در حالیکه ۱۰ ماه از آخرین دور مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی سپری میشود، این روزها پالسهایی مثبت پیرامون امکان از سرگیری مذاکرات میان طرفین مخابره میشود. روز یکشنبه (۱۹ فوریه / ۳۰ بهمن) محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق –کشور میزبان پنج دور مذاکرات دو کشور- در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ، از […]
در حالیکه ۱۰ ماه از آخرین دور مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی سپری میشود، این روزها پالسهایی مثبت پیرامون امکان از سرگیری مذاکرات میان طرفین مخابره میشود. روز یکشنبه (۱۹ فوریه / ۳۰ بهمن) محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق –کشور میزبان پنج دور مذاکرات دو کشور- در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ، از آغاز مجدد دیدارهای دو جانبه ایران و عربستان در آینده نزدیک خبر داد.
به گزارش فرارو، پیش از این فواد حسین، وزیر خارجه عراق با تاکید بر انجام رایزنی میان فیصل بن فرحان و حسین امیرعبداللهیان، وزرای خارجه عربستان و ایران، از تلاش برای برگزای نشستهای جدید خبر داده بود. اخیرا نیز فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان در اظهاراتی مدعی شده که درحال گفتگو با ایران هستند.
اظهارات ایجابی اخیر در شرایطی مطرح میشود که مذاکرات میان ایران و عربستان در سال ۱۴۰۰ با میانجیگری و به میزبانی بغداد پایتخت عراق آغاز شد. دور اول تا سوم این مذاکرات به صورت غیر علنی و با حضور نمایندگان امنیتی و سیاسی دو طرف برگزار شد. دور سوم مذاکرات در مهر ماه همین سال از سوی مقامهای سیاسی سعودی و رسانهها مورد تایید قرار گرفت.
دور چهار مذاکرات در آذر ماه سال گذشته برگزار شد که برخی از جزئیات آن توسط مقامهای سیاسی ایرانی اعلام شد. دور پنجم مذاکرات برای اسفند ماه سال گذشته برنامهریزی شده بود که از سوی ایران به صورت یکجانبه لغو شد. برخی اقدام تهران را به علت به اعدام ۸۰ نفر از شیعیان در عربستان همزمان با موعد مقرر شده برای مذاکرات در بغداد ارزیابی کردند. با وجود این تعلیق، دور پنجم و مهمترین نشست میان هیاتهای دو کشور در اردیبهشت سال جاری (۱۴۰۱) با محوریت موضوعات امنیتی و مسائل پروندهای برگزار شد.
در حالیکه مقرر شده بود دور جدید مذاکرات در تابستان یا اوایل پاییز برگزار شود، تحت تاثیر ناآرامیهای داخلی ایران و فضای متشنج بینالمللی، گفتگوهای جدید با تعلیق مواجه شد. در چنین بستری حالا سران کشور عراق، عربستان و ایران، از امکان آغاز دور جدید مذاکرات سخن به میان میآورند. اکنون این پرسش قابل طرح است که آیا تنشزدایی میان تهران – ریاض بُعد عملی به خود میگیرد؟ در پاسخ به این پرسش، ضروری به نظر میرسد که ظرفیتها و محدودیتهای تنشزدایی در روابط دو سویه ایران و عربستان مورد توجه قرار بگیرد.
ظرفیتهای تنشزدایی میان ایران و عربستان
در ارتباط با ظرفیتهای تنشزدایی میان دو کشور میتوان به ۶ محور اساسی اشاره کرد:
۱- سند چشمانداز بلندپروازنه ۲۰۳۰ بن سلمان و نیاز عربستان به امنیت فراگیر: نیاز مبرم بن سلمان به امنیت و ثبات، جهت پیشبرد برنامههای بلندپروازنه اقتصادیاش، شاید نخستین و جدیترین پیشران تنشزدایی میان دو کشور باشد. محمد بن سلمان در ۱۵ آوریل سال ۲۰۱۶ از تدوین «سند چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان» سخن به میان آورد. این سند، با هدف کاهش وابستگی عربستان به درآمدهای نفتی، ایجاد ساختارهای اقتصادی جدید، تنوع اساسی در درآمدهای خود از مسیر توریسم و تحول در بخشهای آموزش، سلامت، زیر ساخت و خدمات در سال ۲۰۱۷ (پس از انتخاب بن سلمان به عنوان ولیعهد) فاز اجرایی به خود گرفته است.
این طرح شامل ۸۰ کلان پروژه است که هر کدام بر ۳.۷ تا ۲۰ میلیارد دلار هزینه دارند. بن سلمان به خوبی نسبت به این امر آگاه است که تجاریسازی درآمدهای نفتی ریاض، نیازمند امنیت در داخل و حذف گسترده سرمایهگذاریهای خارجی است. همین امر یکی از انگیزههای بن سلمان برای تنشزدایی با تهران خواهد بود؛ چرا که از نگاه او صلح با تهران میتواند تهدیدات امنیتی نیروهایی همانند انصارالله را از این کشور دور کند.
