بابک حاجیلو زنجانی – روزنامه نگار / موضوع مناقشه قره باغ در حقیقت زخم کهنه ای است که هر دو طرف این مناقشه در آن دخیل هستند. این اولین باری نیست که دو کشور همسایه بر سر تصاحب یک منطقه به جان یکدیگر افتاده اند. در طول تاریخ مناقشات زیادی بر […]
بابک حاجیلو زنجانی –
روزنامه نگار /
موضوع مناقشه قره باغ در حقیقت زخم کهنه ای است که هر دو طرف این مناقشه در آن دخیل هستند. این اولین باری نیست که دو کشور همسایه بر سر تصاحب یک منطقه به جان یکدیگر افتاده اند. در طول تاریخ مناقشات زیادی بر سر تصاحب یک منطقه که اغلب پس از فروپاشی و یا تاسیس کشورها و حکومت ها بلاتکلیف مانده اند، به وجود آمده است. در این میان برخی با تعقل و خردورزی موضوع مورد اختلاف را با میانجی گری جامعه ملل برطرف می کنند و برخی دیگر نیز ترجیح می دهند این اختلاف را در میدان جنگ برطرف کنند. از قرار معلوم دو کشور آذربایجان و ارمنستان سعی دارند اختلاف خود را در میدان جنگ حل و فصل کنند. اما آنچه که اکنون اذهان عمومی را به خود جلب کرده، نقش کشورهایی است که سعی دارند از این مناقشه، منافع خودخواهانه و توسعه طلبانه خود را کسب کنند.
به گزارش «جمله» در حالی که جنگ میان آذربایجان و ارمنستان بر سر قرهباغ به شدت ادامه دارد، دولت ارمنستان برای نخستین بار احتمال میانجیگری کشورهای خارجی را مطرح کرد، اما جمهوری آذربایجان با اتکاء به ترکیه، همچنان تأکید دارد که تا بازپسگیری قرهباغ از پا نخواهد نشست.
روز جمعه ۱۱ مهر، وزارت امور خارجۀ ارمنستان با صدور بیانیهای اعلام کرد که برای مذاکره با کشورهای گروه مینسک در جهت برقراری آتشبس آماده است. گروه مینسک در سال ۱٩٩۲ برای حل مشکل قره باغ، با ریاست مشترک فرانسه، روسیه و آمریکا تشکیل شد.
اما مقامات آذربایجانی همچنان تکرار میکنند که تنها راه پایان دادن به جنگ، پس گرفتن قرهباغ است. تاکنون میانجیگری کشورهای دیگر هیچ نتیجهای نداده است. روز جمعه همچنین، رؤسای جمهوری فرانسه، روسیه و آمریکا در اعلامیهای مشترک خواهان ترک مخاصمه شدند. ولی روز شنبه – هفتمین روز جنگ – درگیریها باز هم شدیدتر شد. حتی شهر اصلی قرهباغ، استپاناکرت، که گاهی “پایتخت” قره باغ نامیده میشود هدف آتش نیروهای آذربایجانی قرار گرفت.
پنج شنبه گذشته، رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه گفته بود که آمریکا و روسیه و فرانسه (گروه مینسک) طی سی سال گذشته هیچ کاری برای مشکل قرهباغ نکردند و بنابراین مداخله آنها برای برقراری آتشبس بیمعناست. اردوغان تأکید کرد که تنها راه حل مشکل، خروج “اشغالگران ارمنی” از قره باغ است.
حضور نیروهای مزدور “جهادی”: به خاطر ۱۵٠٠ دلار
در این وضعیت، امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه که روابط بسیار بدی با همتای ترک خود دارد، گفت که ۳٠٠ نفر از نیروهای “جهادی” سوریه را ترک کرده و با عبور از خاک ترکیه به آذربایجان رفتهاند. ماکرون بدون این که مستقیماً دولت ترکیه را متهم کند گفت که این رویداد به منزله عبور از “خط قرمز” است.
سخنگوی وزارت خارجه ارمنستان نیز گفته است که در حال حاضر «ارتش ترکیه در کنار ارتش آذربایجان» مشغول جنگ است.
درباره حضور مزدوران سوری که در خدمت ترکیه هستند و به قره باغ اعزام شدهاند، خبرنگار روزنامه لوموند از بیروت گزارشی فرستاده و مینویسد که این افراد همان کسانیاند که در ادلب یا نقاط دیگر سوریه علیه نیروهای بشاراسد میجنگیدند. آنکارا قبلاً از آنان علیه کردها نیز استفاده کرده است. خبرنگار لوموند با دو جوان ۲۴ ساله ساکن ادلب تماس گرفته است: «آنان که عازم آذربایجان هستند، گفتهاند که حقوقی معادل ۱۳٠٠ تا ۱٨٠٠ دلار دریافت خواهند کرد». یکی از آنان به خبرنگار لوموند میگوید: «ترکها هرکجا مرا بفرستند، خواهم رفت. آنها متحد ما هستند. ترکیه تنها کشوری است که از «انقلاب» (مبارزه علیه حکومت بشاراسد) دفاع میکند»…
یکی دیگر از این جوانان میگوید: «اوضاع اقتصادی در ادلب خراب است و در این شرایط، درآمد ۱۳٠٠ تا ۱٨٠٠ دلار بسیار قابل توجه است».
