سعید سرفرازیان روزنامه نگار/ شش سال است که آب خوش از گلوی استقلال و هوادارانش پایین نرفته است. شش سال است که وزارت ورزش دولت تدبیر و امید به هر بهانهای تبر بر تنهی زخمی استقلال میزند تا این درخت تنومند بر زمین بیفتد. متاسفانه وزارت ورزش به عنوان متولی اصلی ادارهی استقلال هرگز […]
سعید سرفرازیان
روزنامه نگار/
شش سال است که آب خوش از گلوی استقلال و هوادارانش پایین نرفته است. شش سال است که وزارت ورزش دولت تدبیر و امید به هر بهانهای تبر بر تنهی زخمی استقلال میزند تا این درخت تنومند بر زمین بیفتد. متاسفانه وزارت ورزش به عنوان متولی اصلی ادارهی استقلال هرگز به خواستههای به حق هواداران بیشمار استقلال توجهی نمیکند این وزارت خانه با تصمیمات غلط و نادرست شرایطی را به وجود آورده که استقلال هرگز روی آرامش را به خود نبیند، از تشکیل هیئت مدیرههای فرمایشی تا انتصاب مدیرعاملان ضعیف و منفعل تنها گوشهای از اجحاف و ظلمی است که وزارت ورزش به استقلال روا داشته است. مثل امروز استقلال در فوتبال ایران مثل فردی است که با دست و پای بسته در دریا رها شود و از او انتظار داشت خود را به ساحل برساند. شرایط سخت در بیرون و درون زمین فوتبال که گریبانگیر آبیها را گرفته باعث شده تا آه و نالهی هواداران استقلال به عرش برسد. در حالیکه هوادار استقلال انتظار دارد دولتمردان و مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس که سوگند خدمت صادقانه به مردم را خوردهاند تا به داد استقلال برسند و این تیم مردمی و محبوب را از این بن بست ایجاد شده نجات دهند، اما آنچه نصیبشان میشود نادیدهگرفتن و افزایش ضخامت پنبه هایی است که در گوش مدیران و مسئولان ورزش کشورگذاشته شده تا صدای عدالت خواهی هواداران استقلال شنیده نشود. اگر بخواهیم از مانع تراشی و سنگ اندازی وزارت ورزش های گودرزی و به ویژه مسعود سلطانیفر سر راه موفقیت استقلال برایتان مطلب بنویسیم مطمئناً مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. بزرگترین ضربه برای نابودی استقلال زمانی وارد شد که وزیران ورزش در تشکیل هیئت مدیرهی باشگاه بزرگ استقلال شایسته سالاری را نادیده گرفتند. متأسفانه در ترکیب هئیت مدیرهی این باشگاه از افرادی سود برده میشود که فرسنگها با فوتبال و چگونگی مدیریت در یک باشگاه فوتبال فاصله دارند. عمق فاجعه زمانی روشن تر میگردد که بیشتر اعضای انتصاب شده در هئیت مدیرهی استقلال از دوستان و رفقای قدیمی سلطانیفر هستند و حتی شایعهی پرسپولیسی بودن اعضای هیئت مدیرهی استقلال هم بارها به گوش رسیده است. خلیل زاده که اینک سرپرست استقلال است از دوستان قدیمی وزیر در زمان استانداری ایشان در گیلان است، فتحی با وزیر دوستی بیست ساله دارد و گفته میشود با هم در کاری اقتصادی هم شراکت دارند، همین موارد است که باعث میشود که این افراد توانایی مخالفت و تصمیم گیری مستقلانه از وزیر را نداشته باشند. اگر تک و توکی هم به عنوان افراد مستقل و کاربلد به مدیریت استقلال رسیده باشند در زمانی کوتاه مقدمات برکناری و استعفای آنان فراهم شده است. در تمام مدت حضور فتحی در رأس باشگاه استقلال هواداران استقلال خواهان برکناری او بودند اما وزیر ورزش یکبار به خواستهی هواداران گوش نداد و توجهی نکرد. آیا بیست میلیون هوادار عاشق که فریاد میکشند و از وزیر ورزش برکناری فتحی را خواستار شدهاند غلط فکر میکنند؟ اگر قرار به حذف فتحی و آوردن فتحاللهزاده بود و این جابجایی صرفاً برای سر و سامان دادن به اوضاع نابسامان استقلال بود چرا از همان روز اول عنان اختیار در مورد استقلال و بازگرداندن استراماچونی به فتحاللهزاده واگذار نشد؟ چرا فتحی همچنان در هیئت مدیرهی استقلال ماندگار است؟ هواداران استقلال خیلی زود دانستند مانور روی اسم فتحاللهزاده و انتصاب ایشان به عضویت هیئت مدیره برای آرام کردن آنها میباشد و هیچ عزمی برای بازگرداندن استراماچونی به استقلال نزد مدیران وزارت ورزش و باشگاه وجود ندارد. اینک در شرایطی قرار داریم که وزیر ورزش با نقشه و طرح های مختلف موفق شده علی فتحاللهزاده خویی را هم با خود همراه سازد تا با ایجاد اختلاف و تفرقه میان هواداران استقلال ضربه نهایی را بر پیکر بی جان استقلال وارد نماید. اینجاست که باید فریاد برآورد و به مسئولان رده بالای کشور گفت آقایان به داد استقلال برسید! این تیم تنها دلخوشی خیل عظیمی از هواداران است لااقل این دلخوشی را از اننگیرید ، در این تیم بزرگانی چون منصور پورحیدری و ناصر حجازیها و غلامحسین مظلومیها تلاش کردهاند تا با پیروزی و موفقیت لبخندی بر لب هواداران بنشانند. امروز هواداران استقلال یک نام را صدا میزنند و آن مربی محبوب ایتالیایی است که با حضورش طعم شیرین موفقیت و صدرنشینی را پس از سالها به کام تلخ هواداران نشاند اما او با بی کفایتی و بی توجهی مدیران استقلال از تیم رانده شد. اگر واقعاً صدای مردم برای رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی مهم است به صدای هواداران استقلال گوش دهند و به خواستهی اصلی آنان که بازگرداندن استراماچونی به رأس کادر فنی تیم استقلال میباشد جامهی عمل بپوشانند.