از برانکو چه آموختیم؟
از برانکو چه آموختیم؟

        علیرضا مویدی‌فر /   به نیمه لیگ چهاردهم برگردیم. پرسپولیس، سال‌هایی پر از وصله و پینه را پشت سر می‌گذارد.‌ با مدیرانی همیشه موقت و نامربوط و مربیانی نیم‌بند و بی‌پشتوانه. با انبوهی از بازیکنان گمنام و نامی. مستعد و متوسط. به جعبه ابزاری می‌مانست که در رقابت سرهم کردن یک […]

 

 

 

 

علیرضا مویدی‌فر /

 

به نیمه لیگ چهاردهم برگردیم. پرسپولیس، سال‌هایی پر از وصله و پینه را پشت سر می‌گذارد.‌ با مدیرانی همیشه موقت و نامربوط و مربیانی نیم‌بند و بی‌پشتوانه. با انبوهی از بازیکنان گمنام و نامی. مستعد و متوسط. به جعبه ابزاری می‌مانست که در رقابت سرهم کردن یک قطعه، همه چیز داشت و هیچ نداشت. برانکو که برسرکار آمد، با چنین ملغمه‌ای روبرو بود. اما او چه کرد؟ جعبه‌ابزارش را مرتب کرد. ابزارهای اساسی‌اش را دم دست چید و از خدمت برخی مرخص شد. کار سختی بود. بعضی از نام‌ها به‌شدت محبوب و پرنفوذ بودند. اما او نترسید و با کمک همکارانش پالایش را ادامه داد.

تکانه‌های این پالایش، نتیجه‌اش شد سقوط به منطقه سقوط و دست‌انداخته شدن پرسپولیس توسط رقبای کوته‌بینش. پایان لیگ پانزدهم و آن قهرمان نشدن دراماتیک درنتیجه یک قانون من‌درآوردی، و تشویق ایستاده ده‌ها هزار هوادار، در آزادی بی‌خبر از کرونا، نشان می‌داد که برانکو راه را درست آمده است. فهم هواداران و حمایت یکپارچه‌شان از انقلاب برانکو، راه را بر عزل او می‌بست. یادمان نرود، علی‌اکبر طاهری چیزی با اخراج برانکو فاصله نداشت. اما دیگر زورش نمی‌رسید.

نتیجه این رخداد، شروع قهرمانی‌های پرسپولیس با برانکو بود. اما حک و اصلاح تمام نشد. در تمام سال‌های حضور برانکو در پرسپولیس، یک موضوع کاملا جا افتاد. هیچ بازیکنی بزرگ‌تر از تیم نیست. این شد که هواداران جمله کلیدی “هرچی برانکو بگه” را ابداع کردند و به آن مومن ماندند. به اسامی توجه کنید، پیام صادقیان، محسن مسلمان، مهدی طارمی، رامین رضائیان، سروش رفیعی و… این‌ها اسامی بزرگی بودند که برانکو به سادگی از کنارشان گذشت و تیم را با تفکر خود و اعتماد متقابل بازیکنان و هواداران با خود، چندبار کوبید و ساخت. تا جایی که با تنها ۱۴بازیکن در میانه پنجره‌های بسته، به فینال مسابقات قهرمانی آسیا رساند.

این مطول را گفتم تا یادآوری باشد برای خبرنگاران، پیشکسوتان و احتمالا هوادارانی که آن روزها را از یاد برده‌اند و هنوز با جدایی مهدی ترابی و علی علیپور کنار نیامده‌اند. فارغ از پست بازی، کیفیت رامین رضائیان و سروش رفیعی، چقدر کمتر از ترابی بود؟ مهدی طارمی فوروارد بهتری بود یا علی علیپور؟ تک‌تک نام‌هایی که بردیم با تمام وجودشان برای پرسپولیس بازی کردند، اما سرانجام روز جدایی رسید. پرسپولیس از آنها دل کند و به راه خود رفت و ثابت کرد، با تفکر، اراده و تلاش، می‌توان بزرگترین خلا‌ء‌ها را پر کرد و اتفاقا موفق هم شد. اگر کسی، هنوز فکر می‌کند که صرفا بازیکنان و نام‌های بزرگ، افتخار می‌سازند، از راز جمله “هرچی برانکو بگه”، و البته از ۵ سال حضور خود برانکو در پرسپولیس، هیچ نیاموخته‌ است.