در ورزش ما تیم ملی جای آنکه مایه همبستگی و شور ملی باشد مایه عذاب هواداران است. در فاصله چند روز به بازی حیاتی و حساس با عراق به جای اینکه تیم ملی را در حال آماده سازی ببینیم بایستی منتظر به وقوع پیوستن شایعات بوجود آمده اطراف تیم ملی باشیم. در حالی که بازی […]
در ورزش ما تیم ملی جای آنکه مایه همبستگی و شور ملی باشد مایه عذاب هواداران است. در فاصله چند روز به بازی حیاتی و حساس با عراق به جای اینکه تیم ملی را در حال آماده سازی ببینیم بایستی منتظر به وقوع پیوستن شایعات بوجود آمده اطراف تیم ملی باشیم. در حالی که بازی با عراق میتواند مبدل به یکی از سختترین بازیهای چند سال اخیر تیم ملی گردد نه خبری از لیست تیم ملی است و بدتر نه خبری از مارک ویلموتس است. اینکه فدراسیون به هر دلیلی در پرداخت حقوق کادر فنی ناتوان بوده شک نیست اما مطمئنا شرایط بوجود آمده میتواند حداقل حقایقی را بر روی اهالی فوتبال و علاقه مندان تیم ملی نمایان کند.
با وجود ابهامها و سوالات فراوانی که در قبال قرارداد مارک ویلموتس از همان روز اول وجود داشت اما مهدی تاج مکررا اصرار داشت که انعقاد قرارداد ویلموتس نسبت به قرارداد کیروش با مطالعه کارشناسی و دقت فراوان انجام گرفته و همه جوانب را مد نظر قرار دادهاند که موی لای درزش هم نرود اما خیال باطل که با فقط با گذشت چند ماه همهی وعدهها نقش بر آب شد.
شاید مارک ویلموتس به قول فدراسیوننشینان از نظر اخلاقی با کیروش توفیر داشته باشد اما آنچه که در عمل تا به کنون دیدهایم تفاوت فاحشی نسبت به گذشته نداشته است. اینکه چند تا سفر توریستی و برگزاری اردوی تیم ملی با لیست تحمیلی ولو باوجود تعدادی بازیکن مستعد و کمتر شناخته شده و لیگ یکی را توجه به لیگ و بازیکنان داخلی تلقی کنیم، اینکه تا به اکنون مصاحبهای علیه ارکان فوتبالی انجام نداده آنهم در شرایطی که فقط چند ماه از ورود ویلموتس به ایران میگذرد و حتی همچون یک کارمند آماده به خدمت بلهقربانگو است را نمیتوان حرکت به جلو قلمداد کرد و نگران آینده و شخصیت تیم ملی نبود.
مهدی تاج صراحتا در مصاحبه خود اعلام کرده که عدم حضور مستمر ویلموتس در ایران ناشی از عدم انجام تعهدات صورت گرفته از سوی فدارسیون است. مشخصا مارک ویلموتس حق مطالبه به موقع حقوق خود را داراست اما عدم حضورش آنهم بعد از شکست تیم ملی در منامه بعد از چند سال مقابل یک تیمی در حد بحرین و فقط یک ماه مانده به بازی با عراق آنهم خارج از خانه در شرایطی که نتیجه آن در ادامه راه تیم ملی بسیار تعیین کننده است فقط نشان از عدم تعهد کافی در قبال تیم ملی است چرا که به قول دلواپسان تیم ملی در گذشته که امروز مهر سکوت بر دهان زدهاند مارک ویلموتس با چشم باز و آگاهی کامل و احتمالا با تحقیق حداقلی از مربیان خارجی فعال در ایران قرارداد بسته. اگر بپذیریم ویلموتس خام وعدههای فدراسیوننشینان شده و امروز برخلاف وعده داده شده با وضیعت کنونی روبه رو شده و خواسته با واکنش این چنینی زنگ خطر را برای مسئولین به صدا در آورد بایستی گفت اول از همه حداقل در شرایط فعلی دود چنین اقدامی به چشم تیم ملی خواهد رفت و دوم اینکه اگر قرار باشد همین رویکرد از سوی ویلموتس در پیش گرفته شود و بعد از هر بار بد قولی قابل پیشبینی چنین واکنشی ببینیم مطئمنا شرایط نابهسامانی برای تیم ملی ایجاد خواهد کرد البته اگر ویلموتس قادر به ادامه کار در چنین شرایطی باشد.
در گذشته گفته بودیم که مربی تیم ملی جدا از کیفیت فنیاش قطعا بایستی توانایی جنگیدن با شرایط ویژه فوتبال ایران و مقابله با توفانهای آن را داشته باشد و اگر قادر به چنین کاری نباشد در یک کلام راهی از پیش نخواهیم برد. سابقه نشان داده مدیران ورزشیمان تا فشاری نبوده عکسالعمل درستی از خود بروز نمیدهند در گذشته کیروش با سیاست خاص خودش کار تیم ملی را هشت سال پیش برد حال بایستی دید سیاست خاموش و قهر مارک ویلموتس کار تیم ملی را جلو خواهد برد یا اینکه در همین اولین دستاندازها از توان خواهد ایستاد. در هر روی امیدواریم از مانع عراق با موفقیت گذر کنیم اما قطع به یقین در آینده نزدیک باید منتظر شرایط متفاوتی نسبت به زمان حاضر بود چرا که همین واکنشهای انجام گرفته از سوی ویلموتس نشان میدهد که ویلموتس مرد کار کردن در وضیعت سخت و دشوار نیست مگر اینکه تغییری در رویکرد خود ایجاد کند.