اگرچه آنکارا و باکو حضور این نیروها را در ارتفاعات قرهباغ را تکذیب میکنند اما لوموند اسامی برخی از سوریهایی را که در قرهباغ کشته شدهاند، ذکر کرده است. لوموند شمار این نیروها را چند صد نفر ارزیابی میکند و مینویسد که احتمالاً تاکنون دهها نفر از آنان کشته شدهاند.
خبر اعزام تروریست های سوری توسط ترکیه به منطقه قرهباغ ابتدا توسط دفتر دیدهبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن منتشر شد.
نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان نیز ظرف روزهای گذشته بارها از مداخله نظامی و اعزام نیرو توسط ترکیه به منطقه قرهباغ سخن گفته بود. نخستوزیر ارمنستان از حضور چندین هزار مزدور و جهادگرا در حمایت از ارتش آذربایجان خبر داده است.
روسیه نیز درباره حضور گروه های تروریستی سوری در جنگ قرهباغ ابراز نگرانی کرده و امانوئل مکرون رسما از ترکیه در این ارتباط توضیح خواسته است.
در همین رابطه دفتر دیدهبان حقوق بشر سوریه از حضور ۸۵۰ جهادگرای سوری در منطقه قرهباغ خبر داده است. همین مرکز حتی در اطلاعیه آخر خود نوشته است که تا کنون دستکم ۲۸ جنگجوی سوری در قرهباغ به هلاکت رسیده اند.
گزارشهای منتشرشده از سوی سازمانهای اطلاعاتی حکایت از آن دارند که ترکیه این افراد را از منطقه غازیانتپه به قرهباغ اعزام کرده است.
این در حالی است که خبرگزاری آلمان حتی از حضور مزدوران لیبایی در جنگ بین ارمنستان و آذربایجان خبر داده است. گفته میشود که این افراد نیز به موازات تروریست های سوری، برای حمایت و پشتیبانی از ارتش آذربایجان در منازعات قرهباغ حضور دارند.
حمایت اسرائیل از نیروهای آذربایجان
جمهوری آذربایجان علاوه بر کمکهای ترکیه، از پشتیبانی اسرائیل نیز برخوردار است. بنا بر آمار انستیتوی صلح استکهلم، طی دو سال گذشته اسرائیل معادل ۳۷۵ میلیون دلار اسلحه به آذربایجان فروخته و اولین تأمینکننده تسلیحات این کشور بوده است. به همین دلیل، روز گذشته – پنجشنبه اول اکتبر – ارمنستان سفیر خود را از اسرائیل فراخواند. ارمنستان به تازگی برای نخستین بار سفارت خود را در اسرائیل افتتاح کرده بود.
طی سال های گذشته نیز برخی منابع خبری از حضور مستشاران اسرائیلی در آذربایجان خبر داده بودند. بر اساس اظهارات یک منبع آگاه نیروهای اطلاعاتی اسرائیل چندین بار در کنار نیروهای نظامی آذربایجان در مرزهای آبی و خاکی ایران مشاهده شده اند.
با اینحال برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که ترکیه تلاش می کند این مناقشه را بهع سمت یک جگ قومی_مذهبی سوق دهد.
در صورتی که شرکت ترکیه در درگیریهای قرهباغ رسمیت یابد، ماهیت جنگ به کلی تغییر خواهد کرد و تبدیل به یک جنگ قومی_مذهبی خواهد شد. در این حالت، مداخله روسیه برای پشتیبانی از ارمنستان و ورود کشورهای دیگر به میدان محتمل خواهد بود.
روز جمعه ۱۱ مهر، فرانسه در مورد«بینالمللی شدن جنگ قره باغ» هشدار داد. ژان ایو لودریان وزیر امورخارجه، بعد از گفتگوهای تلفنی با همتایان آذربایجانی و ارمنی خود گفت: «ادامۀ درگیریها فقط شمار کشتهشدگان و قربانیان غیرنظامی و همچنین خسارات مادی را افزایش خواهد داد و کار به جایی خواهد رسید که کنترل جنگ از دست همه خارج خواهد شد».
در حقیقت تبدیل مناقشه قره باغ به یک جنگ بین المللی، با وجود ریشه های اختلافی میان دو طرف و سابقه نسل کشی در این منطقه از زمان حکومت عثمانی تا به امروز، می تواند تبدیل به یک جنگ خانمان سوز دیگر شود و سرنوشتی همچون لیبی و یا سوریه برای دو کشور ارمنستان و آذربایجان رقم زند و هزاران آواره جنگ زده را در دنیا سرگردان کند.
در نهایت هر گونه جانب داری از طرف های درگیر این مناقشه براساس گرایشات قومی و مذهبی، نه تنها آتش جنگ را خاموش نمی کند، بلکه دامنه آن را گسترده تر کرده تا جایی که ممکن است حتی دامان مداخله کنندگان را هم بگیرد.