مریم خباز   نشئگی را مرزی نیست، سقف ندارد این خرابی‌ها، نو می‌شود، رنگ می‌گیرد، رنگ می‌بازد،‌ هر روز به یک اسم و به یک بهانه. امروز حرف از تونی می‌زنند، از دیلر و پیوندش با دلار، از بی‌اشتهایی، بی‌خوابی وجسارت بی‌حدی که تونی به جوان‌ها می‌دهد و مشتری‌هایش، جمعی بچه‌پولدار شمال شهری‌اند که مصرف […]

مریم خباز

 

نشئگی را مرزی نیست، سقف ندارد این خرابی‌ها، نو می‌شود، رنگ می‌گیرد، رنگ می‌بازد،‌ هر روز به یک اسم و به یک بهانه. امروز حرف از تونی می‌زنند، از دیلر و پیوندش با دلار، از بی‌اشتهایی، بی‌خوابی وجسارت بی‌حدی که تونی به جوان‌ها می‌دهد و مشتری‌هایش، جمعی بچه‌پولدار شمال شهری‌اند که مصرف مشامی دارند و حاضرند به خاطر تونی پول‌های گزاف بدهند.

مافیای موادمخدر اسم جدید کوکائین را گذاشته تونی، نامی که چندان هم بی‌مسما نیست و برمی‌گردد به یک فیلم هالیوودی به نام صورت‌زخمی که آلپاچینو در آن ایفاگر نقش تونی مونتانا بود. یک قاچاقچی حرفه‌ای موادمخدر که در برخی صحنه‌های فیلم مقابل کوهی از کوکائین و مشروبات الکلی مشغول نشئگی است.

اکبر آن سوی خط ماشین می‌راند و با صدایی دورگه خبر می‌دهد همین چند روز پیش در یکی از پارتی‌های مختلط،‌ مصرف تونی و عوارض بعدش را دیده و پَک‌های مشمایی تونی را هم در دست گرفته و شنیده که تونی را در لوله‌های بندانگشتی شبیه لوله آزمایشگاه هم می‌فروشند. اکبر می‌گوید، مصرف‌کننده‌های تونی زود سرخوش می‌شوند اما از خور و خواب می‌افتند و میل به هیچ چیز ندارند جز مایعات بخصوص الکل که مهمانی‌های شبانه آنچنانی بدون آن نه شروع می‌شود، نه تمام.

دستمال خطرناک

«هروئین سورچی» نامی است که درمانگران اعتیاد را این روزها در برخی شهرها از جمله اصفهان دارد آزار می‌دهد. سورچی صفتی است که مافیا به هروئین چسبانده‌اند تا آن را مختص مهمانی‌ها و جمع‌های پرعیش معرفی کند و وحشت مصرف هروئینِ بی‌صفت را بریزد مثل حشیش که عده‌ای به آن می‌گویند پنیر تا تلخی مصرفش را بگیرند و هاله ترس را از دور و برش بردارند.

اما دستمال، محرک توهم‌زایی که ورودش به بازار با انکار مراجع رسمی همراه بود ولی کم‌کم تائید شد در فهرست موادمصرفی بازار ایران آمده و فقط یک اسم و بازی مافیا با لغات نیست، چون مصرف‌کنندگان آن دارند کم‌کم به کلینیک‌های ترک اعتیاد می‌روند و خطری همچون طغیان مصرف شیشه را گوشزد می‌کند.