جناب آقای عقیلی، برای آغاز بحث وضعیت موسیقی و آواز امروز ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ وضعیت موسیقی و آواز ایران، متاسفانه چندان مساعد نیست. شرایط اقتصادی و مسائل اخیر کشور و اتفاقات اخیر به وجود آمده بیشتر ضربه را به بخش فرهنگی و هنری کشور وارد می کند. ضمن اینکه به دلیل موسیقی […]

جناب آقای عقیلی، برای آغاز بحث وضعیت موسیقی و آواز امروز ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
وضعیت موسیقی و آواز ایران، متاسفانه چندان مساعد نیست. شرایط اقتصادی و مسائل اخیر کشور و اتفاقات اخیر به وجود آمده بیشتر ضربه را به بخش فرهنگی و هنری کشور وارد می کند. ضمن اینکه به دلیل موسیقی های مختلف ایجاد شده یک نابسامانی در حوزه موسیقی کشور شاهد هستیم. متاسفانه می بینیم که بازیگران خواننده می شوند و برای خود کنسرت اجرا می کنند، داشتن و یا نداشتن صدای خوب مهم نیست، فقط به واسطه معروف بودن و بازیگر بودن و اجرای کنسرت، شامل حمایت مردمی شده و آن جایگاه موسیقی را که شخصی با زحمت فراوان و خون دل در عرصه موسیقی به دست آورده را یک شبه تنزل می دهد. یا برعکس خواننده ای که بازیگر می شود و شان بازیگری را زیر سوال می برد. در هر دو صورت درست نیست. این نابسامانی و سردرگمی در موسیقی وجود دارد. بخصوص در موسیقی فاخر که این روزها کمرنگ شده است. به جهت اینکه سلیقه مخاطبین هم تغییر کرده است و به سمت و سوی مختلفی سوق داده شده است امیدوارم که با تلاش همکاران سلیقه مردم به سمت جایگاه اصلی و جدی برگردانده شود.
در میان خوانندگان بعد از انقلاب آیا شخصی بوده که صدا و آوازش نظر شما را به خود جلب کند؟
در زمان انقلاب من یکساله بودم و اکثر دوستان و همکارانم هم، بالطبع هم نسلان من هستند و کارهایشان را دوست دارم و گوش می دهم. اما اینطور نیست که کارهای قبل را دوست نداشته باشم. من به استاد شجریان ارادت ویژه دارم و عاشقانه دوستشان دارم. از جمله خوانندگان هم نسل خودم که صدایشان را دوست دارم همایون شجریان و علیرضا قربانی و دوستان دیگر است. تفکرشان را دوست دارم چون اعتقاد دارم فکر است که به صدا شخصیت می دهد.
بسیاری از مردم دوست دارند بدانند آقای عقیلی اوقات خود را با شنیدن چه موسیقی هایی دیگری می گذراند؟
همه نوع موسیقی گوش می دهم و زیاد برایم مهم نیست که بر روی موسیقی خاصی تاکید کنم. موسیقی خوب، چه پاپ باشد، چه سنتی، چه کلاسیک؛ گوش می دهم. اگر کار به سلیقه و ذائقه من خوش بیاید و بپسندم گوش می دهم.
استاد درخصوص دلیل همکاری خودتان با استاد ایرج خواجه امیری بفرمایید.
حدود۱۰ روز پیش یک ویدئو کلیپ تحت عنوان «آوای ایران» منتشر کردیم. که باعث افتخار بنده بود که با استاد حسین (ایرج) خواجه امیری همکاری کنم. در واقع این همکاری ادای دین بنده به استاد بزرگ موسیقی اصیل ایران و استادی که سال های سال با صدایش خاطره داشتم، بود. ایشان بسیار برای من قابل احترام بوده و هستند. در طول فعالیتم در حوزه موسیقی همواره به استاد ایرج خواجه امیری و صدای او که همچنان در ۸۶ سالگی پرصلابت است، غبطه خورده‌ام و همواره فکر می‌کنم که اگر من هم بتوانم تا سن ۷۰ سالگی همچون استاد بخوانم بسیارخوشحال خواهم شد و خدا را شکر خواهم کرد. ایشان صدای خوب و خوشی دارند و با صدایشان کارهایی می کنند و آوازهایی سر می دهند که من واقعا حیرت می کنم. صدایشان زیبا و جذاب است و یک طنین خاصی دارد. شاید چند قرن بگذرد تا یک نفر مثل استاد ایرج پا به عرصه بگذارد و ماندگار شود و این واقعا برای من باعث افتخار است.