۲- پروژه توسعه اقتصادی عربستان در منطقه: یکی دیگر از اهداف ویژه محمد بن سلمان طی سالهای اخیر، اجرایی کردن پروژه توسعه اقتصادی منطقه با توسل بر سرمایهگذاریهای ویژه عربستان است. ولیعهد سعودیهای قصد دارد از طریق ابزار قدرتمند دلارهای نفتی، با سرمایهگذاری در دیگر کشورهای منطقه، زمینه را برای تبدیل شدن به بازیگر اول منطقه فراهم کند. اجرای چنین سیاستی نیز نیازمند کاهش تنشها در منطقه و در صدر آن صلح با ایران است.
۳- تجربه حمله پهپادی به آرامکو در ۲۰۱۹: کشمکشهای میان بازیگران دولتی، همواره غیرسازنده نیستند؛ برخی اوقات کشمکشها در چارچوب همین منطق نیز به نظر میرسد تجربیات تلخ گذشته عربستان از تنش با ایران، زمینهساز تلاش این کشور برای ورود به فاز تنشزدایی است. حاکمان ریاض حمله پهپادی انصارالله یمن به تأسیسات تولید نفت آرامکو سعودی در بقیق و خریص در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ (۲۳ شهریور ۱۳۹۸) تجربه کردهاند. آنها به خوبی میدانند که نیروهای نیابتی ایران و حتی خود تهران از چه توانمندی بالایی برای ضربه زدن به شاهرگهای اقتصاد این کشور برخوردار هستند. همین امر میتواند پیشرانی مهم برای گام برداشتن ریاض در مسیر تنشزدایی با تهران باشد.
۴- گرایش ویژه ایران به تنشزدایی منطقهای: همراستای با انگیزههای ویژه عربستان برای ورود به فاز تنشزدایی، ایران هم از انگیزههای کافی برای تنشزدایی برخوردار است. در چند سال اخیر و به ویژه در چند ماه گذشته، تلاشی گسترده برای افزایش فشار و اعمال تنگنا و تحریم علیه ایران در جریان بوده است. در مواجهه با فشارهای موجود، ایران بیش از هر زمان دیگری نیاز به پایین آوردن سطح تنشها با همسایگان و بازیگران موثر منطقهای احساس میکند. عربستان سعودی به عنوان کشوری که نقش رهبری مذهبی و حتی سیاسی اعراب را دارد، میتواند نقشی مهم را در تلطیف مناسبات تهران با تمامی کشورهای خاورمیانه
داشته باشد.
۵- سیاست ثبات اقتصادی چین در منطقه: یکی دیگر از محرکهای تنشزدایی ایران و عربستان، در ارتباط با نقش مثبت چین در معادلات امنیتی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی منطقه است. پکن در چارچوب اجرایی کردن طرح یک کمربند یک جاده، سیاست موازنه مثبت را در قبال بازیگران مختلف منطقه در دستور کار قرار داده است. یکی از زمینههای اصلی اجرایی شدن راهبرد خاورمیانهای چین، ثبات امنیتی منطقهای خواهد بود که این امر نیز محقق نخواهد شد مرگ با اراده تهران و ریاض. زمانی اهمیت این متغیر بیشتر خواهد شد که در نظر داشته باشیم که عربستان و ایران نیز هر دو سرمایهگذاری ویژهای بر روی گسترش مناسبات با چین دارند. بنابراین، متغیر حضور چین در خاورمیانه، پیشرانی موثر در پیشرفت مناسبات ایران و عربستان
خواهد بود.
۶- سرریز شدن بحران در منطقه و ضرورت مهار مناقشات: دیگر پیشران مهم در راستای تنش زدایی میان ایران و عربستان، در ارتباط با سطح گسترده بحرانها در منطقه است. بحرانهای انباشته شده سیاسی، امنیتی و نظامی در دو دهه گذشته، خاورمیانه را همچون یک بشکه باروت مستعد انفجار کرده است. اخیرا نیز بسیاری از ناظران سیاسی نسبت به سرریز شدن بحرانها و ضرورت مناقشات هشدار دادهاند. برخی بر این باور هستند که روند معادلات چنان خطرناک است که برای برافروخته شدن شعلههای جنگ، شاید تنها یک جرقه کوچک کافی باشد. این وضعیت به شکلی جدی، ضرورت تنشزدایی میان ایران و عربستان را مطرح میکند؛ چرا که نه تهران و نه ریاض از برافروخته شدن یک بحران فراگیر در منطقه متنفع نخواهند شد.