکند.