شش ماه پیش، انتخاب مجدد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا در انتخابات پیشرو کاملا دست یافتنی به نظر میرسید، اما حالا او برای به پیروزی رسیدن در این رقابت با نبردی پر فراز و نشیب رو به رو است. نظرسنجیها نشان میدهد كه وی به طور قابل توجهی از جو بایدن، کاندیدای دموکرات، […]
شش ماه پیش، انتخاب مجدد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا در انتخابات پیشرو کاملا دست یافتنی به نظر میرسید، اما حالا او برای به پیروزی رسیدن در این رقابت با نبردی پر فراز و نشیب رو به رو است.
نظرسنجیها نشان میدهد كه وی به طور قابل توجهی از جو بایدن، کاندیدای دموکرات، عقب مانده است، بایدنی که چندان شخصیتی جذابی حتی برای سن و سال دارها هم نیست.
این بار این خبرنگاران و رسانهها نبودند که با فریب و دروغ باعث عقبماندن ترامپ از رقابت شده باشند، بلکه این تصمیمات خودش از جمله برخورد فاجعه آمیز با بیماری همه گیر کروناویروس و پیامدهای آن بود که او را در رقابت عقب انداخت.
با این حال، این روند همچنان برای ترامپ برگشت پذیر است. با بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش شیوع ویروس کرونا، ترامپ میتواند با فروتنی اشتباهات خود را پذیرفته، گفتمان خود را تغییر و تلاش کند تا کشور را متحد کند، در هر حال رئیسجمهور باید پیش از هر چیز رویه غلط خود را اصلاح کند. هرچند که متأسفانه، چنین رفتاری در دیانای سیاسی یا حتی انسانی او وجود ندارد. به نظر میرسد ترامپ قصد دارد همچنان روش دیگری را دنبال کند.
اول اینکه، ترامپ از اعتراضاتی که آمریکا از زمان کشته شدن جورج فلوید به خود دیده سوء استفاده میکند. او قصد دارد با تاکید مداوم بر خطر یک انقلاب چپ که میتواند ارزشهای اصلی لیبرال، نمادها و هویت آمریکا را به خطر اندازد، شهروندان حامی خود به ویژه اکثریت سفیدپوستان را بترساند.
ترامپ تلاش میکند آنچه را که ریچارد نیکسون در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۱۹۶۸ با موفقیت به دست آورد مجددا به دست آورد. در آن مقطع جنبش گسترده حقوق مدنی و اعتراضات شدیدی علیه جنگ ویتنام به وقوع پیوسته بود و آمریکا درگیر اعتراضات گسترده نژادی، اجتماعی و سیاسی در پی قتلهای مارتین لوتر کینگ جونیور و رابرت کندی بود.
در این بین برخی از گروههای معترض با تخریب بسیاری از نمادهای میراث آمریکایی به نوعی در زمین ترامپ بازی کرده و حرفهای او را تایید میکنند. دوم، چهار دهه پس از تشکیل چین به رهبری حزب کمونیست در سال ۱۹۴۹ ترامپ امروز در حال چانهزنی و کلنجار رفتن با پکن است. در هفتههای اخیر، ادبیات سیاسی واشنگتن به طرز جالبی در قبال چین تغییر کرده، به این ترتیب که مدام از حزب کمونیست چین به جای چین استفاده میشود. ترامپ و مشاورانش اصرار دارند که حزب کمونیست یک تهدید جدی برای امنیت ملی آمریکا است. پس از گذشت چندین دهه از روابط اقتصادی مثمر ثمر، جایی که مصرف کنندگان آمریکایی توانستند از کالاهای ارزان قیمت چینی بهرهمند شوند، حالا شرایط به کلی در شرف تغییر است و واشنگتن از حزب کمونیست به عنوان شر مطلق نام میبرد.
و اما در مورد ایران، با توجه به روند متمایزی که ترامپ نسبت به سلف خود در قبال این کشور اتخاذ کرده، ممکن است ترامپ دست به انجام حملات محدودی علیه ایران بزند.
ایران در حال حاضر نگران انتخابات آمریکا نیست، اما از آنجا که انتخابات آمریکا با شیوهای متفاوت برگزار میشود و در آن نه تعداد افراد که تعداد آرا الکترال حائز اهمیت است، شرایط قدری متفاوت به نظر میرسد. اکنون کلید پیروزی در انتخابات کسب آرا ایالات مهم خواهد بود. اخیراً تعدادی حوادث اسرارآمیز از جمله انفجار در تاسیسات غنی سازی هستهای نطنز در ایران رخ داده، که به نظر میرسد به واسطه عملیات اسرائیلیها با چراغ سبز واشنگتن به وقوع پیوسته است. اگر این انفجارها توسط هواپیمای بدون سرنشین بوده باشد، احتمالا پشتیبانی لجستیکی آن بر عهده یکی از کشورهای عرب همسایه بوده است. جنگ در سایه آمریکا و اسرائیل علیه ایران ظاهراً در حال وقوع است. این اقدامات میتواند مقدمهای برای شگفتانه اکتبر و پر کردن شکاف بین ترامپ و بایدن باشد.
رئیس جمهور آمریكا با انجام حملات محدود ممكن است در واقع بازگشت سیاسی خود را تضمین كند. اگر ایران به سیاست صبر استراتژیک خود پایان دهد و دست به اقدامی تلافیجویانه بزند به احتمال زیاد شگفتانه اکتبر محتملتر میشود.
اگر شگفتانه اکتبر به وقوع پیوندد، خاندان آل سعود باید بیش از هر کس دیگری نگران آن باشد چرا که پهپادها احتمالا این بار نه تاسیسات نفتی که کاخ پادشاهی را هدف قرار خواهد داد.