علی مغانی/ ده روز پیش، درست همان وقتی که باشگاه استقلال به این نتیجه رسید که استراماچونی با وجود دریافت قسط دستمزد ۱۶۰ هزار یورویی، تمایلی برای بازگشت به ایران ندارد، فرهاد مجیدی به عنوان جدیترین گزینه جانشینی این مربی ایتالیایی مطرح شد. اما بعد از اطلاعیه رسمی باشگاه که اعلام کرد […]
علی مغانی/
ده روز پیش، درست همان وقتی که باشگاه استقلال به این نتیجه رسید که استراماچونی با وجود دریافت قسط دستمزد ۱۶۰ هزار یورویی، تمایلی برای بازگشت به ایران ندارد، فرهاد مجیدی به عنوان جدیترین گزینه جانشینی این مربی ایتالیایی مطرح شد.
اما بعد از اطلاعیه رسمی باشگاه که اعلام کرد همکاری استقلال با استراماچونی به پایان رسیده، عکسالعمل تند هواداران چنان آتشین و سنگین بود که کسی باور نمیکرد همین هواداران سالها شعار «آهای فرهاد مجیدی» را روی سکوها میخواندند. در بحبوحه نظرات بسیار منفی هواداران و در ساعاتی که قرار بود فرهاد مجیدی به عنوان مربی معرفی شود، حمله توپخانه رسانههای مجازی چنان شدت گرفت که «۷ محبوب آبیها» در کمتر از ۲۴ ساعت به «۷ سابقاً محبوب» تبدیل شد و از پذیرش مربیگری استقلال انصراف داد.
بعد از اینکه علی خطیر پروژه صدباره بازگشت استراماچونی را کلید زد و اعلام کرد هنوز راهی برای راضی کردن مربی ناراضی وجود دارد، امیدواری تازهای در میان هواداران شکل گرفت که معاون سابق ورزشی که روابط خوبی با ایتالیاییها دارد، شاید گرهگشا باشد اما نتیجه هفت روز اتلاف وقت، مذاکره در دوحه با هدفی مبهم و با فردی که گفته میشد وکیل استراماچونی است و کلی جنجال رسانهای، یک «هیچ بزرگ» بود. هفت روزی که فقط استقلال را از برنامه آمادهسازی و فعالیت در بازار نقل و انتقالات عقب انداخت و عاقبت باشگاه استقلال که چارهای جز انتخاب فرهاد مجیدی نداشت، با یک هفته تأخیر باز هم او را به عنوان مربی استقلال در ادامه فصل انتخاب کرد.
فرهاد مجیدی سال گذشته در شرایطی جانشین شفر شده بود که بعد از شکست در مشهد، عملاً بخت قهرمانی آبیها به صفر نزدیک شده بود. در لیگ قهرمانان هم استقلال عملاً حذف شده بود و آن ۵ بازی، اهمیت زیادی نداشت اما این بار فرهاد در حالی نفر اول نیمکت میشود که فقط ۵ امتیاز با صدر جدول فاصله دارد و «استقلالِ استراماچونی» در مقاطعی از نیم فصل اول چنان نمایش درخشانی داشته که میتوان با قاطعیت گفت این تیم پتانسیل قهرمانی را دارد. ضمن اینکه لیگ قهرمانان آسیا هنوز آغاز نشده، استقلال در فینال جام حذفی یک بازی بسیار سرنوشتساز مقابل سپاهان دارد و در ۱۴ بازی باقیمانده لیگ، راهی طولانی برای در کورس ماندن و قهرمانی احتمالی دارد. این در واقع، بعد از یک تجربه آزمایشی مربیگری برای فرهاد مجیدی، یک آزمون واقعی واقعی است.
فعلاً اولین چالشی که فرهاد مجیدی با آن روبهرو است، کمبود زمان برای آمادهسازی بین نیم فصل خواهد بود. استقلال به خاطر درگیر بودن با مرحله پلیآف لیگ قهرمانان آسیا، زودتر از بقیه تیمها باید آماده بازیهای نیم فصل دوم شود و تیمی که بیشتر از سه هفته است به امان خدا رها شده، داریوش شجاعیان و محسن کریمی، دو مصدوم قطعی تا آخر فصل دارد که باید هرچه زودتر جایگزین آنها مشخص شود. به جز این دو نفر، حتی در روزهای خوب و خوش با استراماچونی هم مشخص بود که این تیم حداقل در دو پست نیاز به بازیکن جانشین دارد و با همان ترکیبی که همه از حفظ بودند، نمیشود تا آخر لیگ ادامه داد و در کورس باقی ماند.
کسی نمیداند فرهاد مجیدی چه آیندهای در مربیگری خواهد داشت. او جزو خوشبختهایی بوده که برای شروع کار در این عرصه، حتی یک روز هم گذارش به لیگ دسته دو و زمینهای ناهموار نیفتاده و مربیگری را از بالاترین سطح (استقلال و تیم ملی امید) و چمن مخملی ورزشگاه آزادی شروع کرده. این بهترین و شاید آخرین فرصت برای فرهاد است که خودش را به عنوان یک مربی در فوتبال ایران تثبیت کند. قطعاً محبوبیتی که پیش از این به عنوان بازیکن نزد تماشاگران داشته، به او کمک میکند که مسیر سادهتری برای موفقیت داشته باشد اما خود او در همین یک هفته اخیر عملاً طعم تلخ شعارهای بیرحمانه هواداری را چشیده و امروز خوب میداند که اعتباری که در این سالها کسب کرده، فقط برای چند هفته او را از گزند انتقادها مصون میکند.