آرتور كريستين سَن، مستشرق دانماركي در ۳۱ دسامبر ۱۸۷۵م در كپنهاك، پايتخت دانمارك به دنيا آمد. وي در دوران تحصيل در دوره متوسطه به زبانشناسي و امور مشرق علاقهمند گرديد و پس از فراگيري زبان فرانسه و لاتين و تاريخ، به آموختن زبانهاي فارسي، عربي، سانسكريت و تركي پرداخت. كريستين سن پس ازپايان […]
آرتور كريستين سَن، مستشرق دانماركي در ۳۱ دسامبر ۱۸۷۵م در كپنهاك، پايتخت دانمارك به دنيا آمد. وي در دوران تحصيل در دوره متوسطه به زبانشناسي و امور مشرق علاقهمند گرديد و پس از فراگيري زبان فرانسه و لاتين و تاريخ، به آموختن زبانهاي فارسي، عربي، سانسكريت و تركي پرداخت. كريستين سن پس ازپايان تحصيلات دانشگاهي، براي جمع آوري موادي براي رساله دكتراي خود درباره عمر خيام نيشابوري، به كتابخانههاي لندن، پاريس و اسپانيا و نقاط ديگر سفر كرد و براي نخستين بار با ابنيه و آثار تمدن شرق و اسلامي در اسپانيا روبرو شد. او در سال ۱۹۱۴میلادی راهي ايران شد و درباره فرهنگ، دين و زبان ايران، به تحقيق و نگارش پرداخت. حاصل اين سفر و سفرهاي بعد او به ايران، كتب و آثار متعددي است كه در تحقيق لهجهها و فرهنگ مردم ايران نوشته است. کریستنسن سه بار به ایران سفر کرد. بار نخست در سال ۱۹۱۴ که در بازگشت شرح سفر خود را در کتابی به نام ماورای دریای خزر منتشر کرد. او در این سفر درباره فرهنگ، دین و زبان ایران به پژوهش و نگارش پرداخت. دستاورد این سفر و دیگر سفرهای وی به ایران، کتابها و آثار فراوانی درباره لهجهها و فرهنگ مردم ایران است. بار دوم و سوم سفر در سالهای ۱۹۲۹ و ۱۹۳۴ انجام گرفت. شرح این دو سفر را در دو کتاب ایران قدیم و ایران جدید و سیمای فرهنگ و هنر ایران به رشته تحریر کشید. در سفر دوم به ایران او با روشنفکران ایرانی و ایدئولوژی آنها آشنا شد که در واقع ایدئولوژی ملیگرایی رمانتیک دوران رضاشاه بود. بعد از بازگشت به دانمارک با روشنفکران ایرانی هم مکاتبه داشت، مثلاً با مجتبی مینوی، حسن پیرنیا و صادق هدایت. این باعث شد موضوعات دیگر در زمینه ایرانشناسی کانون مطالعاتی آرتور کریستن سن بشود. كريستين سن در مطالعات لهجهشناسي خود، فقط از نظر زبانشناسي به لهجهها نمينگريست، بلكه در ضمن تحقيق، مسائل و تحولات تاريخي و قومي را نيز در نظر داشت و هدفش اين بود كه صورت كنوني لهجههاي مختلف را با بررسي دقيق، تصوير كند و درك روشني از وضع تحول و تطور زبانهاي مادي، پارتي، فارسي باستان، فارسي ميانه و زبان ساسانيان به دست آورد. از پروفسور كريستين سن بيش از سيصد كتاب، رساله و مقاله به جاي مانده است كه تتبّعات انتقادي بر رباعيات خيام، شعرا و فلاسفه اسلامي، داستان بهرام چوبينه و ايران در زمان ساسانيان از آن جملهاند. آرتور كريستين سن سرانجام در ۳۰ مارس ۱۹۴۵م پس از نزديك به نيم قرن تحقيق پيرامون تاريخ و فرهنگ ايران، در هفتاد سالگي درگذشت.
اختراع کبریت
اولین کبریت شیمیایی در سال ۱۸۲۷ میلادی توسط «جان واکر» اختراع شد. این کبریتها چوبهای باریکی بودند که سرهای آنها نخست گوگردی شده و سپس در کلرات پتاسیم و رصن و گوگرد اکسیژنه آغشته میشد و در آخر در محلول اسید سولفوریک فرو برده میشد. در سال ۱۸۳۰ میلادی شارل سوریای فرانسوی کبریت فسفری را اختراع کرد که با فسفر سفید ساخته میشد. بعدها این کبریت به کبریتی تبدیل شد که بر اثر مالش با کاغذ شیشهای آتش میگرفت. خمیر این کبریتها از کلرات پتاسیم، سولفور آنتیمون و آب صمغ بود. به دلیل خطر استفاده از فسفر سفید کارل رانس و لوندسترم فسفر بیشکل، را که مخلوطی از فسفر سفید و قرمز بود را به کار بردند. با این حال آلمانیها افتخار این اختراع را برای کامرر میدانند و اتریشیها و مجارها نیز آن را به اتین رومر و پرشل نسبت میدهند. نخستین کارخانه کبریتسازی جهان توسط کامرر آلمانی در سال ۱۸۳۲ میلادی ساخته شد. نخستین کارخانه کبریت در ایران کبریت توکلی است.