ازدواج کودکان یا کودک‌همسری، هنوز هم در کشور رواج دارد. موضوعی که به گفته فعالان حقوق کودک این پدیده در آینده بر سلامت خانواده‌ها تاثیر منفی خواهد گذاشت. هنوز هم بسیاری از دختر بچه‏‌های زیر ۱۵ سال، قربانی خودخواهی بزرگ‎ترها شده و به انتخاب آن‌ها پای سفره عقد می‎نشینند، آرزوهای کودکی‌شان زیر تور سفید عروسی […]

ازدواج کودکان یا کودک‌همسری، هنوز هم در کشور رواج دارد. موضوعی که به گفته فعالان حقوق کودک این پدیده در آینده بر سلامت خانواده‌ها تاثیر منفی خواهد گذاشت. هنوز هم بسیاری از دختر بچه‏‌های زیر ۱۵ سال، قربانی خودخواهی بزرگ‎ترها شده و به انتخاب آن‌ها پای سفره عقد می‎نشینند، آرزوهای کودکی‌شان زیر تور سفید عروسی دفن شده و با سر کردن تور عروس، دیوار بلندی بین آن‎ها و آرزوهایشان کشیده می‌‏شود و عروس کم سن و سال مانند کودک کنجکاوی از بالای این دیوار، دنیای بزرگ‎ترها را نگاه می‎کند.

ازدواج در سن پایین جزو سنت‎های مناطق روستایی است و شاید از نظر اهالی آن منطقه، دختری که ۱۵ سال دارد و هنوز مجرد است، سن ازدواجش گذشته است! خانواده‎ها دلیل شوهر دادن دختر بچه‎ها را این گونه بیان می‎کردند که برای این که پسرانمان از روستاهای دیگر زن نگیرند، دختران را از همان بچه‎گی نشان می‎کنیم و چند سال بعد عروسی می‎کنند.
معلم یکی از روستاهای کشور می گوید: پدر یکی از بچه‎ها به من گفت تا بوده همین بوده آقا معلم، تو نمی‎توانی راهی را که صد سال است پدران ما رفته‎اند یک شبه عوض کنی، چندین بار هم تهدید شدم و کتک خوردم، من نتوانستم جلوی شوهر دادن دختر بچه‎ها را بگیرم و هر ماه شاهد این اتفاق بودم.
معلمی دیگری که در روستای «ایوند» صوفیان تدریس می‎کند در ادامه از تجربیاتش در خصوص ازدواج‎های زیر ۱۵ سال در این روستا می‎گوید: روستای ایوند، ۳۰ کیلومتر با تبریز فاصله دارد و من در پایه‎ اول ابتدایی در کلاسی مختلط تدریس می‎کنم، اکثر دختران در این روستا از پایه ششم به بعد و در کلاس هفتم و هشتم، ازدواج می‎کنند، مدرسه‎ ابتدایی و راهنمایی در این روستا در کنار هم قرار داشته و چون با همکاران مدرسه راهنمایی در ارتباط هستم، از آن‎ها می‎شنوم که امروز هم یکی از دانش‎‌آموزانش ازدواج کرده است.
وی ادامه می‎دهد: اکثر والدینی که به من مراجعه می‎کنند، ۲۲ یا ۲۳ سال بیشتر سن ندارند و خودشان در سنین پایین ازدواج کرده‎اند، حتی پسران هم در این روستا قبل از خدمت سربازی ازدواج می‎کنند، ازدواج در سن پایین در این روستا به یک نوع فرهنگ تبدیل شده است.

ازدواج در سنین پایین از نگاه جامعه‌شناسان
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در گفت‎وگو با ایسنا، با اشاره به آسیب‌شناسی ازدواج در سنین پایین از بعد جامعه‌شناسی می‎گوید: ازدواج در سنین پایین عموماً به ازدواج‎هایی اطلاق می‌شود که بر اساس دین، قانون یا عرف در سنی پایین‌تر از سنی که این منابع به عنوان سن مناسب ازدواج تلقی می‌کنند، صورت گیرد، ممکن است بر اساس هر یک از سه منبع عمومی ناظر بر واقعه ازدواج نیز، سنین مختلفی به‌عنوان سن مناسب ازدواج در نظر گرفته شده و حتی برداشت‎های موجود بر اساس یک منبع در طول زمان نیز تغییر کند، باید دقت داشت که این پدیده نیز مانند هر تجربه انسانی و اجتماعی، عوامل تأثیرگذار و تبعات آن، دارای ابعاد مختلف از جمله اقتصادی، حقوقی و قانونی، فرهنگی و نظایر آن‌ها بوده و نیز می‌تواند در سطوح مختلف فردی، خانوادگی، خویشاوندی و اجتماعی مصداق پیدا کرده و قابل تحلیل باشد.
توکل آقایاری هیر، ادامه می‎دهد: هر چند ممکن است در برخی موارد بتوان منافعی برای این تجربه در نظر گرفت، اما عموما از این تجربه به‌عنوان یک آسیب فردی-اجتماعی یاد می‌شود که نیازمند مدیریت است. ازدواج زودرس در وهله اول می‌تواند افراد درگیر در چنین رابطه‎ای به ویژه دختران را از برخی حقوق اولیه و اساسی خویش محروم کند که از جمله‎ آن‎ها، حق دریافت آموزش و تحصیلات کافی است که این نیز بسیاری از تجارب دیگر آن‎ها در زندگی فردی و اجتماعی آینده‌شان رقم خواهد زد، تحصیلات به ویژه در دوران معاصر، از عوامل اصلی موثر بر شکل‌گیری شخصیت فردی و اجتماعی افراد محسوب شده و هر تجربه‌ای که مانع از تحصیلات کافی فرد بشود، قطع به یقین می‌تواند تمام تجارب فرد را در زندگی آینده نیز تحت تاثیر قرار دهد.

ازدواج‌‎های زودهنگام، عموما به نفع مردان تنظیم می‌شوند
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز در ادامه اظهار می‎کند: از آنجایی که بیشتر ازدواج‌های زودرس زمانی اتفاق می‌افتند که افراد درگیر در آن از بلوغ اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی لازم برای یک رابطه زناشویی و اجتماعی موفق را توسعه نداده‌‎اند، معمولاً رابطه زوجین دور از الگوهای امروزین پذیرفته شده‌ای است که از آن تحت‌عنوان الگوهای ارتباطی مشارکتی خانوادگی یاد می‌شود، جایی که هر دو زوج به شکل اشتراکی مسائل و امور خانوادگی را مدیریت کنند، بنابراین ازدواج‌‎های زودهنگام عموماً در معرض روابط نابرابر بین زوجین بوده و بیشتر به نفع مردان تنظیم می‌شوند و در این رابطه نابرابر، حقوق زنان عمدتاً به شکل کامل در نظر گرفته نشده و حتی مصادیقی از خشونت‌های مختلف در ابعاد جسمانی، جنسی، مالی و اجتماعی علیه زنان در چنین روابطی را می‌توان در نظر گرفت.
وی می‎گوید: روابط چنین زوجینی با گروه خویشاوندی نیز عموماً از نوع منفعلانه بوده و معمولاً زوجین تحت نظارت‌های شدید گروه فامیلی و خویشاوندی، روابط درون خانواده را تنظیم می‌کنند و به نظر می‌رسد چنین رابطه‎ای، متن مناسبی را برای رشد و بالندگی کامل طرفین فراهم نمی‎کند، طبیعی است که بحث پرورش و تربیت فرزندان حاصل از چنین ازدواج‎هایی تا حد زیادی نیز می‎تواند تحت‌الشعاع قرار گیرد.