دلیل دیگری که این اثر ساخته و منتشر شد، اهمیت شناساندن نسل قدیم موسیقی ایران به نسل جدید است. امیدوارم این اثر، مفهومی که مدنظر داشته‌ایم را به مخاطبان منتقل کند. این پروسه ۲ سال طول کشید. با توجه به شرایط و هماهنگی های لازم برای ضبط و … . کار سختی بود. فیلمبرداری در سه مکان مختلف بود و ایشان باید در هر سه مکان حضور می داشتند. به هر جهت باید آهنگ ساخته و تنظیم می شد. این اثر ترکیب قطعه (همه چشمها به ایرانه) با آهنگسازی مهیار فیروزبخت، شعر بامداد جویباری و تنظیم امیر فیروزبخت و قطعه (ایران) با آهنگسازی و تنظیم دوست هنرمندم بابک زرین و شعری از زنده یاد افشین یداللهی است. ایجاد یک پل ارتباطی میان این دو قطعه و هم‌آوایی بنده با استاد ایرج و همراهی ایشان با من در خوانش این دو اثر در قالب قطعه «آوای ایران»، نکته جذاب و جالب توجه این همکاری است.
آیا این همکاری مشترک ادامه دار خواهد بود؟
بله قرار است کنسرت هایی در سطح کشور با هم انجام دهیم. من مطمئنم که مردم استقبال خواهند کرد و برایشان بسیار جذاب خواهد بود و برای همیشه در تاریخ ماندگار خواهد ماند.
بنظر شما صدا و سیما بر سطح سلیقه مخاطبانش در زمینه موسیقی تاثیرگذار است؟
صددرصد تاثیرگذار است. بهرحال یکی از رسانه هایی است که می تواند بر فرهنگ و اشاعه فرهنگ و هنر تاثیر بگذارد. ولی ما معضلی در صدا و سیما داریم و آن این است که ساز در این رسانه پخش نمی شود. به نظر من باید برنامه هایی در این زمینه اجرا شود و اطلاع رسانی شود تا مردم آن را بشناسند و این ضعف پوشش داده شود. در بخش موسیقی پاپ مردم تا حدودی به سازها آشنایی دارند اما در زمینه شناسایی ساز سنتی مشکل داریم. مثلا نوجوانان به ندرت این سازها را می شناسند. به نظر من اگر در تلویزیون برنامه هایی از این دست ساخته شود بسیاری علاقمند می شوند.
به عنوان سوال آخر چه چیزی توانسته موسیقی سنتی و اصیل را با توجه به شرایط امروزی، حفظ و زنده نگه دارد؟ چون عده کمی از جوانان تمایل و گرایش به این سبک از موسیقی اصیل دارند؟
اولا همانگونه که خودتان گفتید، تلاش برخی از جوانان هم نسل بنده. دوم پتانسیل موسیقی سنتی باعث ماندگاریش می شود. موسیقی سنتی مثل فرش دستباف می ماند و هر چه پا می خورد ارزشش بیشتر می شود و روز به روز ارزشمندتر و گرانبهاتر می شود. برای همین هیچ وقت از بین نخواهد رفت. زیرا موسیقی سنتی ریشه در سنت و فرهنگ و سنت های ما ایرانی ها دارد. زمانی که یک بچه به دنیا می آید در گوشش لالایی می خوانند. لالایی گوشه بختیاری در دستگاه همایون است. برای همین ریشه در سنت و فرهنگ و خون ما دارد و هیچوقت از بین نمی رود. مثل تخت جمشید و سی و سه پل اصفهان می ماند. اینها هیچوقت از بین نمی روند زیرا جزو فرهنگ ما هستند. موسیقی سنتی هم آثار تاریخی، ملی و باستانی ماست برای همین مثل فرش دستباف هر چه پا بخورد ارزش و ماندگاریش بیشتر می شود.