سعید سرفرازیان/ بی اعتمادی شدیدی فضای فوتبال ایران را در برگرفته است. حرف و کلام آدمهایی که برای فوتبال ایران تصمیم گیری میکنند بی تاثیر شده چون آنها در آزمون صداقت و راستگویی با اهالی فوتبال و رسانههای صائب اندیش مردود شدهاند. تخریب و از میدان به در کردن رقبای دلسوز و زحمتکش […]
سعید سرفرازیان/
بی اعتمادی شدیدی فضای فوتبال ایران را در برگرفته است.
حرف و کلام آدمهایی که برای فوتبال ایران تصمیم گیری میکنند بی تاثیر شده چون آنها در آزمون صداقت و راستگویی با اهالی فوتبال و رسانههای صائب اندیش مردود شدهاند. تخریب و از میدان به در کردن رقبای دلسوز و زحمتکش به هر قیمتی باعث شد تا این اوضاع اسفناک بر جذابترین و دیدنیترین ورزش کشور سایه بگستراند.
آنچه از فوتبال ایران باقی مانده عدهای کارنابلد و غیر متخصص به عنوان مسئول و مدیر هستند که حتی به ابتداییترین اصول مدیریت در فوتبال آشنایی ندارند.
چگونگی رسیدن این افراد به سطوح مدیریتی در فوتبال پر از ابهام و شبهه است. مسیر دست یابی این افراد به میز مدیریت و ریاست از کنار رابطه بازی و دور زدن قانون طی شده است. مجامع عمومی و برگزاری جلسات در فدراسیون عریض و طویل فوتبال بیشتر به سبب خالی نبودن عریضه بوده وگرنه مگر میشود امروز عنان اختیار فوتبال به افرادی سپرده شود که هر لحظه یک نظر و رای دارند. وقتی مدیران برخی از باشگاهها بیشتر از افراد صاحب منصب فدراسیون اطلاعات و بر اوضاع فوتبال اشراف دارند، میدانند چگونه حرف بزنند، آن گاه با داد و فریاد مسئول برگزاری مسابقات لیگ را آچمز میکنند تا به همه تهمت بزنند و تفسیر خود را از اتفاقات داشته باشند.
اوضاع فوتبال نزارتر از آن چیزی است که ما خبر داریم و میدانیم
تصمیمات خلقالساعه، من درآوردی و عمدتاً برای ضربه زدن به استقلال در فدراسیون فوتبال در سالهای اخیر به اوج خود رسیده،
و این در حالی است که بارها و بارها اتفاقات مشابه با وضعیت استقلال برای سایر تیمها با چشم پوشی و پشت گوش انداختن از سوی مدیران و مسئولان امر روبرو شده است.
قضیهی ابتلا شدن اعضای تیمهای استقلال و فولاد خوزستان و نوع برخورد مدیران فدراسیون با این موضوع کاملاً مشخص کرد فعل و انفعالات مدیریتی فدراسیون فوتبال در فدراسیون فوتبال مدیریت نمیشود.
فدراسیون فوتبال به بازیچهای در دست وزارت ورزش و افراد بانفوذ و لابیگری تبدیل شده تا خود هرگونه دوست دارند عمل کنند و از آب گل آلود فوتبال ماهی های تپُل صید کنند.
جدا از اتفاقات فوتبالی اوضاع فرهنگی فوتبال به ویژه ملیپوشان لژیونر که در سالهای اخیر در کنف حمایت و پشتیبانی روزنامهنگاران قدر قدرت و ذینفوذ و کمیتهی انضباطی و اخلاق فدراسیون فوتبال قرار داشتهاند به شدت نگران کننده است.
آقایانی که برای عکس گرفتن بازیکنان استقلال با هواداران خانم وامصیبتا سر میدادند و به مدل ریش و سبیل بازیکن سابق استقلال گیر میدادند اینک در برابر اخبار واقعی و تصاویر دردناک غیر اخلاقی دو ملیپوش و سایر رفقای آنان روزهی سکوت گرفتهاند. این همه تناقض و اقدامات عجیب و غریب از کجا میآید.
چه کسی پشت این موضوع قرار دارد که میتواند به راحتی از کاه کوه بسازد و از کوه کاه، چند فوتبالیست جوان و مستعد قربانی آرای تند و تیز کمیتهی اخلاق فدراسیون فوتبال شدند که میتوانستن با ارشاد و راهنمایی درست و منصفانه برای فوتبال ایران حفظ افتخار آفرینی کنند، اما همین افراد که این برخورد سخت و دور از انصاف را با چند جوان و بازیکن مستعد نشان دادند در برخورد با بیاخلاقی و بی انضباطی برخی از افراد و اهالی فوتبال چشمان خود را بستند و جوری وانمود کردند که آب از آب تکان نخورده است.
به هرحال شرایط فوتبال ایران به گونهای رقم خورده که برای بسیاری از هواداران و تیمها دیگر قهرمان شدن و قهرمان نشدن ارزشی ندارد. تصویری که امروز از وریا غفوری در قرنطینه خانگی منتشر شد بسان همان ضربالمثل قدیمی زمستان رفت و رو سیاهی بر زغال ماند عمل کرد. راستی آزمایی برای کرونایی های استقلال، بوسهی حسرت بار دختر وریا غفوری بر شیشهای بود که بین او و پدرش فاصله انداخته است.